استاندارد حسابداري شماره 26
فعاليتهاي كشاورزي
فهرست مندرجات
|
|
|
4 - 1
|
|
|
– تعاريف مرتبط با كشاورزي
|
8 - 5
|
– تعاريف عمومي
|
11 - 9
|
|
22 - 12
|
- درآمدها و هزينههاي ناشي از اندازهگيري بهارزش منصفانه
|
25 - 23
|
- عدم امكان اندازهگيري ارزش منصفانه بهگونهاي اتكا پذير
|
29 - 26
|
|
30
|
|
41 - 31
|
|
42
|
- مطابقت با استانداردهاي بينالمللي حسابداري
|
43
|
- پيوست شماره 1 : نمونه صورتهاي مالي
|
|
- پيوست شماره 2 : مباني نتيجهگيري
|
|
دامنه كاربرد
1 . كاربرد اين استاندارد در حسابداري موارد زير الزامي است، مشروط بر اينكه به فعاليت كشاورزي مربوط باشد :
الف . داراييهاي زيستي، و
ب . توليد كشاورزي در زمان برداشت.
2 . اين استاندارد در موارد زير كاربرد ندارد :
الف . زمين مربوط به فعاليت كشاورزي (به استاندارد حسابداري شماره 11 با عنوان داراييهاي ثابت مشهود مراجعه شود)، و
ب . داراييهاي نامشهود مربوط به فعاليت كشاورزي (به استاندارد حسابداري شماره 17 با عنوان داراييهاي نامشهود مراجعه شود).
3 . اين استاندارد در مورد توليد كشاورزي، يعني محصول برداشت شده از داراييهاي زيستي واحد تجاري، تنها در زمان برداشت، كاربرد دارد. بعد از زمان برداشت، توليد كشاورزي تابع الزامات استاندارد حسابداري شماره 8 با عنوان حسابداري موجودي مواد و كالا يا ساير استانداردهاي حسابداري مربوط خواهد بود. بنابراين، اين استاندارد به فراوري محصولات كشاورزي بعد از زمان برداشت مربوط نميشود؛ براي مثال، فرايند فراوري انگور تا سركه توسط باغدار پرورشدهنده انگور مشمول اين استاندارد نيست. هرچند چنين فرايندي ميتواند بهطور منطقي و طبيعي فعاليت كشاورزي محسوب شود و با دگرديسي زيستي تا حدي مشابه باشد، اما اين نوع فراوري در اين استاندارد در تعريف فعاليت كشاورزي قرار نميگيرد.
4 . جدول زير نشان دهنده نمونههايي از داراييهاي زيستي، توليدات كشاورزي و محصولاتي است كه از فراوري پس از برداشت حاصل ميشود :
داراييهاي زيستي
|
توليدات كشاورزي
|
محصولات فراوري شده بعد از برداشت
|
گوسفند
|
پشم
|
نخ ، فرش
|
گله شيري
|
شير
|
پنير
|
گوساله
|
گوشت
|
سوسيس
|
مرغ تخمگذار
|
تخم مرغ
|
محصولات غذايي
|
ماهي
|
گوشت
|
كنسرو ماهي
|
تاكستان
|
انگور
|
سركـه
|
درخت سيب
|
سيب
|
كمپوت
|
گياهان
|
پنبـه
|
نخ ، پارچه
|
نيشكر
|
شكر
|
بوته چاي
|
برگ چاي
|
چاي خشك
|
درختان جنگل مصنوعي
|
تنه درخت
|
الوار
|
تعاريف
تعاريف مرتبط با كشاورزي
5 . اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص شده زير به كار رفته است :
- فعاليت كشاورزي : عبارت است از مديريت بر دگرديسي داراييهاي زيستي براي فروش، تبديل به توليد كشاورزي يا افزايش داراييهاي زيستي.
- دگرديسي : شامل فرايندهاي رشد، تحليل، توليد و توليد مثل است كه به تغييرات كيفي يا كمّي دارايي زيستي ميانجامد.
- دارايي زيستي : عبارت است از حيوان يا گياه زنده.
- توليد كشاورزي : عبارت است از محصول برداشت شده از داراييهاي زيستي واحد تجاري.
- گروهي از داراييهاي زيستي : عبارت است از مجموعه حيوانات يا گياهان زنده مشابه.
- برداشت : عبارت است از جداسازي توليد كشاورزي از دارايي زيستي يا پايان دادن به فرايند زندگي دارايي زيستي.
- دارايي زيستي مولد : عبارت است از يك دارايي كه بهقصد توليد مثل، اصلاح نژاد و يا توليد كشاورزي ، با حفظ حيات دارايي زيستي ، نگهداري ميشود و قابليت برداشت در بيش از يك سال را دارد.
