20 .   نمونه‌هاي‌ زير مصاديقي‌ از موارد افشاست‌ كه‌ طبق‌ بند 19 انعكاس‌ آنها در گزيده‌ يادداشتهاي‌ توضيحي‌ لازم‌ است‌. در ساير استانداردهاي‌ حسابداري‌ شيوه‌ افشاي‌ بسياري‌ از اين‌ اقلام‌ مشخص‌ شده‌ است‌:

الف‌ . كاهش‌ ارزش‌ موجوديها به‌ خالص‌ ارزش‌ فروش‌ يا برگشت‌ آن‌،

ب‌‌ .  زيان‌ كاهش‌ ارزش‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود، داراييهاي‌ نامشهود يا ساير داراييها و برگشت‌ آن‌،

ج‌‌  .  تحصيل‌ و واگذاري‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود،

د‌   .  تعهدات‌ سرمايه‌اي‌،

ﻫ‌   .  حل‌ و فصل‌ دعاوي‌ حقوقي‌،

و‌   .  اصلاح‌ اشتباه‌،

ز‌   .  اقلام‌ استثنايي‌،

ح‌‌  .  تأخير در پرداخت‌ بدهيها يا نقض‌ قراردادهاي‌ استقراض‌،

ط‌  .  معاملات‌ با اشخاص‌ وابسته‌، و

ي‌  .  سود يا زيان‌ حاصل‌ از فروش‌ سرمايه‌گذاريها و درآمد حاصل‌ از سود سهام‌.

 

21 .   ساير استانداردهاي‌ حسابداري‌، موارد افشا در صورتهاي‌ مالي‌ را مشخص‌ مي‌كند. در آن‌ استانداردها، منظور از صورتهاي‌ مالي‌، مجموعه‌ كامل‌ صورتهاي‌ مالي‌ است‌ كه‌ سالانه‌ تهيه‌ و ارائه‌ مي‌شود. رعايت‌ الزامات‌ افشا كه‌ در ساير استانداردهاي‌ حسابداري‌ مقرر شده‌ است‌ در مواردي‌ كه‌ واحد تجاري‌ صورتهاي‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ را به‌ شكل‌ فشرده‌ ارائه‌ مي‌كند، الزامي‌ نيست‌.

22 .   چنانچه‌ سازمان‌ بورس‌ اوراق‌ بهادار يا مراجع‌ قانوني‌ ديگر افشاي‌ اطلاعات‌ ديگري‌ را در دوره‌ مياني‌ الزامي‌ كند، اين‌ اطلاعات‌ در صورتي‌ كه‌ در حوزه‌ گزارشگري‌ مالي‌ باشد در صورتهاي‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ و در غير اين‌ صورت‌ به عنوان‌ اطلاعات‌ متمم‌ آن‌ ارائه‌ مي‌شود (از قبيل‌ آمار توليد و فروش‌، پيش‌بيني‌ها و...).

افشاي‌ رعايت‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌

23 .     چنانچه‌ گزارش‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ واحد تجاري‌ با الزامات‌ اين‌ استاندارد حسابداري‌ انطباق‌ داشته‌ باشد اين‌ واقعيت‌ بايد افشا شود.

دوره‌هاي‌ زماني‌ صورتهاي‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌

24 .      گزارش‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ بايد شامل‌ صورتهاي‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ براي‌ دوره‌هاي‌ زير باشد:

الف ‌.   ترازنامه‌ به‌ تاريخ‌ پايان‌ دوره‌ مياني‌ جاري‌، همراه‌ با اقلام‌ مقايسه‌اي‌ به‌ تاريخ‌ پايان‌ سال‌ مالي‌ قبل‌، و

ب  .    صورتهاي‌ سود و زيان‌، سود و زيان‌ جامع‌ و جريان‌ وجوه‌ نقد براي‌ دوره‌ مياني‌ جاري‌ همراه‌ با اقلام‌ مقايسه‌اي‌ براي‌ دوره‌ مياني‌ مشابه‌ سال‌ مالي‌ قبل‌ و نيز اقلام‌ مقايسه‌اي‌ سال‌ مالي‌ قبل‌.

