الزامات
الزامات اخلاق حرفهای مربوط به حسابرسی صورتهای مالی
14. حسابرس باید الزامات آیینرفتار حرفهای[1]، شامل استقلال، را در ارتباط با حسابرسی صورتهای مالی رعایت کند. (رک: بندهای ت-11 تا ت-14)
تردید حرفهای
15. حسابرس باید حسابرسی را با تردید حرفهای برنامهریزی و اجرا کند و مراقب وجود شرایطی باشد که ممکن است موجب تحریف بااهمیت در صورتهای مالی شود. (رک: بندهای ت-15 تا ت-19)
قضاوت حرفهای
16. حسابرس باید قضاوت حرفهای را در برنامهریزی و اجرای حسابرسی صورتهای مالی بکارگیرد. (رک: بندهای ت-20 تا ت-24)
شواهد حسابرسی کافی و مناسب و خطر حسابرسی
17. برای دستیابی به اطمینان معقول، حسابرس باید شواهد حسابرسی کافی و مناسب برای کاهش خطر حسابرسی به یک سطح پایین قابل قبول، جمعآوری کند بهگونهای که بتواند به نتایج معقولی که مبنای اظهارنظر قرار میگیرد، دست یابد. (رک: بندهای ت-25 تا ت-49)
انجام حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی
رعایت استانداردهای حسابرسی مربوط به کار حسابرسی
18. حسابرس باید تمام استانداردهای حسابرسی مربوط به کار حسابرسی مورد نظر را رعایت کند. یک استاندارد حسابرسی، زمانی در یک کار حسابرسی، مربوط تلقی میشود که آن استاندارد لازمالاجرا بوده و شرایط تعیین شده در آن استاندارد، در کار حسابرسی مورد نظر، وجود داشته باشد. (رک: بندهای ت-50 تا ت-54)
19. حسابرس باید به تمام متن یک استاندارد شامل ”توضیحات کاربردی“ تسلط داشته باشد تا بتواند اهداف آن را درک و الزامات مربوط را به درستی اعمال کند. (رک: بندهای ت-55 تا ت-63)
20. حسابرس نباید به رعایت استانداردهای حسابرسی در گزارش حسابرس اشاره کند مگر اینکه الزامات این استاندارد و تمام استانداردهای حسابرسی مربوط به کار حسابرسی را رعایت کرده باشد.
اهداف تبیین شده در استانداردهای حسابرسی
21. برای دستیابی به اهداف کلی حسابرس، باید اهداف بیان شده در استانداردهای حسابرسی مربوط با در نظر گرفتن رابطه متقابل استانداردها با یکدیگر، در برنامهریزی و اجرای حسابرسی بکارگرفته شود. این اقدام به منظور ارزیابی موارد زیر انجام میشود: (رک: بندهای ت-64 تا ت-66)
الف. ضرورت اجرای روشهای حسابرسی دیگری، علاوه بر روشهای الزامی شده در استانداردهای حسابرسی، برای دستیابی به اهداف تبیین شده در استانداردهای حسابرسی؛ و (رک: بند ت-67)
ب. کافی و مناسب بودن شواهد حسابرسی جمعآوری شده. (رک: بند ت-68)
رعایت الزامات مربوط
22. با توجه به بند 23، حسابرس باید کلیه الزامات یک استاندارد حسابرسی را رعایت کند مگر در شرایطی که:
الف. کل یک استاندارد حسابرسی برای کار حسابرسی مورد نظر کاربرد نداشته باشد، یا
ب. الزامی خاص از یک استاندارد به آن کار حسابرسی مربوط نباشد، چرا که الزام مذکور تابع شرایطی است که در آن کار حسابرسی وجود ندارد. (رک: بندهای ت-69 و
ت-70)
23. در شرایط استثنایی، حسابرس ممکن است انحراف از یک الزام مربوط تصریح شده در یک استاندارد حسابرسی را لازم تشخیص دهد. در چنین شرایطی، حسابرس باید برای دستیابی به هدف آن الزام، روشهای حسابرسی جایگزین را اجرا کند. انتظار میرود انحراف از یک الزام مربوط تنها زمانی منطقی باشد که آن الزام بر اجرای روش خاصی تأکید داشته باشد ولی در شرایط خاص کار حسابرسی، اجرای آن روش برای دستیابی به هدف آن الزام، اثربخش نباشد.
