پيوست‌ شماره‌ 1

نمونه‌هاي‌ كاربرد اصول‌ شناخت‌ و اندازه‌گيري‌

 

در اين‌ پيوست‌ كه‌ تنها جنبه‌ توضيحي‌ دارد و بخشي از استاندارد حسابداري‌ نيست‌، نمونه‌هايي‌ از كاربرد اصول‌ شناخت‌ و اندازه‌گيري‌ مندرج‌ در بندهاي‌ 28 تا 36 ارائه‌ مي‌شود. تشريح‌ كاربرد استاندارد در راستاي‌ روشن‌ شدن‌ مفاهيم‌ استاندارد است‌.

تعميرات‌ ادواري‌ عمده‌ و برنامه‌ريزي‌ شده‌

1 .    مخارج‌ تعميرات‌ ادواري‌ عمده‌ و برنامه‌ريزي‌ شده‌ يا ساير مخارج‌ فصلي‌ كه‌ انتظار مي‌رود طي‌سال‌ مالي‌ واقع‌ شود، قبل‌ از وقوع‌ در گزارش‌ ميان‌دوره‌اي‌ منعكس‌ نمي‌شود، مگراينكه‌ يك‌ رويداد سبب‌ ايجاد تعهد قراردادي‌ يا قانوني‌ براي‌ واحد تجاري‌ شود. صرف‌ قصد يا ضرورت‌ انجام‌ مخارج‌ مربوط‌ به‌ آينده‌، موجب‌ تعهد براي‌ واحد تجاري‌ نمي‌شود.

ذخاير

2 .    چنانچه‌ واحد تجاري‌ در نتيجه‌ رويدادهاي‌ گذشته‌ كه‌ سبب‌ ايجاد تعهد قانوني‌ يا قراردادي‌ شده‌ است‌ راه‌كار ديگري‌ به‌ جز انتقال‌ منافع‌ اقتصادي‌ نداشته‌ باشد، براي‌ هزينه‌هاي‌ مربوط‌، ذخيره‌ شناسايي‌ مي‌شود. تعديلات‌ ناشي‌ از تغيير در براورد ذخيره‌، در صورت‌ سود و زيان‌ منعكس‌ مي‌شود.

3 .    براي‌ شناسايي‌ و اندازه‌گيري‌ ذخاير در دوره‌ مياني‌ از همان‌ معيارهايي‌ استفاده‌ مي‌شود كه‌ براي‌ دوره‌هاي‌ سالانه‌ ملاك‌ عمل‌ است‌. وجود يا نبود تعهد انتقال‌ منافع‌ تابع‌ طول‌ دوره‌ گزارشگري‌ نيست‌.

پاداشهاي‌ پايان‌ سال

4 .    پاداشهاي‌ پايان‌ سال‌ ماهيتي‌ بسيار متنوع‌ دارد. برخي‌ پاداشها مبتني‌ بر مدت‌ زمان‌ و برخي‌ ديگر مبتني‌ بر شاخصهاي‌ عملكرد ماهانه‌، فصلي‌ يا سالانه‌ پرداخت‌ مي‌شود. مبلغ‌ پاداش‌ ممكن‌ است‌ به‌ موجب‌ مصوبات‌ قانوني‌، قراردادي‌ يا براساس‌ تشخيص‌ مديريت‌ تعيين‌ شود.

 

5 .    در گزارشگري‌ ميان‌دوره‌اي‌ پاداش‌ سالانه‌ تنها زماني‌ شناسايي‌ مي‌شود كه‌:

الف ‌. پاداش‌ يك‌ تعهد قانوني‌ يا قراردادي‌ باشد يا اينكه‌ شيوه‌ عمل‌ در سنوات‌ قبل‌ موجب‌ تعهد عرفي‌ گردد و واحد تجاري‌ راه‌كار عملي‌ ديگري‌ به جز پرداخت‌ آن‌ نداشته‌ باشد، و

ب‌‌ .  مبلغ‌ تعهد را بتوان‌ به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير اندازه‌گيري‌ كرد.

