101. در برخي موارد ممکن است براي مقاصد افشا، تجميع طبقات داراييهاي تجديد ارزيابي شده ضرورت يابد. با اين حال تجميع طبقات داراييهاي نامشهود که براساس روشهاي متفاوت بهاي تمام شده و تجديد ارزيابي اندازهگيري شده است مجاز نميباشد.
مخارج تحقيق و توسعه
102 . واحد تجاري بايد مخارج تحقيق و توسعهاي را که طي دوره به عنوان هزينه شناسايي شده است، افشا کند.
ساير اطلاعات
103 . اطلاعات زير بايد توسط واحد تجاري افشا شود:
الف . شرح داراييهاي نامشهودي که کاملاً مستهلک شده است ولي هنوز استفاده ميشود، و
ب . شرح مختصري از داراييهاي نامشهودي که تحت کنترل واحد تجاري است اما به دليل عدم احراز معيارهاي شناخت داراييهاي نامشهود شناسايي نشده است.
تاريخ اجرا
104 . الزامات اين استاندارد در مورد كليه صورتهاي مالي كه دوره مالي آنها از تاريخ 1/1/1386 و بعد از آن شروع ميشود، لازمالاجراست.
مطابقت با استانداردهاي بينالمللي حسابداري
105. با اجراي الزامات اين استاندارد، بهاستثناي عدم پذيرش تجديدنظر در ارزش باقيمانده داراييهاي نامشهود، مفاد استاندارد بينالمللي حسابداري شماره 38 با عنوان داراييهاي نامشهود (ويرايش 31 مارس 2004) نيز رعايت ميشود.
پيوست شماره 1
كاربرد استاندارد حسابداري در مورد برخي اقلام غيرپولي نامشهود
1 . در اين پيوست، نحوه كاربرد استاندارد حسابداري در مورد برخي اقلام غيرپولي نامشهود با توجه به ويژگيهاي قانوني و ساير جنبههاي مرتبط با آنها مطرح ميشود. اين موارد تنها جنبه تشريحي دارد و بنابراين بخشي از استاندارد حسابداري نيست.
حق اختراع
2 . حق اختراع، حقي است كه به دارنده آن امكان استفاده، توليد، فروش و كنترل محصول، فرايند يا فعاليت ابداعي خود را ميدهد و نقض آن توسط ديگران مجاز نيست. حق اختراع در صورتي داراي منافع اقتصادي آتي است كه اولاً بهنام واحد تجاري ثبت شود و ثانياً از طريق كاهش هزينههاي عملياتي يا امكان توليد و فروش كالاها و خدمات با قيمتي بيشتر، سودآوري واحد تجاري را نسبت به ساير واحدهاي رقيب بهبود بخشد. ممكن است پيشرفت فناوري و اختراعات جديد رقبا، باعث نابابي محصولاتي شود كه واحد تجاري با استفاده از اختراع خود آنها را توليد كرده و به فروش ميرساند كه در اين صورت حق اختراع منافع اقتصادي خود را از دست ميدهد، اگرچه ممكن است اعتبار قانوني آن منقضي نشده باشد. طبق ماده 33 قانون ثبت علائم و اختراعات مصوب تيرماه 1310 ” مدت اعتبار ورقه اختراع به تقاضاي مخترع پنج يا ده يا پانزده و يا منتهي بيست سال است“. در مدت مزبور حق انحصاري ساخت يا فروش يا اعمال و يا استفاده از اختراع، در صورت تصريح در ورقه اختراع، منحصراً در اختيار مخترع يا قائم مقام قانوني اوست.
3 . در صورت تحصيل امتياز استفاده از اختراع ديگران براساس قرارداد، بهاي تمام شده آن در سرفصل داراييهاي نامشهود منعكس ميشود. مبالغي كه به عنوان حق امتياز در هر دوره پرداخت ميشود براساس نوع استفاده از حق اختراع، به حساب هزينههاي عملياتي يا سربار كارخانه منظور ميشود. در صورت اختراع توسط واحد تجاري، كليه مخارج مربوط، چنانچه واجد معيارهاي شناخت به عنوان دارايي باشد به دارايي نامشهود و در غير اينصورت به هزينههاي دوره، منظور ميشود.