(رک: بند ت-71)
عدم دستیابی به یک هدف
24. اگر امکان دستیابی به یک هدف مندرج در یک استاندارد حسابرسی مربوط وجود نداشته باشد، حسابرس باید اثر این موضوع را بر دستیابی به اهداف کلی حسابرس ارزیابی کند و طبق استانداردهای حسابرسی، اظهار نظر خود را تعدیل یا چنانچه منع قانونی یا مقرراتی برای کنارهگیری از کار وجود نداشته باشد، از آن کار کنارهگیری کند. عدم دستیابی به یک هدف، موضوع مهمی است که باید طبق استاندارد 230[2] مستندسازی شود. (رک: بندهای
ت-72 و ت-73)
توضیحات کاربردی
حسابرسی صورتهای مالی
دامنه حسابرسی (رک: بند 3)
ت-1. حسابرس نسبت به اینکه آیا صورتهای مالی از تمام جنبههای بااهمیت، طبق چارچوب گزارشگری مالی تهیه شده است یا خیر، اظهار نظر میکند. چنین اظهارنظری در تمام حسابرسیهای صورتهای مالی، معمول است. بنابراین، اظهارنظر حسابرس، مواردی از قبیل تداوم فعالیت واحد تجاری یا کارآیی و اثربخشی اداره امور واحد تجاری توسط مدیران اجرایی را تضمین نمیکند. برخی قوانین یا مقررات ممکن است حسابرس را ملزم به اظهارنظر نسبت به سایر موضوعات خاص مانند اثربخشی کنترلهای داخلی یا سازگاری گزارش هیئتمدیره با صورتهای مالی کند. اگرچه استانداردهای حسابرسی مرتبط با اظهارنظر نسبت به صورتهای مالی، حاوی الزامات و رهنمودهایی در رابطه با چنین موضوعاتی نیز میباشد، اما اگر حسابرس برای اظهارنظر نسبت به چنین موضوعاتی مسئولیت داشته باشد لازم است کار بیشتری را انجام دهد.
تهیه صورتهای مالی (رک: بند 4)
ت-2. قوانین و مقررات موجود، مسئولیتهایی را در رابطه با گزارشگری مالی، بهعهده مدیران اجرایی یا ارکان راهبری واحد تجاری گذاشته است. حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی مبتنی بر این فرض است که مدیران اجرایی و ارکان راهبری واحد تجاری از مسئولیتهای خود در قبال موارد زیر اطلاع داشته و آن را پذیرفتهاند:
الف. تهیه و ارائه صورتهای مالی طبق چارچوب گزارشگری مالی مربوط؛
ب. طراحی، اعمال و حفظ کنترلهای داخلی مربوط به تهیه صورتهای مالی بهگونهای که عاری از تحریف بااهمیت ناشی از تقلب یا اشتباه باشد؛ و
پ. فراهم کردن موارد زیر برای حسابرس:
1. امکان دسترسی به کلیه اطلاعات مربوط به تهیه صورتهای مالی مانند اسناد و مدارک،
2. هرگونه اطلاعات اضافی که حسابرس ممکن است از مدیران اجرایی یا ارکان راهبری واحد تجاری برای دستیابی به اهداف حسابرسی درخواست کند، و
3. امکان دسترسی نامحدود به کارکنانی از واحد تجاری که حسابرس دسترسی به آنها را برای کسب شواهد حسابرسی، ضروری تشخیص میدهد.
ت-3. مدیران اجرایی و ارکان راهبری واحد تجاری برای تهیه صورتهای مالی باید اقدامات زیر را انجام دهند:
- مشخص کردن چارچوب گزارشگری مالی مربوط با توجه به قوانین و مقررات موجود.
- تهیه صورتهای مالی طبق چارچوب مشخص شده.
- توصیف کافی این چارچوب در صورتهای مالی.
تهیه صورتهای مالی مستلزم این است که مدیران اجرایی برای انجام برآوردهای حسابداری معقول در شرایط موجود و انتخاب و بکارگیری رویههای حسابداری مناسب، قضاوت خود را بکار گیرند. این قضاوتها در حیطه چارچوب گزارشگری مالی بکارگرفته شده صورت میگیرد.
