استاندارد حسابرسی 500
شواهد حسابرسی

 

(تجديد نظر شده  1384)

 

(لازم‌الاجرا برای حسابرسی صورتهای مالی که دوره مالي آن از اول فروردين 1385 و پس از آن شروع می‌شود.)

فهرست

بند

کليات

2

-

1

مفهوم شواهد حسابرسي

6

-

3

شواهد حسابرسی کافي و مناسب

14

-

7

استفاده از ادعاهای مدیریت در کسب شواهد حسابرسي

18

-

15

روشهاي کسب شواهد حسابرسي

38

-

19

وارسي سوابق يا مدارک

27

-

26

وارسی داراييهاي مشهود

28

مشاهده

29

پرس و جو

34

-

30

تاییدخواهی

35

محاسبه مجدد

36

اجراي مجدد

37

روشهاي تحليلي

38

تاريخ اجرا

39

 

اين استاندارد بايد همراه با استاندارد حسابرسي 200 ”هدف و اصول کلي حسابرسي صورتهاي مالي“ مطالعه شود.

  

 

کليات

1 . هدف اين استاندارد، ارائه استانداردها و راهنماييهاي لازم درباره انواع شواهد حسابرسي، کميت وکيفيت شواهد حسابرسي و روشهاي کسب این‌گونه شواهد در حسابرسي صورتهاي مالي است.

2 . حسابرس براي اين که بتواند به نتيجه‌گيري منطقي دست يابد و بر اين اساس نظر حرفه‌اي خود را اظهار کند بايد شواهدي کافي و  مناسب به دست آورد.

مفهوم شواهد حسابرسي

3 . شواهد حسابرسي، یعنی همه اطلاعات مورد استفاده حسابرس برای رسیدن به نتایجی که نظر وی براساس آن اظهار می‌شود.  شواهد حسابرسی شامل اطلاعاتی است که از سوابق حسابداری زیربنای صورتهای مالی و از منابع دیگر کسب می‌شود. از حسابرس انتظار نمی‌رود تمام اطلاعات موجود را بررسی کند. شواهد حسابرسی، که ماهیت انباشت‌شونده دارد، شامل شواهدی است که با اجرای روشهای حسابرسی کسب می‌شود و می‌تواند شواهد کسب شده از دیگر منابعی چون حسابرسیهای قبلی و روشهای کنترل کیفیت مؤسسه برای پذیرش و حفظ صاحبکار را نیز دربر گیرد.

4 . سوابق حسابداري عموما شامل موارد زیر است :

– سوابق ثبت اولیه و سوابق پشتیبان آن ازقبیل رسیدهای دریافت و پرداخت و سوابق انتقال الکترونیکی وجوه؛

– قراردادها و فاکتورهای خرید و فروش؛

– دفاتر کل و معین، ثبتهای دفتر روزنامه و اصلاحات طبقه‌بندی که در دفاتر قانونی ثبت نمی‌شود؛ و

– سوابقی چون کاربرگهای الکترونیکی مورد استفاده برای تخصیص هزینه‌ها، انجام محاسبات، تهیه صورت مغایرتها و موارد افشا.

 

   سوابق حسابداری می‌تواند به صورت الکترونیکی شروع، ثبت، پردازش و گزارش شود. افزون بر این،  سوابق حسابداری می‌تواند بخشی از سیستمهای یکپارچه‌ای باشد که ضمن فراهم‌کردن امکان استفاده مشترک از داده‌‌‌ها، از همه اهداف واحد مورد رسیدگی در زمینه‌های گزارشگری مالی، عملیاتی و رعایتی پشتیبانی کند.