داراييهاي‌ نامشهود

6 .    تعريف‌ و معيارهاي‌ شناسايي‌ داراييهاي‌ نامشهود در دوره‌ مياني‌، مشابه‌ دوره‌ سالانه‌ است‌. مخارج‌ واقع‌ شده‌ قبل‌ از احراز معيارهاي‌ شناخت‌ دارايي‌ نامشهود، در صورت‌ سود و زيان‌ منعكس‌ مي‌شود. انتقال‌ مخارج‌ به‌ دوره‌هاي‌ آتي‌ به‌ اميد احراز معيارهاي‌ شناخت‌ در زمان‌ باقيمانده‌ از سال‌ مالي‌، مجاز نيست‌.

مزاياي‌ پايان‌ خدمت‌ كاركنان‌

7 .    براي‌ مزاياي‌ پايان‌ خدمت‌ كاركنان‌، در قالب‌ رويه‌ مورد عمل‌ براي‌ احتساب‌ ذخيره‌ سالانه‌ و براي‌ دوره‌ زماني‌ از ابتداي‌ سال‌ مالي‌ تا پايان‌ دوره‌ مياني‌ ذخيره‌ در نظر گرفته‌ مي‌شود.

ساير مخارج‌ نامنظم‌ برنامه‌ريزي‌ شده‌

8 .    در بودجه‌ واحد تجاري‌ ممكن‌ است‌ مخارجي‌ پيش‌بيني‌ شده‌ باشد كه‌ انتظار مي‌رود در مقطعي‌ از سال‌ واقع‌ شود (از قبيل‌ كمك‌هاي‌ خيريه‌ و مخارج‌ آموزش‌ كاركنان‌). اين‌ مخارج‌ اگرچه‌ برنامه‌ريزي‌ شده‌ است‌ و غالباً سال‌ به‌ سال‌ تكرار مي‌شود اما عموماً تابع‌ تشخيص‌ مديريت‌ مي‌باشد. شناسايي‌ تعهد در پايان‌ دوره‌ مياني‌ در قبال‌ چنين‌ مخارجي‌ كه‌ تا آن‌ زمان‌ واقع‌ نشده‌ است‌ با تعريف‌ بدهي‌ مطابقت‌ ندارد.

اندازه‌گيري‌ ماليات‌ بردرآمد دوره‌ مياني‌

9 .    براي‌ محاسبه‌ ماليات‌ بردرآمد دوره‌ مياني‌ از نرخ‌ مؤثر مالياتي‌ مورد انتظار براي‌ دوره‌ مالي‌ سالانه‌ استفاده‌ مي‌شود زيرا طبق‌ قانون‌، ماليات‌ بردرآمد براساس‌ عملكرد سالانه‌ محاسبه‌ مي‌شود. نرخ‌ مؤثر مالياتي‌ با در نظر داشتن‌ درآمد معاف‌ از ماليات‌ محاسبه‌ و با اعمال‌ آن‌ نسبت‌ به‌ سود مشمول‌ ماليات‌ دوره‌ مياني‌، ماليات‌ بردرآمد تعيين‌ مي‌شود. ضمناً تا آنجا كه‌ امكان‌پذير باشد براي‌ فعاليتهاي‌ مشمول‌ ماليات‌ به‌ نرخ‌ مقطوع‌، نرخ‌ مؤثر مالياتي‌ جداگانه‌اي‌ بكار گرفته‌ مي‌شود.

استهلاك‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود و داراييهاي‌ نامشهود

10 .   استهلاك‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود و داراييهاي‌ نامشهود، براي‌ داراييهاي‌ موجود طي‌ دوره‌ مياني‌ محاسبه‌ مي‌شود. تحصيل‌ يا واگذاري‌ داراييها كه‌ براي‌ مدت‌ زمان‌ باقيمانده‌ از سال‌ مالي‌ برنامه‌ريزي‌ شده‌ است‌ در محاسبه‌ استهلاك‌ در نظر گرفته‌ نمي‌شود.