ت-4. صورتهای مالی ممکن است طبق یک چارچوب گزارشگری مالی که برای اهداف زیر طراحی شده است، تهیه شود:
- تأمین اطلاعات مالی مشترک مورد نیاز برای طیف گستردهای از استفادهکنندگان (صورتهای مالی با مقاصد عمومی)، یا
- تأمین اطلاعات مالی مورد نیاز برای استفادهکنندگان خاص (صورتهای مالی با مقاصد خاص).
ت-5. چارچوب گزارشگری مالی برای صورتهای مالی با مقاصد عمومی، استانداردهای حسابداری و تفاسیر مصوب سازمان حسابرسی است. چارچوب گزارشگری مالی برای صورتهای مالی با مقاصد خاص و سایر اطلاعات مالی توسط سازمان حسابرسی یا دیگر مراجع قانونی تدوین یا مشخص میشود.
ت-6. الزامات چارچوب گزارشگری مالی مربوط، شکل و محتوای صورتهای مالی را مشخص میکند. اگرچه چارچوب گزارشگری مالی ممکن است نحوه شناسایی، ارائه و افشای همه رویدادها یا معاملات را مشخص نکند لیکن معمولاً دربرگیرنده اصول کلی است که میتواند به عنوان مبنایی برای تدوین و بکارگیری رویههای حسابداری سازگار با مفاهیم زیربنایی الزامات چارچوب استفاده شود.
ت-7. الزامات چارچوب گزارشگری مالی، مجموعه کامل صورتهای مالی را مشخص میکند. در بسیاری از چارچوبها، صورتهای مالی، به قصد ارائه اطلاعات لازم درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقد یک واحد تجاری تهیه میشود. در چنین چارچوبهایی، یک مجموعه کامل صورتهای مالی شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت سود و زیان جامع، صورت جریان وجوه نقد و یادداشتهای توضیحی مربوط است. در برخی دیگر از چارچوبهای گزارشگری مالی، مجموعه کامل صورتهای مالی تنها شامل یک صورت مالی و یادداشتهای توضیحی مربوط است.
نمونههایی از یک صورت مالی منفرد (شامل یادداشتهای توضیحی مربوط) به شرح زیر است:
- ترازنامه یا صورت وضعیت مالی.
- صورت سود و زیان.
- صورت جریان وجوه نقد.
- صورت درآمدها و هزینهها.
ت-8. به دلیل اهمیت فرض اساسی در اجرای عملیات حسابرسی، حسابرس باید به عنوان پیششرط پذیرش کار حسابرسی[3]، مسئولیتهای مدیران اجرایی یا ارکان راهبری واحد تجاری به شرح مندرج در بند ت-2 را در قرارداد حسابرسی درج کند.
ملاحظات خاص حسابرسی در بخش عمومی
ت-9. اهداف و الزامات حسابرسی صورتهای مالی در واحدهای بخش عمومی گستردهتر از اهداف و الزامات حسابرسی صورتهای مالی در سایر واحدهای تجاری است. در نتیجه، فرض اساسی مرتبط با مسئولیتهای مدیریت، در حسابرسی صورتهای مالی واحدهای بخش عمومی ممکن است دربرگیرنده مسئولیتهای اضافی مانند مسئولیت انجام معاملات و رویدادها طبق قوانین، مقررات یا سایر الزامات باشد.
اظهارنظر حسابرس (رک: بند 8)
ت-10. حسابرس نسبت به اینکه صورتهای مالی از تمام جنبههای بااهمیت، طبق چارچوب گزارشگری مالی تهیه شده است یا خیر، اظهارنظر میکند. بنابراین، اظهارنظر حسابرس به چارچوب گزارشگری مالی مربوط و قوانین و مقررات ذیربط بستگی دارد. اغلب چارچوبهای گزارشگری مالی دربرگیرنده الزامات مرتبط با ارائه صورتهای مالی است، از این رو،”تهیه“ صورتهای مالی طبق چارچوب گزارشگری مالی مربوط، نحوه ”ارائه“ را نیز دربرمیگیرد.
الزامات اخلاق حرفهای مربوط به حسابرسی صورتهای مالی (رک: بند 14)
ت-11. حسابرس تابع الزامات اخلاق حرفهای مرتبط با حسابرسی صورتهای مالی، از جمله الزامات استقلال، است. بخشهای الف و ب ”آیین رفتار حرفهای“، مربوط به حسابرسی صورتهای مالی است.