5 . مسئولیت تهيه صورتهاي مالي بر پايه سوابق حسابداري واحد مورد رسيدگي با مدیریت است. حسابرس برخی از شواهد حسابرسی را با آزمون سوابق حسابداري مانند تجزيه و تحليل و بررسي، اجراي مجدد روشهاي مورد عمل در فرايند گزارشگري مالي و مطابقت انواع اطلاعات مرتبط با موضوعی واحد، کسب می‌کند. حسابرس با اجراي اين قبيل روشهاي حسابرسي، مي‌تواند سازگاری درونی سوابق حسابداري و تطبیق آنها با صورتهاي مالي را معين نمايد. با اين وجود، چون سوابق حسابداري به تنهايي‌شواهد حسابرسي کافي، برای اظهارنظر حسابرس درباره صورتهاي مالي فراهم نمی‌کند، لذا حسابرس شواهد حسابرسي ديگري کسب می‌کند.

6 . اطلاعات ديگري که حسابرس مي‌تواند به‌عنوان شواهد حسابرسي کسب کند عبارت است از صورتجلسات هيئت‌مديره؛ تأييديه‌های برون سازمانی؛ گزارشهاي تحليلگران؛ اطلاعات مقايسه‌اي مربوط به رقبا؛ دستورالعمل کنترلهای داخلی؛  اطلاعات حاصل از اجرای روشهاي حسابرسي چون پرس و جو؛ مشاهده و وارسي؛ و اطلاعات ديگري که به حسابرس اجازه مي‌دهد با دلایل منطقی به نتيجه‌گيري لازم برسد.

شواهد حسابرسی کافي و مناسب

7 . کفايت، معيار سنجش کميت شواهد حسابرسي است. مناسب بودن، معيار سنجش کيفيت شواهد حسابرسي است؛ یعنی، مربوط بودن و قابليت اعتماد شواهد‌براي پشتيباني از گروههاي معاملات، مانده‌ حسابها، موارد افشا و ادعاهاي مرتبط، یا کشف تحریف در آنها. مقدار شواهد مورد نیاز حسابرسی به خطر تحریف (که با افزایش آن کسب شواهد حسابرسی بیشتر، احتمالا ضرورت می‌یابد) و کیفیت شواهد حسابرسی (که هرچه کیفیت شواهد بالاتر باشد احتمالا مقدار شواهد کمتری مورد نیاز است)، بستگی دارد. بنابراین، کفایت و مناسب بودن شواهد حسابرسی، دو موضوع مرتبط است. اما، تنها با کسب شواهد حسابرسی بیشتر، کیفیت ضعیف آن لزوما جبران نمی‌شود.

8 . اجرای مجموعه‌ای مشخص از روشهای حسابرسی ممکن است شواهد حسابرسی مربوط به برخی ادعاها و نه همه ادعاها را فراهم کند.  برای مثال، وارسی سوابق و مستندات مربوط به وصول حسابهای دریافتنی پس از پایان دوره، اگرچه می‌تواند شواهد حسابرسی مربوط به ادعاهای وجود و ارزشیابی را فراهم کند، اما لزوما این شواهد در‌مورد مناسب بودن انقطاع زمانی در پایان دوره،  جوابگو نخواهد بود. از سوی دیگر، حسابرس اغلب شواهدی را از منابع مختلف و یا با ماهیتهای متفاوت درباره یک ادعا کسب می‌کند. برای مثال، حسابرس ممکن است با تحلیل جدول سنی حسابهای دریافتنی و پیگیری وصول آنها در دوره مالی بعد، شواهدی را درباره تعیین میزان ذخیره مطالبات مشکوک‌الوصول کسب کند. افزون‌بر این، کسب شواهد حسابرسی مرتبط با یک ادعای خاص، مثلا وجود عینی موجودی مواد و کالا، نمی‌تواند جایگزین کسب شواهد حسابرسی مربوط به ادعای دیگری، چون ارزشیابی موجودی مواد و کالا باشد.