موجودي‌ مواد و كالا

11 .   اصول‌ شناسايي‌ و اندازه‌گيري‌ موجودي‌ مواد و كالا در دوره‌ مياني‌ همانند دوره‌ سالانه‌ است‌. استانداردهاي‌ شناسايي‌ و اندازه‌گيري‌ موجودي‌ مواد و كالا در استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 8 با عنوان‌ حسابداري‌ موجودي‌ مواد و كالا ارائه‌ شده‌ است‌. در هر تاريخ‌ گزارشگري‌ مالي‌، موجودي‌ مواد و كالا از نظر تعيين‌ مقادير، بهاي‌ تمام‌شده‌ و خالص‌ ارزش‌ فروش‌، مشكلات‌ ويژه‌اي‌ دارد. با اين‌ وجود، از اصول‌ مشابهي‌ براي‌ اندازه‌گيري‌ موجودي‌ مواد و كالا در دوره‌ مياني‌ استفاده‌ مي‌شود. واحد تجاري‌ براي‌ اندازه‌گيري‌ موجودي‌ مواد و كالا در دوره‌ مياني‌ نسبت‌ به‌ دوره‌ سالانه‌، از براوردهاي‌ بيشتري‌ استفاده‌ مي‌كند. استفاده‌ گسترده‌تر از براوردها، با هدف‌ صرفه‌جويي‌ در زمان‌ و هزينه‌ صورت‌ مي‌گيرد.

خالص‌ ارزش‌ فروش‌ موجودي‌ مواد و كالا

12 .   خالص‌ ارزش‌ فروش‌ موجودي‌ مواد و كالا با توجه‌ به‌ قيمت‌ فروش‌ و مخارج‌ تكميل‌ و فروش‌ موجودي‌ مواد و كالا در پايان‌ دوره‌ مياني‌ تعيين‌ مي‌شود. كاهش‌ در خالص‌ ارزش‌ فروش‌ در دوره‌ مياني‌ بعد، تنها زماني‌ قابل‌ برگشت‌ است‌ كه‌ انجام‌ چنين‌ كاري‌ در پايان‌ سال‌ نيز مناسب‌ باشد.

انحرافات‌ هزينه‌هاي‌ توليد در دوره‌ مياني‌

13 .   انحرافات‌ قيمت‌، كارايي‌، مصرف‌ (هزينه‌) و حجم‌ تنها به‌ همان‌ ترتيبي‌ در صورت‌ سود و زيان‌ ميان‌ دوره‌اي‌ شناسايي‌ مي‌شود كه‌ اين‌ انحرافات‌ در پايان‌ سال‌ مالي‌ در صورت‌ سود و زيان‌ سالانه‌ شناسايي‌ مي‌گردد. انتقال‌ انحرافاتي‌ كه‌ انتظار مي‌رود تا پايان‌ سال‌ جذب‌ شود، مناسب‌ نيست‌ زيرا موجب‌ تحريف‌ بهاي‌ تمام‌شده‌ واقعي‌ موجودي‌ مواد و كالا در دوره‌ مياني‌ مي‌شود.

سود و زيان‌ تسعير ارز

14 .   سود و زيان‌ تسعير ارز در دوره‌ مياني‌ با توجه‌ به‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 16 با عنوان‌ تسعير ارز اندازه‌گيري‌ و شناسايي‌ مي‌شود. براي‌ تسعير عمليات‌ خارجي‌ در دوره‌ مياني‌، تغييرات‌ نرخ‌ ارز براي‌ مدت‌ باقيمانده‌ از سال‌ مالي‌ در نظر گرفته‌ نمي‌شود.

زيان‌ كاهش ارزش‌ داراييهاي‌ غيرجاري‌

15 .   در دوره‌ مياني‌ براي‌ بررسي‌، شناسايي‌ و برگشت‌ زيان‌ كاهش‌ ارزش‌ داراييهاي‌ غيرجاري‌ از الزامات‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 32 با عنوان‌ کاهش ارزش داراییها استفاده‌ مي‌شود. البته‌ در پايان‌ هر دوره‌ مياني‌ انجام‌ محاسبات‌ تفصيلي‌ براي‌ تعيين‌ زيان‌ كاهش ارزش‌ داراييهاي‌ غيرجاري‌ لازم‌ نيست‌ بلكه‌ واحد تجاري‌ براي‌ تعيين‌ لزوم‌ چنين‌ محاسباتي‌، يك‌ بررسي‌ اجمالي‌ را انجام‌ مي‌دهد.