ت-12. بخش الف ”آیین رفتار حرفهای“، اصول بنیادی اخلاق حرفهای را برای حسابرس در حسابرسی صورتهای مالی تعیین میکند و یک چارچوب نظری برای کاربرد آن اصول فراهم میکند. اصول بنیادی اخلاق حرفهای که حسابرس ملزم به رعایت آن است عبارت است از:
(الف) درستکاری،
(ب) بیطرفی،
(پ) صلاحیت و مراقبت حرفهای،
(ت) رازداری،
(ث) رفتار حرفهای، و
(ج) اصول و ضوابط حرفهای.
بخش ب ”آیین رفتار حرفهای“، چگونگی بکارگیری چارچوب نظری را در شرایط خاص تشریح میکند.
ت-13. از آنجا که حسابرسی با منافع عمومی سروکار دارد، بنابراین طبق الزامات آیینرفتار حرفهای، حسابرس باید مستقل از واحد تجاری باشد. طبق آیینرفتار حرفهای، استقلال شامل استقلال واقعی و استقلال ظاهری است. استقلال حسابرس از واحد تجاری باعث میشود که وی بدون سازشکاری، نظر خود را اظهار کند. استقلال، توانایی حسابرس را برای درستکاری و حفظ بیطرفی و نگرش تردید حرفهای افزایش میدهد.
ت-14. استاندارد کنترل کیفیت 1 مسئولیتهای مؤسسه حسابرسی را برای تعیین سیاستها و روشهای طراحی شده جهت دستیابی به اطمینان معقول از رعایت الزامات آیینرفتار حرفهای مربوط شامل استقلال توسط مؤسسه حسابرسی و کارکنان آن، شرح میدهد[4]. استاندارد 220، مسئولیتهای مدیر مسئول کار را در رابطه با الزامات آیینرفتار حرفهای مربوط، شرح میدهد. این مسئولیتها شامل حفظ هشیاری (از طریق مشاهده یا پرسو جو) در ارزیابی رعایت الزامات آیینرفتار حرفهای مربوط توسط اعضای تیم حسابرسی، تعیین اقدام مقتضی توسط مدیر مسئول کار هنگام عدم رعایت الزامات آیینرفتار حرفهای مربوط توسط اعضای تیم حسابرسی و ارزیابی رعایت الزامات استقلال در کار حسابرسی است[5]. طبق استاندارد 220، تیم حسابرسی برای انجام مسئولیتهایش در قبال روشهای کنترل کیفیتی که در یک کار حسابرسی کاربرد دارد بر سیستم کنترل کیفیت مؤسسه حسابرسی اتکا میکند، مگر اینکه اطلاعات کسب شده توسط مؤسسه حسابرسی یا سایر اشخاص، راهکار دیگری را ارائه کند.
تردید حرفهای (رک: بند 15)
ت-15. تردید حرفهای مستلزم هشیاری حسابرس نسبت به موضوعاتی از قبیل موارد زیر است:
- وجود شواهد حسابرسی که با سایر شواهد حسابرسی کسب شده در تناقض باشد.
- اطلاعاتی که قابلیت اتکای اسناد و مدارک و نتایج پرسوجوها را به عنوان شواهد حسابرسی، مورد تردید قرار دهد.
- شرایطی که ممکن است حاکی از احتمال وجود تقلب باشد.
- شرایطی که اجرای روشهای حسابرسی دیگری علاوه بر الزامات مندرج در استانداردهای حسابرسی را ضروری سازد.
ت-16. حفظ تردید حرفهای در تمام مراحل حسابرسی الزامی است، به خصوص اگر حسابرس قصد کاهش خطرهایی مانند موارد زیر را داشته باشد:
- نادیده گرفته شدن شرایط غیرعادی.
- تعمیم بیش از حد یافتهها، هنگام نتیجهگیری از مشاهدات حسابرسی.
- بکارگیری مفروضات نادرست در تعیین ماهیت، زمانبندی اجرا و میزان روشهای حسابرسی و ارزیابی نتایج حاصل از آن.
ت-17. تردید حرفهای برای ارزیابی نقادانه شواهد حسابرسی ضروری است. تردید حرفهای شامل ارزیابی نقادانه شواهد حسابرسی متناقض و قابلیت اتکای اسناد و مدارک و نتایج پرسوجوها و سایر اطلاعات اخذ شده از مدیران اجرایی و ارکان راهبری واحد تجاری است. تردید حرفهای همچنین شامل بررسی کفایت و مناسب بودن شواهد حسابرسی کسب شده با توجه به شرایط موجود است، برای مثال، در مواردی که عوامل خطر تقلب وجود دارد و مدرکی که ماهیتاً در برابر تقلب آسیبپذیر است، تنها شواهد پشتوانه یک مبلغ بااهمیت در صورتهای مالی است.