25 .   ارائه‌ اطلاعات‌ مالي‌ 12 ماهه‌ منتهي‌ به‌ پايان‌ دوره‌ مياني‌ همراه‌ با اطلاعات‌ مالي‌ مقايسه‌اي‌ 12 ماهه‌ گذشته‌، براي‌ واحدهاي‌ تجاري‌ كه‌ فعاليت‌ آنها اساساً فصلي‌ است‌ ممكن‌ است‌ مفيد باشد. لذا، توصيه‌ مي‌شود چنين‌ واحدهايي‌ علاوه بر اطلاعات‌ مندرج‌ در بند 24، گزارش‌ اطلاعات‌ براي‌ يك‌ دوره‌ 12 ماهه‌ را نيز در نظر داشته‌ باشند.

اهميت‌

26 .     در تصميم‌گيري‌ براي‌ شناسايي‌، اندازه‌گيري‌، طبقه‌بندي‌ يا افشاي‌ يك‌ قلم‌ جهت‌ مقاصد گزارشگري‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌، اهميت‌ بايد با توجه‌ به‌ اطلاعات‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ ارزيابي‌ شود. در ارزيابي‌ اهميت‌ بايد به‌ اين‌ نكته‌ توجه‌ داشت‌ كه‌ اندازه‌گيري‌ اقلام‌ در دوره‌ مياني‌ در مقايسه‌ با اندازه‌گيري‌ داده‌هاي‌ مالي‌ سالانه‌، بيشتر متكي‌ به‌ براورد است‌.

27 .   براي‌ ارزيابي‌ اهميت‌ اقلام‌ هميشه‌ اعمال‌ قضاوت‌ لازم‌ است‌. طبق‌ اين‌ استاندارد به منظور قابل‌ فهم‌ بودن‌ اقلام‌ ميان‌دوره‌اي‌، تصميم‌گيري‌ براي‌ شناخت‌ و افشاي‌ اطلاعات‌ در دوره‌ مياني‌ با توجه‌ به‌ اهميت‌ اقلام‌ براي‌ دوره‌ مياني‌ صورت‌ مي‌گيرد. بنابراين‌، براي‌ مثال‌، اقلام استثنايي‌، تغيير در رويه‌ حسابداري‌ يا تغيير در براورد حسابداري‌ و اشتباه‌ در صورتهاي‌ مالي‌ دوره‌هاي‌ گذشته‌ برمبناي‌ اهميت‌ آنها نسبت‌ به‌ اطلاعات‌ ميان‌دوره‌اي‌ شناسايي‌ و افشا مي‌شود تا از برداشتهاي‌ گمراه‌كننده‌ كه‌ ممكن‌ است‌ ناشي‌ از افشا نكردن‌ اطلاعات‌ باشد، جلوگيري‌ شود. هدف‌ اصلي‌ چنين‌ ديدگاهي‌، اطمينان‌ از اين‌ امر است‌ كه‌ گزارش‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ شامل‌ كليه‌ اطلاعات‌ مربوط‌ براي‌ درك‌ وضعيت‌ مالي‌ و عملكرد مالي‌ واحد تجاري‌ طي‌ دوره‌ مياني‌ باشد.

شناخت‌ و اندازه‌گيري‌

رويه‌هاي‌ حسابداري‌

28 .     واحد تجاري‌ بايد براي‌ تهيه‌ صورتهاي‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ از رويه‌هاي‌ يكسان‌ با رويه‌هاي‌ مورد استفاده‌ در تهيه‌ صورتهاي‌ مالي‌ سالانه‌ استفاده‌ كند. تغيير در رويه‌هاي‌ حسابداري‌ بعد از تاريخ‌ آخرين‌ صورتهاي‌ مالي‌ سالانه‌ كه‌ در صورتهاي‌ مالي‌ سالانه‌ بعدي‌ منعكس‌ مي‌شود از اين‌ قاعده‌ مستثني‌ است‌. به هر حال‌، تناوب‌ گزارشگري‌ واحد تجاري‌ (سالانه‌، شش‌ ماهه‌ يا فصلي‌) نبايد بر اندازه‌گيري‌ نتايج‌ سالانه‌ اثر داشته‌ باشد. براي‌ دستيابي‌ به‌ اين‌ هدف‌، اندازه‌گيري‌ براي‌ مقاصد گزارشگري‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌، بايد آن‌ دوره‌ زماني‌ را دربر گيرد كه‌ از ابتداي‌ سال‌ مالي‌ شروع‌ و به‌ پايان‌ دوره‌ مياني‌ ختم‌ مي‌شود.