 

پيوست‌ شماره‌ 2

نمونه‌هاي‌ كاربرد براورد

 

در اين‌ پيوست‌ كه‌ تنها جنبه‌ توضيحي‌ دارد و بخشي از استاندارد حسابداري‌ نيست‌، نمونه‌هايي‌ از كاربرد اصول‌ مندرج‌ در بند 38 اين‌ استاندارد ارائه‌ مي‌شود. هدف‌ اين‌ پيوست‌ تشريح‌ كاربرد استاندارد در راستاي‌ روشن‌شدن‌ مفاهيم‌ آن‌ است‌.

موجودي‌ مواد و كالا

1 .    روشهاي‌ كامل‌ ارزشيابي‌ و انبارگرداني‌ ممكن‌ است‌ براي‌ گزارش‌ موجودي‌ مواد و كالا در دوره‌ مياني‌ لازم‌ نباشد. حتي‌ اگر چنين‌ روشهايي‌ در پايان‌ سال‌ براي‌ گزارش‌ موجودي‌ مواد و كالا اعمال‌ شود، ممكن‌ است‌ در دوره‌ مياني‌ انجام‌ براورد براساس‌ حاشيه‌ فروش‌ كفايت‌ كند.

طبقه‌بندي‌ داراييها و بدهيها به‌ جاري‌ و غيرجاري‌

2 .    واحد تجاري‌ ممكن‌ است‌ براي‌ طبقه‌بندي‌ داراييها و بدهيها به‌ جاري‌ و غيرجاري‌ در پايان‌ سال‌ بررسيهاي‌ مفصلتري‌ در مقايسه‌ با دوره‌ مياني‌ انجام‌ دهد.

ذخاير

3 .    تعيين‌ مبالغ‌ مناسب‌ براي‌ ذخيره‌ (از قبيل‌ ذخيره‌ تضمين‌ كالا و هزينه‌هاي‌ زيست‌ محيطي‌) ممكن‌ است‌ پيچيده‌ و اغلب‌ هزينه‌بر و زمانبر باشد. واحدهاي‌ تجاري‌، در مواردي‌ براي‌ محاسبه‌ ذخاير سالانه‌ از متخصصين‌ خارج‌ از شركت‌ استفاده‌ مي‌كنند. در دوره‌ مياني‌، براي‌ انجام‌ براوردهاي‌ مشابه‌، اغلب‌ ذخاير سال‌ گذشته‌ به‌ هنگام‌ مي‌شود و از متخصصين‌ خارج‌ از شركت‌ براي‌ انجام‌ محاسبات‌ جديد استفاده‌ نمي‌شود.

تطبيق‌ مانده‌هاي‌ درون‌ گروهي‌

4 .    براي‌ تهيه‌ صورتهاي‌ مالي‌ تلفيقي‌ ميان‌دوره‌اي‌ تطبيق‌ كامل‌ و مفصل‌ مانده‌هاي‌ درون‌ گروهي‌، همانند دوره‌ سالانه‌، لازم‌ نيست‌. اين‌ گونه‌ مانده‌ها را مي‌توان‌ با تفصيل‌ كمتري‌ نسبت‌ به‌ دوره‌ سالانه‌ تطبيق‌ داد.

صنايع‌ تخصصي‌

5 .    دقت‌ اندازه‌گيريهاي‌ ميان‌دوره‌اي‌ در صنايع‌ تخصصي‌ (مثل‌ اندازه‌گيري‌ ذخاير در صنعت‌ بيمه‌) به دليل‌ پيچيدگي‌، هزينه‌ و زمان‌، نسبت‌ به‌ پايان‌ دوره‌ سالانه‌، كمتر است‌.

 

صفحه      1        2        3