9 . قابليت اعتماد شواهد حسابرسي متاثر از منبع و ماهيت آن است و به شرايط کسب شواهد نيز بستگي دارد. قواعد کلی درباره قابليت اعتماد انواع مختلف شواهد حسابرسي می‌تواند مطرح شود، اما این قواعد همواره با استثناهای مهمی همراه است. حتی در مواردی که شواهد حسابرسی از منابع مستقل برون سازمانی کسب می‌شود، شرایطی ممکن است وجود داشته باشد که برقابلیت اعتماد اطلاعات کسب شده، اثر گذارد. برای مثال، شواهد حسابرسی کسب شده از یک منبع مستقل برون سازمانی در شرایطی که آن منبع، از موضوع موردنظر آگاه نیست نمی‌تواند شواهد قابل اعتمادی باشد. با درنظر داشتن احتمال وجود شرایط استثنایی، قواعد کلی زیر درباره قابلیت اعتماد شواهد حسابرسی می‌تواند سودمند باشد :

  • شواهد حسابرسي کسب شده از منابع مستقل برون سازماني قابل اعتمادتر است.
  • شواهد حسابرسي ایجاد شده در واحد مورد رسيدگي، در صورت اثربخش بودن کنترلهای داخلی آن واحد، قابل اعتمادتر است.
  • شواهد حسابرسی که حسابرس مستقیماً کسب می‌کند (مانند، مشاهده اعمال یک کنترل) قابل اعتمادتر از شواهد حسابرسی است که به‌طور غیرمستقیم یا با استنتاج (مانند پرس و جو درباره اعمال یک کنترل)، کسب می‌شود.
  • شواهد حسابرسي که به شکلی مستند اعم از کاغذی، الکترونیکی و هرشکلی دیگر باشد، قابل اعتمادتر است (مثلا، صورتجلسه‌ای که همزمان با برگزاری یک جلسه تهیه می‌شود قابل اعتمادتر از توضیح شفاهی موضوعات بحث شده در جلسه است).
  • شواهد حسابرسی که با استفاده از اصل مدارک فراهم می‌شود، از شواهد حسابرسی که با استفاده از تصویر مدارک یا دورنگار فراهم می‌گردد، قابل اعتمادتر است.

10 . حسابرس به ندرت درگیر تشخیص اصالت مستندات می‌شود، چون نه برای این کار آموزش دیده است و نه از وی انتظار می‌رود چنین تخصصی را دارا باشد. با این وجود، حسابرس قابلیت اعتماد اطلاعات مورد استفاده به‌عنوان شواهد حسابرسی، چون تصویر مدارک، دورنگارها، فیلم، اسناد الکترونیکی و در صورت لزوم، کنترلهای حاکم بر تهیه و نگهداری این مستندات را مورد توجه قرار می‌دهد.

11 . هرگاه حسابرس برای اجرای روشهای حسابرسی از اطلاعات تهیه شده در واحد مورد رسیدگی استفاده کند، باید شواهد حسابرسی درباره صحت و کامل بودن آن اطلاعات کسب کند. به منظور کسب شواهد حسابرسي قابل اعتماد  توسط حسابرس، لازم است اطلاعات زیربنای اجرای روشهای حسابرسی به میزان کافی صحیح و کامل باشد.
برای مثال، در حسابرسی فروش، حسابرس با اعمال نرخهای مصوب نسبت به مقادیر فروش طبق سوابق، صحت مبلغ فروش و صحت و کامل بودن مقادیر فروش را ارزیابی می‌کند. کسب شواهد حسابرسی درباره صحت و کامل بودن اطلاعات تهیه شده به‌وسیله سیستم اطلاعاتی واحد مورد رسیدگی را می‌توان همزمان با بکارگیری روشهای حسابرسی درباره این اطلاعات به انجام رساند، البته به این شرط که کسب شواهد مذکور، بخشی لاینفک از روشهای حسابرسی باشد. در شرایط دیگر، حسابرس ممکن است شواهد حسابرسی مربوط به صحت و کامل بودن اطلاعات را از طریق آزمون کنترلهای حاکم بر تهیه و نگهداری آن اطلاعات کسب کرده باشد. به هر حال، در برخی موارد، این امکان وجود دارد که حسابرس اعمال روشهاي حسابرسي بیشتری را ضروري تشخيص دهد. براي مثال، حسابرس مي‌تواند از تکنيکهاي حسابرسي به کمک رايانه براي محاسبه مجدد اطلاعات استفاده کند.