ت-18. حسابرس میتواند اسناد و مدارک را به عنوان اسناد و مدارک معتبر بپذیرد مگر اینکه دلیلی برخلاف آن داشته باشد. با این حال، حسابرس باید قابلیت اتکای اطلاعاتی را که به عنوان شواهد حسابرسی استفاده میشود مورد بررسی قرار دهد[6]. در مواردی که درباره قابلیت اتکای اطلاعات یا درباره نشانههایی از احتمال وجود تقلب، تردید وجود دارد (برای مثال، اگر در جریان حسابرسی شرایطی بوجود آید که حسابرس را متقاعد کند که ممکن است یک سند معتبر نباشد یا مندرجات آن مخدوش باشد)، استانداردهای حسابرسی، وی را به انجام بررسیهای بیشتر و تعیین تعدیلات لازم در روشهای حسابرسی پیشبینی شده یا طراحی و اجرای سایر روشهای حسابرسی برای حلوفصل موضوع، ملزم میکند[7].
ت-19. از حسابرس نمیتوان انتظار داشت که سابقه صداقت و درستکاری مدیران اجرایی و ارکان راهبری واحد تجاری را نادیده بگیرد. با این حال، اعتقاد به صداقت و درستکاری مدیران اجرایی و ارکان راهبری واحد تجاری، نیاز حسابرس را به حفظ نگرش تردید حرفهای مرتفع نمیکند یا اجازه نمیدهد که حسابرس هنگام کسب اطمینان معقول، با شواهد حسابرسی ناکافی و یا نامناسب متقاعد شود.
قضاوت حرفهای (رک: بند 16)
ت-20. اعمال قضاوت حرفهای برای انجام مناسب کار حسابرسی، امری اساسی است، زیرا تفسیر الزامات آیینرفتار حرفهای و استانداردهای حسابرسی و اتخاذ تصمیمات آگاهانه در تمام مراحل حسابرسی، بدون بهرهگیری از دانش و تجربه درخصوص واقعیتها و شرایط موجود میسر نیست. اعمال قضاوت حرفهای، بهخصوص برای تصمیمگیری درباره موضوعات زیر، ضروری است:
- اهمیت و خطر حسابرسی.
- ماهیت، زمانبندی اجرا و میزان روشهای حسابرسی مورد استفاده برای رعایت الزامات استانداردهای حسابرسی.
- ارزیابی کافی و مناسب بودن شواهد حسابرسی کسب شده و نیاز به انجام کار بیشتر برای دستیابی به اهداف استانداردهای حسابرسی و در نتیجه اهداف کلی حسابرس.
- ارزیابی قضاوتهای مدیران اجرایی در بکارگیری چارچوب گزارشگری مالی مربوط برای واحد تجاری.
- نتیجهگیری براساس شواهد حسابرسی کسب شده برای مثال، ارزیابی منطقی بودن برآوردهای انجام شده توسط مدیران اجرایی در تهیه صورتهای مالی.
ت-21. ویژگی خاص قضاوت حرفهای که از یک حسابرس انتظار میرود این است که آموختهها، دانش و تجربه وی، به کسب صلاحیت لازم جهت اعمال قضاوت منطقی کمک کند.
ت-22. قضاوت حرفهای در هر مورد خاص، بر پایه واقعیتها و شرایطی اعمال میشود که حسابرس از آن آگاه است. مشورت در رابطه با موضوعات پیچیده و بحثانگیز در جریان انجام حسابرسی هم با دیگر اعضای تیم حسابرسی و هم با اشخاص ذیصلاح در موسسه حسابرسی یا سایر اشخاص ذیصلاح در خارج از مؤسسه حسابرسی، همانگونه که در استاندارد 220 [8] الزامی شده است، به حسابرس در اعمال قضاوتهای آگاهانه و منطقی کمک میکند.
ت-23. برای ارزیابی قضاوت حرفهای این موضوع بررسی میشود که آیا این قضاوت منعکسکننده بکارگیری مناسب استانداردهای حسابداری و حسابرسی بوده و متناسب و سازگار با واقعیتها و شرایط شناخته شده برای حسابرس تا تاریخ گزارش وی، است یا خیر.