- دارايي زيستي غير مولد : به طبقهاي از داراييهاي زيستي گفته ميشود كه واجد شرايط تعيين شده براي داراييهاي زيستي مولد نيست.
6 . فعاليت كشاورزي شامل انواع گوناگوني مانند پرورش احشام، درختكاري، كاشت گياهان يك ساله يا چند ساله، زراعت، كاشت درختان ميوه و نهالستان، پرورش گل و پرورش آبزيان است. برخي ويژگيهاي مشترك اين فعاليتها به شرح زير ميباشد :
الف . قابليت تغيير . حيوانات و گياهان زنده بهصورت بالقوه توانايي دگرديسي زيستي دارند،
ب . مديريت تغيير . مجموعه فعاليتهايي كه از طريق بهينهسازي و ايجاد شرايط لازم (از قبيل سطوح تغذيه، رطوبت، درجة حرارت، كود و نور) فرايند دگرديسي را تسهيل ميكند. چنين مديريتي فعاليت كشاورزي را از ساير فعاليتها متمايز ميسازد. براي مثال، بهرهبرداري از منابعي كه مديريت نميشود (از قبيل ماهيگيري در درياها و رودخانهها و قطع درختان جنگلي بدون انجام وظايف احياء) فعاليت كشاورزي نيست، و
ج . اندازهگيري تغيير . تغييرات كيفي (براي مثال، اصلاحنژاد، درجه غلظت، رسيده بودن، پوشش چربي، ميزان پروتئين و مقاومت بافتي) يا تغييرات كمي (براي مثال، توليد مثل، وزن، ابعاد حجمي، طول يا قطر الياف و تعداد جوانه) ناشي از دگرديسي به عنوان شاخصهاي فعاليت معمول مديريت، اندازهگيري و نظارت ميشود.
7 . دگرديسي به يكي از نتايج زير منجر ميشود :
الف . تغييرات در دارايي از طريق رشد (افزايش كمي و كيفي حيوان يا گياه)، تحليل (كاهش در كميت يا افت كيفيت حيوان يا گياه) يا توليد مثل (تكثير حيوان يا گياه زنده) يا
ب . توليد محصول كشاورزي از قبيل برگ چاي، پشم و شير.
8 . داراييهاي زيستي غير مولد اقلامي هستند كه به عنوان توليد كشاورزي برداشت ميشوند يا به عنوان داراييهاي زيستي بهفروش ميرسند. دامهاي گوشتي، دامهاي آماده فروش، ماهي پرورشي، غلات در جريان رشد از قبيل ذرت و گندم، و درختان پرورشي جهت تهيه الوار نمونههايي از داراييهاي زيستي غير مولد ميباشد. داراييهاي زيستي مولد ازجمله شامل اقلامي مانند دامهاي شيري، تاكستانها، درختان ميوه و مرغهاي تخمگذار است.
تعاريف عمومي
9 . اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير به كار رفته است:
- بازار فعال : عبارت است از بازاري كه كليه شرايط زير را دارد:
الف . اقلام مبادله شده در بازار متجانس هستند،
ب . معمولاً خريداران و فروشندگان مايل در هر زمان وجود دارند، و
ج . قيمتها براي عموم قابل دسترسي است.
- مبلغ دفتري : مبلغي است كه دارايي به آن مبلغ در ترازنامه منعكس ميشود.
- ارزش منصفانه : مبلغي است كه خريداري مطلع و مايل و فروشندهاي مطلع و مايل ميتوانند در معاملهاي حقيقي و در شرايط عادي ، يك دارايي را در ازاي مبلغ مزبور با يكديگر مبادله يا يك بدهي را تسويه كنند.
10 . در اين استاندارد، اقلام متجانس به مجموعهاي از اقلام نظير لبنيات، غلات، دانههاي روغني، ميوه و ترهبار، گل، دام، طيور، ماهيها و آبزيان و ... اطلاق ميشود كه به واسطه خصوصيات همانند، قابل گروهبندي است.
11 . ارزش منصفانه يك دارايي مبتني بر مكان و شرايط فعلي آن است. براي مثال، ارزش منصفانه يك گله در مزرعه معادل با قيمت همان گله در بازار مربوط پس از كسر مخارج حمل و ساير مخارج رساندن گله به آن بازار است.
شناخت و اندازهگيري
12 . واحد تجاري بايد دارايي زيستي يا توليد كشاورزي را فقط زماني شناسايي كند كه :
الف . كنترل دارايي را در نتيجه رويدادهاي گذشته بدست آورده باشد ،
ب . جريان منافع اقتصادي آتي مرتبط به دارايي به درون واحد تجاري محتمل باشد، و
ج . ارزش منصفانه يا بهاي تمام شده دارايي بهگونهاي اتكاپذير قابل اندازهگيري باشد.