12 . حسابرس معمولاً از شواهد حسابرسی هماهنگ به دست آمده از منابع گوناگون یا با ماهیتهای متفاوت، در مقایسه با بررسی جداگانه هریک از آن شواهد، اطمینان بیشتری کسب می‌کند. افزون بر این، کسب شواهد حسابرسی از منابع گوناگون یا با ماهیت متفاوت ممکن است بیانگر قابل اعتماد نبودن یکی از شواهد حسابرسی باشد. برای مثال، اطلاعات مؤید کسب شده از یک منبع مستقل برون سازمانی می‌تواند اطمینان حسابرس را درباره تاییدیه مدیریت افزایش دهد. برعکس، هرگاه شواهد کسب شده از یک منبع با شواهد کسب شده از منبع دیگر ناهماهنگ باشد حسابرس برای رفع این ناهماهنگی، روشهای حسابرسی بیشتر مورد نیاز را مشخص می‌کند.

13 . حسابرس رابطه هزينه کسب شواهد حسابرسي را با سودمندي اطلاعات حاصل از آن، مورد توجه قرار می‌دهد. اما، دشواری کسب شواهد یا هزینه آن، به خودی خود، مبنایی معتبر برای حذف یک روش حسابرسی بدون جایگزین نمی‌باشد.

14 . حسابرس براي رسیدن به اظهارنظر حسابرسی، همه اطلاعات موجود را رسیدگی نمی‌کند، زیرا معمولاً می‌تواند با استفاده از روشهای نمونه‌گیری و سایر روشهای انتخاب اقلام برای آزمون نیز به نتیجه برسد. همچنین، حسابرس معمولا  ناگزیر است بر شواهدی اتکا کند که متقاعدکننده است و نه قطعی؛ از این رو، حسابرس برای کسب اطمینان معقول، با شواهدی که متقاعدکننده نباشد، قانع نمی‌شود. حسابرس برای ارزیابی کمیت و کیفیت شواهد حسابرسی و درنتیجه، کافی و مناسب بودن آن به‌عنوان پشتوانه اظهارنظر حسابرسی، از قضاوت حرفه‌ای استفاده می‌کند و تردید حرفه‌ای را بکار می‌گیرد.

استفاده از ادعاهای مديريت در کسب شواهد حسابرسی

15 . مسئولیت ارائه مطلوب صورتهاي مالي با مديريت است. مديريت براي ارائه مطلوب صورتهاي مالي از تمام جنبه‌هاي با اهميت، طبق استانداردهاي حسابداري (يا ديگر مباني جامع حسابداري) به‌طور ضمنی یا به روشنی ادعاهايي را درباره شناسايي، اندازه‌گيري، ارائه و افشاي عناصر مختلف صورتهاي مالي و موارد افشای مربوط ابراز مي‌کند.

16 . حسابرس بايد از ادعاهای مدیریت در ارتباط با گروههاي معاملات، مانده‌ حسابها و ارائه و افشا با چنان جزئیاتی استفاده کند که مبنایی برای ارزيابي خطرهای تحريف با اهميت و طراحي و اجراي روشهاي حسابرسی  لازم بدست آورد. حسابرس با در نظر گرفتن انواع مختلف تحريفهاي ممکن، از ادعاهای مدیریت براي ارزيابي خطرها استفاده می‌کند و به طراحي روشهاي حسابرسي متناسب با خطرهای ارزيابي شده مي‌پردازد. شرایطی خاص که در آن حسابرس ملزم به کسب شواهد حسابرسی در سطح ادعاهای مدیریت است،
در سایر استانداردهای حسابرسی مطرح شده است.

17 . ادعاهاي مدیریت که توسط حسابرس مورد استفاده قرار می‌گیرد به‌شرح زیر طبقه‌بندی می‌شود:

الف- ادعاهاي مربوط به گروههاي معاملات و رويدادهاي واقع شده در دوره مورد رسیدگی:

(1)    وقوع -  معاملات و رويدادهای ثبت شده، رخ داده و مربوط به واحد مورد رسيدگي است.

(2)    کامل بودن - همه معاملات و رويدادهايي که بايد ثبت شود، ثبت شده است.

