پیوست

مبانی نتیجه‌گیری

این مبانی نتیجه‌گیری بخشی از الزامات استاندارد حسابداری شماره 16 را تشکیل نمی‌دهد.

واحد پول عملياتي

1.     در استاندارد قبلي اصطلاح ”واحد پول گزارشگري“ به عنوان ”واحد پول مورد استفاده در ارائه صورتهاي مالي“ تعريف شده بود. اين تعريف مفهوم واحد پول اندازه‌گیری را نیز دربرمی‌گرفت که واحد پول مورد استفاده در اندازه‌گیری اقلام صورتهای مالی است. رويكرد استاندارد جديد، تفكيك اين دو مفهوم است. از آنجا که واحد پول اندازه‌گیری، بیش از تاکید بر واحد پول محیط اقتصادی اصلی که واحد تجاری در آن فعالیت می‌کند و تعیین‌کننده قیمت معاملات است، بر واحد پول مورد استفاده برای اندازه‌گیری معاملات تاکید می‌کند، در این استاندارد اصطلاح واحد پول عملیاتی تعریف و به جای واحد پول اندازه‌گیری بکارگرفته شد.

2.     در استاندارد قبلي براي تعيين روش تسعير، ”واحد مستقل خارجي“ از ”عمليات خارجي لاينفك از عمليات واحد تجاري گزارشگر“ تفكيك شده بود. با توجه به اينكه فعاليت يك عملیات خارجي لاينفك، خارج از محيط اقتصادي كه واحد تجاري گزارشگر در آن فعاليت مي‌كند با تعریف عملیات خارجي لاينفك سازگار نیست، واحد پول عملیاتی عمليات خارجي لاينفك و واحد تجاري گزارشگر همواره يكسان خواهد بود و تسعير تنها در مورد صورتهای مالی واحد مستقل خارجي كاربرد خواهد داشت. معيارهايي كه در استاندارد قبلي براي تشخيص واحد مستقل خارجي از عمليات خارجي لاينفك، استفاده شده بود در اين استاندارد براي تشخيص واحد پول عملياتي مورد استفاده قرار گرفته است و دیگر نیازی به تفکیک عملیات خارجي لاينفك از واحد مستقل خارجي نیست.

 

واحد پول گزارشگري

3.     با توجه به روند جهاني‌شدن و ايجاد گروه‌هاي بزرگ كه در كشورهاي مختلف فعاليت مي‌كنند، ممكن است يك گروه داراي بيش از يك واحد پول عملياتي باشد. همچنين، مديريت ممكن است نتواند براي كنترل و نظارت بر عمليات گروه از يك واحد پولي استفاده كند. بنابراين، واحدهاي تجاري بايد مجاز باشند که صورتهاي مالي خود را بر حسب واحد پولي يا واحدهاي پولي مختلف ارائه كنند. علاوه بر اين، واحدهاي تجاري در برخي كشورها ملزم به ارائه صورتهاي مالي به واحد پول محلي هستند، حتي اگر آن واحد پولي، متفاوت از واحد پول عملياتي آنها باشد. در اين صورت، واحدهاي تجاري ناچارند كه دو مجموعه صورتهاي مالي، يكي برحسب واحد پول عملياتي و ديگري بر حسب واحد پول محلي، ارائه كنند. اين استاندارد ارائه صورتهاي مالي برحسب واحد پولي غير از واحد پول عملياتي را، با هدف کمک به استفاده‌كنندگان، منع نكرده است.

احتساب تفاوتهای تسعير بدهیهای ارزی در بهاي تمام شده دارايي

4.     تفاوتهای تسعیر بدهیهای ارزی برای رساندن یک دارایی به مرحله بهره‌برداری یا آماده‌سازی برای فروش اجتناب‌ناپذیر است. از سوی دیگر، شناسایی این تفاوتها در صورت سود و زیان قبل از شروع درآمدزایی یک دارایی موجب تحریف عملکرد می‌شود. افزون بر این، در تصمیم‌گیریهای مربوط به تحصیل و ساخت داراییها، این‌گونه تفاوتها به طور صریح یا ضمنی در نظر گرفته می‌شود. لذا اکثریت اعضای کمیته با احتساب این تفاوتها در بهاي تمام شده داراییهای واجد شرایط به شرط رعایت معیارهای مربوط به احتساب مخارج تأمین مالی در بهاي تمام شده دارایی طبق استاندارد حسابداری شماره 13 با عنوان مخارج تأمین مالی موافقت کردند.