13 . دارايي زيستي مولد بايد برمبناي بهاي تمام شده پس از كسر استهلاك انباشته و كاهش ارزش انباشته يا مبلغ تجديد ارزيابي ، به عنوان نحوه عمل مجاز جايگزين ، منطبق با الزامات استاندارد حسابداري شماره 11 با عنوان ” داراييهاي ثابت مشهود“ شناسايي و گزارش شود.
14 . به استثناي دارايي زيستي غير مولد خريداري شده كه تنها در زمان شناخت اوليه به بهاي تمام شده شناسايي ميشود ، داراييهاي زيستي غير مولد بايد در شناخت اوليه و در تاريخ ترازنامه به ارزش منصفانه پس از كسر مخارج براوردي زمان فروش اندازهگيري شود بجز در مورد توضيح داده شده در بند 26 كه نميتوان ارزش منصفانه را به گونهاي اتكا پذير اندازهگيري كرد.
15 . توليد كشاورزي بايد در زمان برداشت به ارزش منصفانه پس از كسر مخارج براوردي زمان فروش اندازهگيري شود. ارزش تعيين شده مزبور هنگام بهكارگيري استاندارد حسابداري شماره 8 با عنوان ” حسابداري موجودي مواد و كالا “ يا استاندارد حسابداري ديگري ، بهاي تمام شده آن محصول محسوب ميشود.
16 . مخارج زمان فروش شامل حقالزحمه پرداختي به واسطهها، ماليات و عوارض مربوط ميباشد.
17 . تعيين ارزش منصفانه براي دارايي زيستي غير مولد يا توليد كشاورزي ميتواند از طريق گروهبنـدي بر اساس خاصههاي بارز آنها، براي مثال، بر حسب سن يا نژاد، تسهيل گردد. واحد تجاري، آن دسته از خاصههايي را انتخاب ميكند كه در بازار به عنوان مباني قيمتگذاري دارايي استفاده ميشود.
18 . واحدهاي تجاري غالباً قراردادهايي منعقد ميكنند كه به موجب آنها داراييهاي زيستي غير مولد يا توليد كشاورزي خود را درآينده بفروشند. قيمتهاي قرارداد براي تعيين ارزش منصفانه الزاماً مربوط نيست، زيرا ارزش منصفانه منعكسكننده ارزش در بازار جاري است كه در آن خريدار و فروشنده مطلع و مايل معامله ميكنند. در نتيجه، ارزش منصفانه دارايي زيستي غير مولد يا توليد كشاورزي الزاماً به علت وجود قرارداد تعديل نميشود. در برخي موارد، قرارداد فروش دارايي زيستي غير مولد يا توليد كشاورزي ممكن است قراردادي زيانبار باشد. در اين صورت زيان ناشي از قرارداد يعني مازاد مخارج اجتنابناپذير ايفاي تعهدات مربوط به قرارداد نسبت به منافع حاصل از آن، به عنوان ذخيره شناسايي ميشود.
19 . در صورتي كه بازار فعالي براي دارايي زيستي غير مولد يا توليد كشاورزي وجود داشته باشد، مظنّه بازار مبناي مناسبي براي تعيين ارزش منصفانه است. در صورت دسترسي واحد تجاري به بازارهاي فعال متعدد، از مربوط ترين بازار استفاده ميشود. براي مثال، اگر واحد تجاري به دو بازار فعال دسترسي داشته باشد، قيمت موجود در بازاري را انتخاب خواهد كرد كه انتظار دارد از آن استفاده كند.
20 . در صورتي كه بازار فعالي وجود نداشته باشد، واحد تجاري از يك يا چند مورد زير،
به شرط دسترسي، براي تعيين ارزش منصفانه استفاده ميكند:
الف . قيمتهاي تضميني اعلام شده توسط دولت،
ب . آخرين قيمت معامله در بازار، مشروط بر اين كه در فاصله زماني بين تاريخ آن معامله و تاريخ ترازنامه تغيير قابل ملاحظهاي در شرايط اقتصادي رخ نداده باشد،
ج . قيمتهاي بازار داراييهاي مشابه با در نظر گرفتن تعديلاتي كه تفاوتها را منعكس ميكند، و
د . معيارهاي خاص مانند ارزش ميوه براساس جعبه و ارزش گله گوشتي بر حسب كيلوگرم گوشت.
21 . در برخي موارد، منابع اطلاعاتي مندرج در بند 20 ممكن است بيانگر نتايج متفاوت براي تعيين ارزش منصفانه دارايي زيستي غير مولد يا توليد كشاورزي باشد. واحد تجاري، دلايل چنين تفاوتهايي را به منظور دستيابي به قابلاتكاترين براورد ارزش منصفانه، از ميان دامنهاي از براوردهاي منطقي نسبتاً نزديك به هم، در نظر ميگيرد.
صفحه 1 2 3 4 5 6