(3)    صحیح بودن - مبالغ و ديگر اطلاعات مرتبط با معاملات و رويدادهاي ثبت شده،  به درستي ثبت شده است.

(4)    انقطاع زماني - معاملات و رويدادها ، در دوره مالي مربوط ثبت شده است.

(5)    طبقه‌بندي - معاملات و رويدادها در حسابهای درست ثبت شده‌اند.

ب - ادعاهاي مربوط به مانده حسابها در پايان دوره :

(1)    وجود - داراییها، بدهيها و حقوق صاحبان سرمایه وجود دارد.

(2)    حقوق مالکانه و تعهدات – حقوق مترتب بر داراییها، متعلق به واحد مورد رسيدگي و در کنترل آن است و بدهيها، تعهدات واحد مورد رسيدگي است.

(3)    کامل بودن - تمام داراییها، بدهيها و حقوق صاحبان سرمایه که باید ثبت شود، ثبت شده است.

(4)    ارزشيابي و تخصيص - داراییها، بدهيها و حقوق صاحبان سرمایه  به مبالغ درست در صورتهاي مالي منعکس و هرگونه تعديل ناشی از ارزشيابي يا تخصيص، به نحو مناسب ثبت شده است.

پ - ادعاهاي مربوط به ارائه و افشا:

(1)    وقوع و حقوق مالکانه و تعهدات - رويدادها، معاملات و ديگر موضوعات افشا شده، رخ داده و مربوط به واحد مورد رسيدگي است.

(2)    کامل بودن – همه مواردی که بايد در صورتهاي مالي افشا می‌شد، افشا شده است.

(3)    طبقه‌بندي و قابل فهم بودن - اطلاعات مالي به نحو مناسبي ارائه و توصیف و موارد افشا به روشنی بیان شده است.

(4)    صحت و ارزشيابي - اطلاعات مالي و غيرمالي به نحو مطلوب و با مبالغ درست افشا شده است.

18 . حسابرس مي‌تواند از ادعاهای مدیریت همان‌گونه‌اي که در بالا توصيف شده يا به نحوي ديگر،  با اين شرط که همه جنبه‌های موصوف پوشش داده شود، استفاده کند. براي مثال، حسابرس مي‌تواند ادعاهاي مربوط به معاملات و رویدادها را با ادعاهاي مربوط به مانده‌ حسابها ترکيب کند. يا به عنوان مثالي ديگر، چنانچه ادعاهاي مربوط به وقوع و کامل بودن، شامل ارزیابی مناسب ثبت معاملات در دوره مالي صحیح باشد، ادعای جداگانه مربوط به انقطاع زمانی می‌تواند قابل طرح نباشد.

روشهاي کسب شواهد حسابرسي

19 . حسابرس با اجرای روشهاي حسابرسي در موارد زير، شواهد حسابرسي لازم را براي نتيجه‌گيريهاي معقولي که مبنای اظهارنظر حسابرسی قرار مي‌گيرد،  بدست مي‌آورد :

الف-  کسب شناخت از واحد مورد رسيدگي و محيط آن، ازجمله کنترلهای داخلي آن، برای براورد خطرهای تحريف‌با اهميت در سطح صورتهاي مالي و در سطح ادعاها
(در استانداردهاي حسابرسي، روشهاي حسابرسي که به اين منظور اجرا مي‌شود، اصطلاحا  " روشهاي براورد خطر "  ناميده مي‌شود).

ب - آزمون اثربخشي کارکرد کنترلها در پیشگیری یا کشف و اصلاح تحريفهاي بااهميت در سطح ادعاها،  درصورت ضرورت یا به تشخیص حسابرس (در استانداردهاي حسابرسي، روشهاي حسابرسي که به اين منظور اجرا مي‌شود، اصطلاحا " آزمون کنترلها "  ناميده مي‌شود).

پ - کشف تحريفهاي با اهميت در سطح ادعاها (در استانداردهاي حسابرسي، روشهاي حسابرسي که با اين منظور اجرا مي‌شود، اصطلاحا  " آزمونهاي محتوا "  ناميده مي‌شود. اين آزمونها شامل آزمون جزئيات گروههاي معاملات، مانده حسابها و موارد افشا و نيز روشهاي تحليلي مي‌باشد).