خالص سرمايه‌گذاري در يك عمليات خارجي

5.     براساس بند 32 استاندارد جديد، تفاوت تسعير مربوط به اقلام پولي بلندمدت كه ماهیتاً بخشي از خالص سرمايه‌گذاري واحد تجاري گزارشگر در عمليات خارجي را تشكيل مي‌دهد، به عنوان بخشي جداگانه در سرفصل حقوق صاحبان سرمایه صورتهاي مالي تلفيقي واحد تجاري گزارشگر شناسايي مي‌شود. ماهيت اين اقلام پولي مشابه سرمايه‌گذاري در حقوق صاحبان سرمایه يك عمليات خارجي است به اين معنا كه تسويه اين اقلام پولي برنامه‌ريزي نشده است و احتمال نمي‌رود كه در آينده نزديك تسويه شود. بنابراين با آن مشابه خالص سرمايه‌گذاري در عمليات خارجي برخورد مي‌شود. اين الزام بدون توجه به واحد پولي و اينكه قلم پولي ناشي از معامله با واحد تجاري گزارشگر يا هر يك از عمليات خارجي آن است، بكار گرفته مي‌شود.

سرقفلي و تعديلات ارزش منصفانه

6.     براساس استاندارد قبلی، تسعير سرقفلي و تعديلات ارزش منصفانه داراييها و بدهيهاي ناشي از تحصيل عمليات خارجي، به نرخ ارز در تاريخ ترازنامه يا نرخ ارز در تاريخ معامله مجاز بود. از لحاظ نظری، نحوه عمل مناسب بستگی به این دارد که سرقفلي و تعديلات ارزش منصفانه بخشی از داراییها و بدهیهای واحد تجاری اصلی یا عملیات خارجی تلقي شود. در صورتی که سرقفلي و تعديلات ارزش منصفانه بخشی از داراییها و بدهیهای واحد تجاری اصلی باشد، از نرخ ارز در تاريخ معامله و اگر متعلق به عملیات خارجی باشد، نرخ ارز در تاريخ ترازنامه استفاده می‌شود.

7.     از آنجا که تعديلات ارزش منصفانه مربوط به داراييها و بدهيهاي عملیات خارجی است، تسعير آن بايد به نرخ ارز در تاريخ ترازنامه انجام شود. سرقفلي بخشي از داراییهای  عمليات خارجي است (که به دلیل قابل تشخیص نبودن، در صورتهای مالی عملیات خارجی شناسایی نمی‌شود) و نبايد به شيوه‌اي متفاوت از ساير داراييهاي عمليات خارجي با آن برخورد شود. بنابراین، به منظور تسعیر سرقفلی، از نرخ ارز در تاريخ ترازنامه استفاده می‌شود.

واگذاري تمام يا بخشي از عمليات خارجي

8.       طبق اين استاندارد، با از دست دادن كنترل، نفوذ قابل ملاحظه، يا كنترل مشترك در عمليات خارجي، همانند واگذاري عمليات خارجي برخورد می‌شود. براي مثال، حتي اگر با از دست دادن كنترل، واحد تجاری اصلي همچنان نفوذ قابل ملاحظه خود را حفظ كند، اين رويداد، واگذاري عمليات خارجي تلقي می‌گردد زيرا تغيير در ماهيت سرمايه‌گذاري يك رويداد اقتصادي بااهميت است.

9.     در صورتي كه واگذاري بخشي از منافع واحد تجاری گزارشگر در عمليات خارجي موجب از دست دادن كنترل، نفوذ قابل ملاحظه، يا كنترل مشترك نشود، با آن همانند يك مبادله مالكانه برخورد می‌شود اما در صورت از دست دادن كنترل، نفوذ قابل ملاحظه، يا كنترل مشترك، سود و زیان تسعيري كه پيشتر در سرفصل حقوق صاحبان سرمايه شناسايي شده بود به سود (زيان) انباشته منتقل می‌شود.

 

صفحه      1              3