29 .   تناوب‌ گزارشگري‌ نبايد موجب‌ تغيير اصول‌ شناخت‌ و اندازه‌گيري‌ حاكم‌ بر صورتهاي‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ شود. براي‌ مثال‌:

الف ‌. اصول‌ شناخت‌ و اندازه‌گيري‌ زيان‌ كاهش‌ ارزش‌ موجودي‌ مواد و كالا يا زيان‌ كاهش‌ ارزش‌ داراييهاي‌ غيرجاري‌ در دوره‌ مياني‌، يكسان‌ با اصولي‌ است‌ كه‌ براي‌ تهيه‌ صورتهاي‌ مالي‌ سالانه‌ اعمال‌ مي‌شود. با اين‌ حال‌، اگر چنين‌ اقلامي‌ در يك‌ دوره‌ مياني‌ شناسايي‌ و اندازه‌گيري‌ شود ولي‌ براورد آنها در يك‌ دوره‌ مياني‌ بعدي‌ همان‌ سال‌ مالي‌ تغيير كند، در دوره‌ مياني‌ بعدي‌ براورد اوليه‌ از طريق‌ انباشت‌ مبلغ‌ زيان‌ اضافي‌ يا از طريق‌ برگشت‌ مبلغ‌ شناسايي‌ شده‌، تغيير داده‌ مي‌شود.

ب‌ .  مخارجي‌ كه‌ در پايان‌ دوره‌ مياني‌ با تعريف‌ دارايي‌ انطباق‌ ندارد را نمي‌توان‌ به‌ اميد دريافت‌ اطلاعاتي‌ در آينده‌ حاكي‌ از انطباق‌ با تعريف‌ دارايي‌ يا به منظور هموارسازي‌ سود طي‌ دوره‌هاي‌ مياني‌ يكسال‌ مالي‌، در ترازنامه‌ به‌ دوره‌ آتي‌ منتقل‌ كرد.

ج‌‌  .  در هر دوره‌ مياني‌، هزينه‌ ماليات‌ بردرآمد برمبناي‌ بهترين‌ براورد از نرخ‌ مؤثر ماليات‌ بر درامد سالانه‌ مورد انتظار براي‌ كل‌ سال‌ مالي‌، شناسايي‌ مي‌شود. ذخيره‌ ماليات‌ يك‌ دوره‌ مياني‌ ممكن‌ است‌ در دوره‌ مياني‌ بعدي‌ همان‌ سال‌ مالي‌ به علت‌ تغيير در نرخ‌ مؤثر ماليات‌ بردرآمد سالانه‌، تعديل‌ شود.

 

30 .   براساس‌ مفاهيم‌ نظري‌ گزارشگري‌ مالي شناخت‌ متضمن‌ مشخص‌ كردن‌ عنوان‌ و مبلغ‌ پولي‌ يك عنصر و احتساب‌ آن‌ مبلغ‌ در جمع‌ اقلام‌ صورتهاي‌ مالي‌ است‌. يكي‌ از معيارهاي‌ شناخت‌ تطبيق‌ يك‌ قلم‌ با تعريف‌ يكي‌ از عناصر صورتهاي‌ مالي‌ است‌. تعاريف‌ دارايي‌، بدهي‌، درآمد و هزينه‌ هم‌ براي‌ شناخت‌ در دوره‌ مياني‌ و هم‌ شناخت‌ در دوره‌ سالانه‌، اهميت‌ اساسي‌ دارد.