 

20 . حسابرس به منظور فراهم نمودن مبنايي قانع‌کننده براي براورد خطر در سطح صورتهاي مالي و در سطح ادعاها، همواره روشهاي براورد خطر را اجرا مي‌کند. با اين وجود، روشهاي براورد خطر، به خودی خود، ‌شواهد حسابرسي کافي و مناسبی را براي اظهارنظر حسابرس فراهم نمي‌کند و ازاين‌رو، با دیگر روشهاي حسابرسي، مانند آزمون کنترلها، در صورت ضرورت و آزمونهاي محتوا کامل می‌شود.

21 . آزمون کنترلها در دو حالت ضروري است. هرگاه براورد حسابرس از خطر، حاکي از اثربخشي کارکرد کنترلها باشد، آنگاه حسابرس ملزم است براي پشتيباني از براورد خطر، آن کنترلها را آزمون کند. افزون بر اين، هرگاه آزمونهاي محتوا، به تنهايي شواهد حسابرسي کافي و مناسبی را فراهم نکند، حسابرس براي کسب شواهد حسابرسي درباره اثربخشي کارکرد کنترلها ملزم به انجام آزمون کنترلها می‌باشد.

22 . حسابرس، آزمونهاي محتوا را متناسب با براورد خطرهای تحريف با اهميت مربوط (شامل نتایج آزمون کنترلها، در صورت اجرا) برنامه‌ريزي و اجرا مي‌کند. اما، براورد حسابرس از خطر، قضاوتی است و ممکن است از دقت کافی برای شناسایی تمام خطرهای تحریف با اهمیت برخوردار نباشد. افزون براین، کنترلهای داخلی دارای محدودیتهای ذاتی است که ازجمله می‌توان به خطر زیر پا گذاشتن کنترلها توسط مدیریت، احتمال اشتباهات انسانی و آثار تغییرات سیستمها اشاره کرد. بنابراین، اجرای آزمونهای محتوا درباره موارد با اهمیت گروههای معاملات،  مانده حسابها و موارد افشا جهت کسب شواهد حسابرسی کافی و مناسب، همواره الزامی است.

23 . حسابرس از يک يا چند نوع از روشهاي حسابرسي موصوف در بندهاي 26 تا 38  استفاده مي‌کند.  هریک از اين روشها  يا ترکيبي از آنها را مي‌توان به‌عنوان روشهای براورد خطر، آزمون کنترلها يا آزمونهاي محتوا مورد استفاده قرار داد. نحوه استفاده از اين روشها توسط حسابرس، به زمینه کاربرد آنها بستگي دارد. در برخی شرايط، شواهد حسابرسي کسب شده در حسابرسيهاي قبلي نيز مي‌تواند شواهد حسابرسي مناسبي را  فراهم کند به شرطی که حسابرس درباره تداوم مربوط بودن اين شواهد، روشهاي حسابرسي لازم را اجرا کرده باشد.