حق تأليف
4 . طبق ماده 12 قانون حمايت از مؤلفان، ” حق تأليف عبارت است از حق انحصاري نشر، پخش، عرضه و اجراي اثر هنري يا نوشتهاي كه به مدت عمر پديد آورنده و سي سال بعد از فوت او به شخص پديد آورنده و وارث او اعطا ميشود“. اگرچه عمر قانوني حق تأليف مدت زماني طولاني را دربر ميگيرد ولي عمر مفيد حق تأليف به ارزش اقتصادي آن بستگي دارد. حق تأليف تا زماني داراي منافع اقتصادي است كه بازار براي انتشار اثر مربوط وجود دارد. اگر حق تأليف خريداري شود به بهاي تمام شده ثبت ميشود و در صورتيكه در واحد تجاري ايجاد شود بايد مخارج قابل شناسايي را كه در رابطه با آن تحمل شده است، در صورت اطمينان از توان ايجاد منافع اقتصادي آتي، به حساب دارايي منظور كرد.
سرقفلي محل كسب (حق كسب يا پيشه يا تجارت)
5 . سرقفلي محل كسب، حقي است كه واحد تجاري به جهت تقدم در اجاره، موقعيت يا جذب مشتري نسبت به محلي پيدا ميكند. اين حق در ميان عموم بهعنوان سرقفلي شناخته شده است ليكن در حسابداري براي تمايز اين حق و سرقفلي مربوط به تحصيل ساير واحدها يا گروه داراييها، استفاده از واژه ” سرقفلي محل كسب“ مناسبتر است.
6 . سرقفلي محل كسب تنها زماني بهعنوان دارايي قابل شناسايي است كه از اشخاص ديگر در مقابل پرداخت وجه نقد يا معادل نقد يا ساير مابهازاهاي غير نقد خريداري شده باشد. اگرچه حق مزبور متصل به يك دارايي مشهود است، اما خريد و فروش آن بدون واگذاري مالكيت امكانپذير است و بنابراين انعكاس آن تحت سر فصل داراييهاي نامشهود مناسب است. سرقفلي محل كسب عمر مفيد نامعين دارد و عموماً قابل بازيافت است زيرا اگر مستاجر اين حق را به طور قانوني تحصيل كرده باشد، حتي در صورت اجبار مالك، تخليه در مقابل دريافت سرقفلي صورت ميگيرد.
علامت تجاري و نام تجاري
7 . طبق ماده 1 قانون ثبت علائم و اختراعات مصوب تيرماه 1310 ” علامت تجاري عبارت است از هر قسم علامتي اعم از نقش، تصوير، رقم، حرف، عبارت، مهر، لفاف و غير آن كه براي امتياز تشخيص محصول صنعتي يا تجاري يا فلاحتي اختيار ميشود“. علامت تجاري در صورتي كه براساس مقررات قانون ثبت شده باشد، قابل نقل و انتقال است. مدت اعتبار علامت تجاري طبق ماده 14 قانون مذكور 10 سال و بعد از آن نيز قابل تمديد است و در واقع عمر قانوني محدودي ندارد.
8 . ارزش علامت تجاري و نام تجاري به نسبتي كه واحدتجاري موفق به بهبود درآمد خود ميشود، افزايش مييابد. اگرچه اين افزايش تاحدودي ناشي از تبليغات است ولي رابطه روشني بين مخارج تبليغات و افزايش ارزش علائم و نامهاي تجاري وجود ندارد، لذا معمولاً بهاي تمام شدهاي براي اين نوع دارايي در نظر گرفته نميشود مگر هنگامي كه نام يا علامت تجاري خريداري شود. اما مبالغي كه مستقيماً صرف ايجاد، استيفاي حق قانوني يا ثبت علامت تجاري ميشود به دارايي منظور ميشود.
حق امتياز و فرانشيز
9 . حق امتياز و فرانشيز مجوز استفاده از حقوق ديگران است كه صاحب حق براساس توافقنامه در قبال دريافت مبلغ مشخصي، امتياز ساخت و حق فروش توليدات يا انجام خدمات مشخص، استفاده از نام يا علامت تجاري را به خريدار اعطا ميكند. در توافقنامه معمولاً محدوديتها و تعهدات طرفين مشخص ميشود. اين محدوديتها از جمله ممكن است در مورد كيفيت محصولات، نرخها و قيمت توليدات يا الزام بر خريد كالا از محلي مشخص باشد.
10 . براي تحصيل حقامتياز و فرانشيز، مبالغي به طور يكجا در زمان انعقاد قرارداد، در طول قرارداد و يا تركيبي از اين دو شيوه، پرداخت ميشود. مبالغي كه در ابتدا يكجا پرداخت ميشود در صورت احراز شرايط شناخت مندرج در استاندارد، بهعنوان دارايي نامشهود در حسابها منعكس ميشود.
