60 . در اجرای بند 59، واحد تحصیلکننده باید موارد زير را افشا کند:
الف . صورت تطبیق مبالغ دفتری سرقفلی در ابتدا و انتهای دوره بهگونهای که موارد زیر را به تفکیک نشان دهد:
1 .مبلغ ناخالص، استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته در ابتدای دوره،
2 .سرقفلی شناسایی شده طی دوره به استثنای سرقفلی مربوط به یک مجموعه واحد که در تاریخ تحصیل، معیارهای طبقهبندی به عنوان نگهداری شده برای فروش را طبق استاندارد حسابداری شماره 31 با عنوان داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده احراز نماید،
3 .سرقفلی مربوط به یک مجموعه واحد که طبق استاندارد حسابداری شماره 31 با عنوان داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده طی دوره به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقهبندی شده یا سرقفلی واگذار شده طی دوره که قبلا در یک مجموعه واحد طبقهبندی شده به عنوان نگهداری شده برای فروش قرار نگرفته باشد،
4 .استهلاک و زیانهای کاهش ارزش شناسایی شده طی دوره،
5 .تفاوت ناشی از تسعیر ارز طی دوره طبق استاندارد حسابداری شماره 16 با عنوان تسعیر ارز،
6 .سایر تغییرات مبالغ دفتری طی دوره، و
7 .مبلغ ناخالص، استهلاک انباشته و زیانهای کاهش ارزش انباشته در پایان دوره. افشاي اطلاعات مقايسهاي در اين موارد ضروري نيست.
ب . دوره استهلاک،
ج . دليل انتخاب عمر مفيد بيش از 20 سال براي سرقفلي (درصورتي که مورد داشته باشد). در توصيف اين دليل بايد عواملي که نقش عمده در تعيين عمر مفيد سرقفلي دارد مشخص شود، و
د . روش استهلاک و دلايل انتخاب آن در مواردي که از روش خط مستقيم استفاده نميشود.
تاريخ اجرا
61 . الزامات این استاندارد درمورد کلیه صورتهای مالی که دوره مالی آنها از تاریخ 1/1/1385 و بعد از آن شروع می شود، لازم الاجراست.
مطابقت با استانداردهای بینالمللی حسابداری
62 . بهاستثنای الزامات مربوط به استهلاک سرقفلی (بند 38) و نحوه برخورد با مازاد سهم واحد تحصيلکننده ازخالص ارزش منصفانه داراييها و بدهيهاي قابل تشخيص واحد تحصيل شده نسبت به بهاي تمام شده (بند 50 ب)، با اجراي الزامات اين استاندارد، مفاد استاندارد بينالمللي گزارشگري مالي شماره 3 با عنوان ترکيبهاي تجاري (ويرايش مارس2004) نيز رعايت ميشود.
پيوست
مباني نتيجهگيري
اين پيوست بخشي از استاندارد حسابداري شماره 19 نيست.
حذف روش اتحاد منافع
1 . در روش اتحاد منافع، داراييها و بدهيهاي واحدهاي ترکيبي به مبلغ دفتري در تاريخ ترکيب گزارش ميشود. ارائه اطلاعات به مبلغ دفتري براي استفادهکنندگان صورتهاي مالي واحدهاي ترکيبي مبناي مناسبي را براي پيشبيني مبلغ، زمان و ميزان اطمينان از تحقق جريانهاي نقدي آتي فراهم نميآورد.
2 . يکي از اهداف صورتهاي مالي، فراهم آوردن اطلاعاتي براي ارزيابي وظيفه مباشرت مديراني است که منابع واحد تجاري را به کار ميگيرند. ارائه اطلاعات به مبلغ دفتري براساس روش اتحاد منافع مبناي مناسبي براي ارزيابي وظيفه مباشرت مديران در واحدهاي ترکيبي نميباشد.