24. ماهيت و زمان‌بندي روشهاي حسابرسي مورد استفاده ممکن است تحت تاثیر اين واقعيت قرار گيرد که بعضي از اطلاعات حسابداري و سایر اطلاعات، تنها به شکل الکترونيکي يا صرفا در يک مقطع يا دوره زماني خاص، در دسترس قرار دارد.  پیامهای الکترونیکی ممکن است جایگزین مدارک اولیه نظیر سفارشهای خرید، بارنامهها، فاکتورها و چکها شود. براي مثال، واحدهاي تجاري ممکن است از تجارت الکترونيکي يا سيستمهاي تصويرپردازي استفاده کنند. در تجارت الکترونيکي، واحد تجاري و مشتريان آن يا تأمين‌کنندگان مواد و کالا براي انجام معاملات الکترونيکي از رايانه‌هاي متصل در يک شبکه عمومي، مانند اينترنت، استفاده می‌کنند. عملیات خريد، حمل، صدور فاکتور و دريافت و پرداخت وجه، اغلب به‌طور کامل با تبادل پيامهاي الکترونيکي صورت مي‌گيرد. در سيستمهاي تصويرپردازي، مدارک به تصاویر الکترونيکي مبدل مي‌شود تا نگهداری و دسترسي به آنها تسهيل شود و ممکن است مدارک اولیه پس از تبديل، نگهداری نشود. برخی اطلاعات الکترونيکي ممکن است در يک مقطع زماني خاص موجود باشد، اما، پس از گذشت مدت زماني معين، در صورت  ایجاد تغيير در پرونده‌ها و عدم تهیه نسخ پشتیبان، قابل بازیابی نباشد. سیاستهای واحد مورد رسیدگی در زمینه نگهداری اطلاعات ممکن است حسابرس را  وادار کند که خواستار نگهداری برخی اطلاعات برای رسیدگی شود یا در زمان وجود اطلاعات، روشهای حسابرسی را اجرا کند.

25 . هرگاه اطلاعات به شکل الکترونيکي نگهداری شود، حسابرس مي‌تواند بعضي از روشهاي حسابرسي موصوف در بندهاي 26 تا 38 را با استفاده از "تکنيکهاي حسابرسي به کمک رايانه" اجراکند.

وارسي سوابق يا مدارک

26 . وارسی شامل رسيدگي به سوابق يا مدارک درون سازماني يا برون‌سازماني است، اعم از آن که اين سوابق و مدارک به شکل کاغذي، الکترونيکي يا اشکال ديگر باشد. وارسي سوابق و مدارک، شواهد حسابرسي با درجات متفاوتی از قابلیت اعتماد فراهم می‌کند. تفاوت در قابلیت اعتماد شواهد به ماهیت و منبع آن و در‌مورد سوابق و مدارک درون سازمانی به اثربخشی کنترلهای حاکم بر ایجاد آن بستگی دارد. نمونه‌ای از کاربرد وارسی در آزمون کنترلها، وارسی سوابق یا مدارک برای کسب شواهد مربوط به مجوز انجام معاملات است.

27 . برخی مدارک مانند اوراق بهادار مستقیما شواهدی حاکی از وجود یک دارایی فراهم می‌کند. وارسی این قبیل مدارک، لزوما  فراهم‌کننده شواهد حسابرسی لازم درباره مالکیت یا ارزش آن نیست. افزون بر این، وارسی يک قرارداد اجرا شده مي‌تواند شواهدي را درباره کاربرد رويه‌هاي حسابداري، مانند شناسایی درآمد فراهم آورد.

وارسي داراييهاي مشهود

28 . وارسي داراییهاي مشهود شامل مشاهده عيني آنهاست. وارسي داراییهاي مشهود مي‌تواند شواهد حسابرسي قابل اعتمادي را درباره وجود آنها فراهم کند، اما لزوما  نمي‌تواند در مورد حقوق مالکانه و تعهدات واحد مورد رسيدگي يا ارزش آن داراییها، شواهد حسابرسی فراهم کند. وارسي اقلام موجودي مواد و کالا معمولا همزمان با مشاهده شمارش آنها انجام می‌شود.

مشاهده

29 . مشاهده به معناي نظاره‌کردن يک فرايند يا روش درحال اجرا توسط ديگران است. نظارت حسابرس بر شمارش موجودي مواد و کالا توسط کارکنان واحد مورد رسیدگی يا مشاهده اجراي فعاليتهاي کنترلي، نمونه‌هایی از مشاهده است. مشاهده، شواهدي را درخصوص عملکرد يک فرايند يا روش فراهم می‌کند، اما،  به‌دلیل محدود بودن آن به مقطع زماني مشاهده و اثر احتمالي آن بر چگونگي اجراي فرايند يا روش مورد نظر (در زمان مشاهده)، با محدودیت همراه است. راهنمایی بیشتر درباره نظارت بر شمارش موجودی مواد و کالا  در استاندارد 501[1]، ارائه شده است.

 

صفحه    1     2