ت-24. اعمال قضاوت حرفهای در تمام مراحل حسابرسی ضروری است. همچنین قضاوت حرفهای باید بهنحو مناسبی مستند شود. در این خصوص، حسابرس باید مستندات کافی فراهم کند بهگونهای که یک حسابرس با تجربه که ارتباط قبلی با آن کار حسابرسی نداشته است، بتواند قضاوتهای حرفهای مهم انجام شده در دستیابی به نتیجهگیریهای مربوط به موضوعات بااهمیت پدید آمده در مراحل مختلف حسابرسی را درک کند[9]. قضاوت حرفهای را نمیتوان به عنوان توجیهی برای اتخاذ تصمیماتی دانست که مبتنی بر واقعیتها و شرایط کار حسابرسی یا شواهد حسابرسی کافی و مناسب نیست.
شواهد حسابرسی کافی و مناسب و خطر حسابرسی (رک: بندهای 5 و 17)
کافی و مناسب بودن شواهد حسابرسی
ت-25. شواهد حسابرسی برای پشتیبانی از اظهارنظر و گزارش حسابرس، ضروری است. شواهد حسابرسی ماهیت انباشتشونده دارند و اساساً با اجرای روشهای حسابرسی در جریان حسابرسی کسب میشوند. شواهد حسابرسی همچنین ممکن است شامل اطلاعات کسب شده از سایر منابع مانند حسابرسیهای قبلی (به شرطی که حسابرس تعیین کند که آیا پس از اتمام حسابرسی قبلی تغییراتی ایجاد شده است که بتواند مربوط بودن شواهد را برای حسابرسی جاری تحت تأثیر قرار دهد یا خیر[10]) یا روشهای کنترل کیفیت مؤسسه حسابرسی برای پذیرش صاحبکار جدید یا ادامه همکاری با صاحبکار قبلی باشد. علاوه بر سایر منابع درون سازمانی و برون سازمانی، سوابق حسابداری واحد تجاری، یکی از منابع مهم کسب شواهد حسابرسی است. همچنین اطلاعاتی که به عنوان شواهد حسابرسی مورد استفاده قرار میگیرد، ممکن است توسط یک کارشناس گردآوری شده باشد. شواهد حسابرسی هم شامل اطلاعاتی است که ادعاهای مدیریت را پشتیبانی و تأیید میکند، و هم شامل اطلاعاتی است که آن ادعاها را نقض میکند. بعلاوه، در برخی موارد، عدم دستیابی به اطلاعات (برای مثال، خودداری مدیریت از ارائه تأییدیه درخواست شده) نیز توسط حسابرس به عنوان شواهد حسابرسی مورد استفاده قرار میگیرد. گردآوری و ارزیابی شواهد حسابرسی، بخش عمده کار حسابرس را برای ارائه اظهارنظر تشکیل میدهد.
ت-26. کافی و مناسب بودن شواهد حسابرسی به یکدیگر وابستهاند. کافی بودن، معیار کمیت شواهد حسابرسی است. مقدار شواهد حسابرسی مورد نیاز تحت تأثیر ارزیابی حسابرس از خطرهای تحریف بااهمیت (هر قدر خطرهای ارزیابی شده بالاتر باشد، احتمالاً شواهد حسابرسی بیشتری لازم است) و همچنین کیفیت این شواهد (هر قدر کیفیت بالاتر باشد، ممکن است شواهد کمتری مورد نیاز باشد) قرار میگیرد. به هر حال، کسب شواهد حسابرسی بیشتر، کیفیت پایین شواهد را جبران نمیکند.
ت-27. مناسب بودن، معیار کیفیت شواهد حسابرسی است که به مربوط بودن و قابلیت اتکای شواهد پشتوانه اظهارنظر حسابرس، اشاره دارد. قابلیت اتکای شواهد، تحت تأثیر ماهیت و منبع کسب شواهد است و به شرایط خاص کسب این شواهد نیز بستگی دارد.