هزينههاي تأسيس
11 . براي تأسيس يك واحد تجاري فعاليتهاي خاصي انجام ميشود. اين فعاليتها مستلزم صرف مخارجي است كه در ابتدا توسط مؤسسين پرداخت ميشود. اين مخارج شامل مخارج حقوقي براي تهيه اساسنامه و شركت نامه، حق مشاوره، حقالزحمه حسابداري، ماليات، مخارج ثبت و ساير مخارج مربوط به تأسيس است. پرداخت اين مخارج با هدف كسب منافع آتي در طول عمر واحد تجاري صورت ميگيرد، ليكن به خودي خود منافع اقتصادي آتي ندارد. در واقع اين مخارج منجر به جريان ورودي وجوه نقد يا كاهش جريان خروجي وجوه نقد نميشود و بنابراين در تعريف داراييها قرار نميگيرد. اگرچه در عمل شركتها اين مخارج را مطابق با قوانين مالياتي يا دورههاي اختياري به حساب هزينه منظور ميكنند، ليكن براساس الزامات استاندارد، در زمان تحمل به عنوان هزينه دوره منظور ميشود.
حق استفاده از خدمات عمومي
12 . براي استفاده از خدمات عمومي از قبيل برق، آب، تلفن و گاز وجوهي تحت عناوين حق اشتراك، حق انشعاب و غيره در زمان تحصيل به سازمانهاي دولتي پرداخت ميشود.
اين وجوه غالباً در قبال حق استفاده دائمي از اين خدمات پرداخت ميشود و برخي از آنها مانند امتياز تلفن، به طور جداگانه قابل نقل و انتقال است. مدت زمان استفاده از اين حقوق محدود نيست بنابراين اين نوع داراييها براي مدت نامشخصي به دارنده آن انتفاع ميرساند. وجوهي كه در ارتباط با كسب اين حقوق پرداخت ميشود، ممكن است طبق شرايط عمومي مربوط، ماهيت سپرده داشته باشد. همچنين ممكن است قسمتي از وجوه پرداختي بابت تاسيساتي باشد كه توسط سازمان دولتي ذيربط براي واحد تجاري مستقر ميشود. در كليه موارد بالا، داراييهاي تحصيلشده به عنوان داراييهاي نامشهود طبقهبندي ميشود.
سرقفلي
13 . اصطلاح فوق مفهوم متفاوتي با سرقفلي محل كسب دارد، اگرچه هر دو به علت وجود يا ايجاد مزيتهاي خاص تجاري حادث ميشود. به تعبير ديگر در شرايطي كه سرقفلي محل كسب به عواملي همچون موقعيت محلي و جذب مشتري وابسته است، سرقفلي يك واحد تجاري در نتيجه هم افزايي كليه داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود قابل تشخيص و غيرقابل تشخيص ايجاد ميشود به نحوي كه موجب ايجاد منافع اقتصادي آتي بيشتري براي آن واحد تجاري در مقايسه با ساير واحدهاي تجاري مشابه ميگردد. از آنجا كه سرقفلي به طور جداگانه قابل تشخيص نيست، اساساً در تعريف دارايي نامشهود قرار نميگيرد و در استاندارد مربوط به تركيبهاي تجاري مطرح شده است. واژه حسن شهرت نيز بعضاً بجاي واژه سرقفلي بهكار ميرود.
امتياز کاربري و تراکم مازاد
14 . مخارج مربوط به تحصيل امتياز تغيير کاربري و تراکم مازاد املاک داراي منافع اقتصادي آتي است که دوره استفاده آن به عمر مفيد ساختمان محدود نميشود و عمر مفيد آن نامعين است. اگرچه اينگونه حق امتيازها ميتواند نوعي دارايي نامشهود محسوب شود اما باتوجه به بند 8 استاندارد حسابداري شماره 17 با عنوان داراييهاي نامشهود، مرتبط با يک عنصر عيني، يعني زمين يا ساختمان مربوط است. لذا اين مخارج به دليل نامعين بودن دوره استفاده از آن به بهاي تمام شده زمين مربوط منظور ميگردد. با اين حال در مواردي که تفکيک بهاي تمام شده زمين و ساختمان اطلاعات مفيدي ارائه نميکند، اين مخارج به بهاي تمام شده ساختمان منظور ميشود ليکن در مبلغ استهلاکپذير ساختمان لحاظ نميگردد.