31 .   منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ داراييها در دوره‌ مياني‌ همانند دوره‌ سالانه‌ بررسي‌ مي‌شود. مخارجي‌ كه‌ ماهيتاً در پايان‌ سال‌ مالي‌ واجد معيارهاي‌ شناخت‌ دارايي‌ نيست‌ در دوره‌ مياني‌ نيز به عنوان‌ دارايي‌ شناسايي‌ نمي‌شود. به همين‌ ترتيب‌ در پايان‌ دوره‌ مياني‌ اقلامي‌ به عنوان‌ بدهي‌ شناسايي‌ مي‌شود كه‌ در آن‌ تاريخ‌ بيانگر وجود تعهد باشد.

32 .   يكي‌ از ويژگيهاي‌ اصلي‌ درآمد و هزينه‌ اين‌ است‌ كه‌ افزايش‌ يا كاهش‌ داراييها و بدهيهاي‌ مرتبط‌ با آن‌، قبلاً رخ‌ داده‌ است‌. چنانچه‌ اين‌ تغييرات‌ واقع‌ شده‌ باشد، درآمد و هزينه‌ مرتبط‌ با آن‌ شناسايي‌ و در غير اينصورت‌ از شناسايي‌ درآمد و هزينه‌ خودداري‌ مي‌شود.

33 .   يك‌ واحد تجاري‌ كه‌ تنها صورتهاي‌ مالي‌ سالانه‌ تهيه‌ و ارائه‌ مي‌كند، براي‌ اندازه‌گيري‌ داراييها، بدهيها، درآمدها، هزينه‌ها و جريانهاي‌ نقدي‌ در صورتهاي‌ مالي‌ مي‌تواند از اطلاعاتي‌ استفاده‌ كند كه‌ در طول‌ سال‌ مالي‌ فراهم‌ شده‌ است‌. در نتيجه‌ اندازه‌گيريها، آن‌ دوره‌ زماني‌ را دربر مي‌گيرد كه‌ از ابتداي‌ سال‌ مالي‌ شروع‌ و به‌ پايان‌ دوره‌ مياني‌ ختم‌ مي‌شود.

34 .   يك‌ واحد تجاري‌ كه‌ گزارش‌ شش‌ ماهه‌ تهيه‌ مي‌كند، براي‌ اندازه‌گيري‌ اقلام‌ صورتهاي‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ از اطلاعاتي‌ استفاده‌ مي‌كند كه‌ تا پايان‌ دوره‌ شش‌ ماهه‌ يا مدت‌ كوتاهي‌ بعد از آن‌ در دسترس‌ است‌. چنين‌ واحدي‌ براي‌ دوره‌ سالانه‌ از اطلاعاتي‌ بهره‌ مي‌گيرد كه‌ تا پايان‌ سال‌ يا مدت‌ كوتاهي‌ پس‌ از آن‌ كسب‌ مي‌شود. اندازه‌گيريهاي‌ سالانه‌، تغيير در براورد ارقام‌ گزارش‌ شده‌ در شش‌ ماهه‌ اول‌ را منعكس‌ مي‌كند و مبالغ‌ گزارش‌ شده‌ در صورتهاي‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ براي‌ دوره‌ شش‌ ماهه‌ اول‌ تعديل‌ نمي‌شود.

درآمدهاي‌ عملياتي‌ فصلي‌، چرخه‌اي‌ يا موردي‌ و مخارج‌ نامنظم‌

35 .     درآمدهاي‌ عملياتي‌ كه‌ به‌ صورت‌ فصلي‌، چرخه‌اي‌ يا موردي‌ طي‌ سال‌ مالي‌ تحصيل‌ مي‌گردد و نيز مخارجي‌ كه‌ به‌ صورت‌ نامنظم‌ طي‌ سال‌ مالي‌ واقع‌ مي‌شود بايد در همان‌ دوره‌ مياني‌ به عنوان‌ درآمد يا هزينه‌ شناسايي‌ شود كه‌ معيارهاي‌ شناخت‌ بكار گرفته‌ شده‌ براي‌ تهيه‌ صورتهاي‌ مالي‌ سالانه‌، در آن‌ دوره‌ احراز گردد.