ت-28. ارزیابی کافی و مناسب بودن شواهد حسابرسی کسب شده، برای کاهش خطر حسابرسی به یک سطح پایین قابل قبول (که حسابرس را به نتیجهگیری منطقی به عنوان مبنای اظهارنظر قادر میسازد)، به قضاوت حرفهای حسابرس بستگی دارد. استاندارد 500 و سایر استانداردهای حسابرسی مربوط، الزامات و رهنمودهای بیشتری را ارائه میدهند که در جریان حسابرسی برای کسب شواهد حسابرسی کافی و مناسب، کاربرد دارد.
خطر حسابرسی
ت-29. خطر حسابرسی، تابعی از خطر تحریف بااهمیت و خطر عدم کشف است. ارزیابی خطرها بر مبنای روشهای حسابرسی اجرا شده برای کسب اطلاعات مورد نیاز به این منظور و شواهد کسب شده در جریان حسابرسی، انجام میشود. ارزیابی خطر اساساً با اعمال قضاوت حرفهای انجام میشود، نه با اندازهگیری دقیق.
ت-30. حسابرس ممکن است در مورد صورتهای مالی که عاری از تحریف بااهمیت است، اظهار نظر نادرست (مشروط یا مردود) ارائه کند. در استانداردهای حسابرسی این خطر به دلیل بیاهمیت بودن، جزء خطر حسابرسی محسوب نمیشود. بعلاوه، خطر حسابرسی یک اصطلاح فنی است که به فرآیند حسابرسی مربوط است و به خطرهای کسب و کار حسابرس در ارتباط با حسابرسی صورتهای مالی مانند زیان ناشی از دعاوی حقوقی، تخریب وجهه حسابرس یا سایر رویدادهای نظیر آن، مربوط نمیشود.
خطرهای تحریف بااهمیت
ت-31. خطرهای تحریف بااهمیت میتواند در دو سطح وجود داشته باشد:
- در سطح صورتهای مالی به عنوان یک مجموعه واحد؛ و
- در سطح ادعاهای مرتبط با گروههای معاملات، مانده حسابها و موارد افشا.
ت-32. خطرهای تحریف بااهمیت در سطح صورتهای مالی، به معنای خطرهای تحریف بااهمیتی است که ارتباطی فراگیر با صورتهای مالی به عنوان یک مجموعه واحد دارد و بالقوه بر ادعاهای متعددی اثرگذار است.
ت-33. ارزیابی خطرهای تحریف بااهمیت در سطح هر ادعا، به منظور تعیین ماهیت، زمانبندی اجرا و میزان روشهای حسابرسی لازم برای کسب شواهد حسابرسی کافی و مناسب، انجام میشود. این شواهد، حسابرس را قادر میسازد تا در یک سطح پایین قابل قبول خطر حسابرسی، نسبت به صورتهای مالی اظهارنظر کند. حسابرس از روشهای گوناگون برای ارزیابی خطرهای تحریف بااهمیت استفاده میکند. برای مثال، حسابرس ممکن است از مدلی که رابطه کلی اجزای خطر حسابرسی را به شکل ریاضی بیان میکند، برای دستیابی به یک سطح قابل قبول خطر عدم کشف استفاده کند.
ت-34. خطرهای تحریف بااهمیت در سطح هر ادعا از دو جزء تشکیل میشود: خطر ذاتی و خطر کنترل. خطر ذاتی و خطر کنترل، خطرهای مربوط به واحد تجاری است و مستقل از حسابرسی صورتهای مالی وجود دارند.
ت-35. خطر ذاتی برای برخی ادعاها و گروههای معاملات، مانده حسابها و موارد افشای مربوط، بیشتر از سایر ادعاهاست. برای مثال، خطر ذاتی محاسبات پیچیده یا برآوردهای حسابداری توأم با ابهام عمده، معمولاً بیشتر است. شرایط برون سازمانی که منجر به خطرهای تجاری میشود نیز میتواند بر خطر ذاتی اثر بگذارد. برای مثال، پیشرفتهای فناوری ممکن است محصولی را از رده خارج کند و در نتیجه، موجودی مواد و کالا را بیشتر در معرض بیشنمایی قرار دهد. عوامل موجود در واحد تجاری و محیط آن که به همه گروههای معاملات، مانده حسابها یا موارد افشا یا تعدادی از آنها ارتباط دارد نیز میتواند خطر ذاتی مرتبط با یک ادعای خاص را تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال، میتوان به عواملی مانند کمبود سرمایه در گردش مورد نیاز برای ادامه عملیات یا روند نزولی یک صنعت با مشخصه ورشکستگیهای پرشمار، اشاره کرد.