3 . اگر چـه مالکيت سهامداران پس از ترکيب تجـاري تداوم مييابد، اما نـوع منافع آنهـا تغيير کرده است، زيرا آنها پس از ترکيب، مالکان واحد ترکيبي هستند. روش اتحاد منافع اين واقعيت را نشان نميدهد و بنابراين فاقد ويژگي مربوط بودن است.
4 . در بعضي موارد تشخيص نوع ترکيب و در نتيجه انتخاب روش حسابداري آن، بسيار قضاوتي خواهد بود و باتوجه به تفاوت قابل ملاحظه دو روش خريد و اتحاد منافع، قابليت مقايسه صورتهاي مالي خدشهدار ميشود.
5 . باتوجه به دلايل فوق و به منظور هماهنگي بيشتر با استانداردهاي بينالمللي حسابداري روش اتحاد منافع حذف گرديد و بنابراين تمام ترکيبهاي تجاري با روش خريد شناسايي ميشود.
محاسبه سرقفلي براي اقليت
6 . برخي اعضاي کميته براساس ” تئوري واحد تجاري“ اعتقاد دارند که محاسبه سرقفلي براي اقليت نيز بايد الزامي ميشد. کميته به دلايل زير اين پيشنهاد را نپذيرفت:
الف . سرقفلي تفاوت بهاي تمام شـده سرمايهگذاري با ارزش منصفانه خالص داراييهاي قابل تشخيص است و در مورد سهم اقليت، بهاي تمام شده واقعي وجود ندارد.
ب . سرقفلي قابل انتساب به اقليت را نميتوان بهگونهاي اتکاپذير اندازهگيري کرد، چون اگر 100 درصد سهام يک شرکت تحصيل شود بهاي تمام شده آن ممکن است نسبت به تحصيل کمتر از 100 درصد سهام متفاوت باشد.
مستهلک کردن سرقفلي
7 . اگرچه سرقفلي براساس استانداردهاي بينالمللي مستهلک نميشود و بايد در هر دوره مالي از نظر کاهش ارزش بررسي گردد، اما با توجه به اين که آزمون کاهش ارزش در مورد سرقفلي بسيار مشکل است و نيازمند بررسي مکرر ارزش منصفانه داراييها و بدهيهاي قابل تشخيص واحدهاي تجاري فرعي است، کميته تصميم گرفت سرقفلي همانند سابق مستهلک شود.
مازاد سهم واحد تحصيلکننده از خالص ارزش منصفانه داراييها و
بدهيهاي قابل تشخيص واحد تحصيل شده نسبت به بهاي تمام شده
8 . چنانچه سهم واحد تحصيلکننده از خالص ارزش منصفانه داراييها و بدهيهاي قابل تشخيص بيشتر از بهاي تمام شده ترکيب باشد در مرحله اول اندازهگيري داراييها و بدهيهاي قابل تشخيص و بهاي تمام شده ترکيب مجدداً ارزيابي ميشود. هرگونه مازادي که باقي ميماند به نسبت ارزش منصفانه بين داراييهاي غيرپولي قابل تشخيص تسهيم ميشود و بهعنوان درآمد شناسايي نميگردد. اگرچه در استاندارد بينالمللي گزارشگري مالي شماره 3 با عنوان ترکيبهاي تجاري، شناسايي درآمد در اين گونه موارد مجاز است اما کميته به دلايل زير، اين روش را نپذيرفت:
الف. در خريدهاي معمول اگر بهاي تمام شده کمتر از ارزش منصفانه باشد، درآمد شناسايي نميشود بلکه دارايي به بهاي تمام شده شناسايي ميشود،
ب . ارزشهاي منصفانه بسياري از داراييها مبتني بر قضاوت و برآورد است و دقت آن پايين است، و
ج . شناخت درآمد در زمان تحصيل يک واحد فرعي ممکن است فرصت دستکاري در سود را فراهم سازد.
صفحه 1 2 3