36 .   چنانچه‌ بين‌ سطح‌ سود در دوره‌ مياني‌ و مابقي‌ سال‌ نوسانات‌ فاحش‌ و مكرر وجود داشته‌ باشد، فعاليت‌ واحد تجاري‌ ماهيت‌ فصلي‌ يا چرخه‌اي‌ دارد. چنين‌ نوساناتي‌ معمولاً توسط‌ بازار درك‌ مي‌شود و بنابراين‌ درآمد عملياتي‌ در همان‌ دوره‌ مياني‌ كه‌ تحقق‌ مي‌يابد گزارش‌ و ماهيت‌ فصلي‌ يا چرخه‌اي‌ آن‌ نيز افشا مي‌شود. مثالهايي‌ از اين‌ درآمدهاي‌ عملياتي‌ شامل‌ سود سهام‌ در شركتهاي‌ سرمايه‌گذاري‌، كمك‌ بلاعوض‌ دولت‌ و فروش‌ محصول‌ در شركتهاي‌ توليدكننده‌ قند و شكر است‌.

كاربرد اصول‌ شناخت‌ و اندازه‌گيري‌

37 .   نمونه‌هايي‌ از كاربرد اصول‌ شناخت‌ و اندازه‌گيري‌ مندرج‌ در بندهاي‌ 28 الي‌ 36 در پيوست‌ شماره‌ 1 ارائه‌ شده‌ است‌.

استفاده‌ از براورد

38 .    به منظور ارائه‌ اطلاعات‌ قابل‌ اتكا و همچنين‌ افشاي‌ مناسب‌ كليه‌ اطلاعات‌ بااهميت‌ و مربوط‌ براي‌ درك‌ وضعيت‌ مالي‌ و عملكرد مالي‌ واحد تجاري‌، در تهيه‌ گزارش‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ بايد از روشهاي‌ اندازه‌گيري‌ مناسب‌ استفاده‌ شود. اگرچه‌ اندازه‌گيريها هم‌ در گزارش‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ و هم‌ در گزارش‌ مالي‌ سالانه‌ مبتني‌ بر براوردهاي‌ معقول‌ است‌، اما براي‌ تهيه‌ گزارشهاي‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌، براوردها كاربرد گسترده‌تري‌ دارد.

39 .   نمونه‌هاي‌ استفاده‌ از براورد در دوره‌ مياني‌، در پيوست‌ شماره‌ 2 ارائه‌ شده‌ است‌.

تعديلات‌ سنواتي‌

40 .       در صورت‌ تغيير در رويه‌ حسابداري‌، مبالغ‌ دوره‌ مياني‌ جاري‌ و دوره‌هاي‌ قبل‌ كه‌ به‌شكل‌ مقايسه‌اي‌ ارائه‌ مي‌گردد بايد برمبناي‌ رويه‌ جديد محاسبه‌ شود. همچنين‌ در صورت‌ اصلاح‌ اشتباه‌، ارقام‌ مقايسه‌اي‌ نيز بايد ارائه‌ مجدد شود. با آثار انباشته‌ تغيير در رويه‌ حسابداري‌ و نيز اصلاح‌ اشتباه‌ بايد طبق‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 6 با عنوان‌ ” گزارش‌ عملكرد مالي‌“ برخورد شود.

تاريخ‌ اجرا

41 .       الزامات‌ اين‌ استاندارد براي‌ كليه‌ صورتهاي‌ مالي‌ كه‌ دوره‌ مالي‌ آنها از تاريخ‌ 1/1/1380 و بعد از آن‌ شروع‌ مي‌شود، لازم‌الاجراست‌.

مطابقت‌ با استانداردهاي‌ بين‌المللي‌ حسابداري‌

42 .   با اجراي‌ الزامات‌ اين‌ استاندارد، مفاد استاندارد بين‌المللي‌ حسابداري‌ شماره‌ 34 با عنوان‌ گزارشگري‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي نيز رعايت‌ مي‌شود.

 

صفحه      1        2        3