پيوست شماره 2
مباني نتيجه گيري
اين پيوست بخشي از استاندارد حسابداري شماره 17 نيست.
ترکيب استاندارد حسابداري شماره 7 با استاندارد داراييهاي نامشهود
1 . دلايل ترکيب استاندارد حسابداري شماره 7 با استاندارد داراييهاي نامشهود به شرح زير است:
الف. دارايي قابلتشخيص ناشي از فعاليتهاي تحقيق و توسعه يک دارايي نامشهود است زيرا نتيجه اصلي اينگونه فعاليتها، دستيابي به دانش است. بنابراين با مخارج فعاليتهاي تحقيق و توسعه همانند مخارج فعاليتهايي که با هدف ايجاد ديگر داراييهاي نامشهود در داخل واحد تجاري صرف ميشود، برخورد ميگردد.
ب . در برخي موارد تشخيص بين اينکه آيا بايد استاندارد حسابداري شماره 7 بکار گرفته ميشد يا استاندارد حسابداري داراييهاي نامشهود، مشکل بود.
تعريف دارايي نامشهود
2 . در استاندارد قبلي، دارايي نامشهود به عنوان يک دارايي غيرپولي و فاقد ماهيت عيني تعريف شده بود که:
الف. به منظور استفاده در توليد يا عرضه کالاها يا خدمات، اجاره به ديگران يا براي مقاصد اداري توسط واحد تجاري نگهداري ميشود،
ب . به قصد استفاده طي بيش از يک دوره مالي توسط واحد تجاري تحصيلشده باشد، و
ج . قابلتشخيص باشد.
در استاندارد جديد شرطهاي ” الف“ و ” ب“ حذف شده است زيرا قصد استفاده از دارايي و دوره استفاده از آن شرط لازم براي طبقهبندي آن به عنوان دارايي نامشهود نيست. بنابراين تمام داراييهايي که ويژگيهاي قابليتتشخيص و فقدان ماهيت عيني را داشته باشند در دامنه اين استاندارد قرار ميگيرند.
عمر مفيد داراييهاي نامشهود
3 . عمر مفيد دارايي نامشهود تابع جريانهاي نقدي ورودي مرتبط با آن دارايي است. دوره استهلاک دارايي نامشهود بايد منعکسکننده عمر مفيد و درنتيجه جريانهاي نقدي ورودي مرتبط با دارايي باشد. در بعضي موارد، دوره زماني که انتظار ميرود دارايي طي آن، جريان نقدي ورودي براي واحد تجاري ايجاد کند، قابل پيشبيني نيست. بنابراين در چنين مواردي عمر مفيد دارايي نامشهود و به تبع آن دوره استهلاک نامعين است.
4 . استهلاک، تخصيص سيستماتيک بهاي تمامشده (يا مبلغ تجديد ارزيابيشده) يک دارايي پس از کسر ارزش باقيمانده براي انعکاس مصرف منافع اقتصادي دارايي در آينده است. چنانچه دوره مصرف منافع اقتصادي دارايي قابل پيشبيني نباشد مستهلککردن دارايي طي يک دوره اختياري، موجب ارائه مطلوب نميشود. درنتيجه داراييهاي نامشهود با عمر مفيد نامعين مستهلک نميشود بلکه به طور مرتب آزمون کاهش ارزش در مورد آن انجام ميشود.
5 . در استاندارد قبلي يک فرض قابل رد وجود داشت مبنيبر اينکه حداکثر عمر مفيد داراييهاي نامشهود 20 سال است. در صورتي که عمر مفيد بايد منعکسکننده دورهاي باشد که طي آن، دارايي موردنظر جريان نقدي ايجاد ميکند. بنابراين فرض 20 سال با اين ديدگاه سازگار نبود و درنتيجه حذف گرديد.
بررسي ارزش باقيمانده
6 . طبق استاندارد بينالمللي حسابداري شماره 38، ارزش باقيمانده داراييهاي نامشهود به طور ادواري بررسي ميشود و در مواردي که ارزش باقيمانده برابر يا بيشتر از مبلغ دفتري دارايي باشد، مستهلکشدن دارايي متوقف ميگردد. با توجه به مشکلات برآورد ارزش باقيمانده و امکان تأثيرگذاري قضاوتهاي شخصي و درنتيجه کاهش قابليتاتکاي مبالغ مربوط به داراييهاي نامشهود، کميته، تجديد نظر در ارزش باقيمانده را مجاز نميشمارد.
صفحه 1 2 3 4