استاندارد‌ حسابرسي‌ 620
استفاده‌ از نتايج‌ كار كارشناس‌

 

فهرست‌

بند

 كليات‌

5 - 1

تعيين‌ ضرورت‌ استفاده‌ از خدمات‌ كارشناس‌

7 - 6

صلاحيت‌ حرفه‌اي‌ و بيطرفي‌ كارشناس‌

10 - 8

دامنه‌ فعاليت‌ كارشناس‌

11

ارزيابي‌ نتايج‌ كار كارشناس‌

15 – 12

اشاره‌ به‌ استفاده‌ از خدمات‌ كارشناس‌ در گزارش‌ حسابرس‌

17 – 16

تاريخ‌ اجرا

18

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

كليات‌

1  .   هدف‌ اين‌ استاندارد، ارائه‌ استانداردها و راهنماييهاي‌ لازم‌ درباره‌ استفاده‌ از نتايج‌ كار كارشناس‌ به‌ عنوان‌ بخشي‌ از شواهد حسابرسي‌ است‌.

2  .     چنانچه‌ حسابرس‌ بخواهد از نتايج‌ كار كارشناس‌ استفاده‌ كند بايد شواهد كافي‌ و قابل‌ قبولي‌ را درباره‌ مناسب‌ بودن‌ چنين‌ كاري‌ براي‌ مقاصد حسابرسي‌، بدست‌ آورد.

3  .   كارشناس‌  در اين‌ استاندارد به‌ فرد يا موسسه‌اي‌ اطلاق‌ مي‌شود كه‌ داراي‌ مهارت‌، دانش‌ و تجربه‌ در زمينه‌اي‌ خاص‌ غير از حسابداري‌ و حسابرسي‌ است‌.

4  .   تحصيلات‌ و تجارب‌ حسابرس‌ سبب‌ مي‌شود وي‌ از انواع‌ فعاليتهاي‌ گوناگون‌ تجاري‌ آگاهي‌ كلي‌ پيدا كند، اما از حسابرس‌ انتظار نمي‌رود تخصص‌ فرد آموزش‌ ديده‌ براي‌ حرفه‌ ديگري‌ چون‌ وكالت‌ يا مهندسي‌ را داشته‌ باشد.

5  .   خدمات‌ كارشناس‌ مي‌تواند به‌ يكي‌ از راه‌هاي‌ زير مورد استفاده‌ قرار گيرد:

 الف‌ - استخدام‌ در واحد مورد رسيدگي‌.

 ب‌   - استخدام‌ توسط‌ حسابرس‌.

 پ‌   - دعوت‌ به‌ كار توسط‌ واحد مورد رسيدگي‌.

 ت‌   - دعوت‌ به‌ كار توسط‌ حسابرس‌.

در مواردي‌ كه‌ كارشناس‌، تحت‌ استخدام‌ حسابرس‌ است‌، خدمات‌ وي‌ به‌ عنوان‌ خدمات‌ كارشناس‌ محسوب‌ مي‌شود نه‌ به‌ عنوان‌ كادر حرفه‌اي‌، آن‌ چنان‌ كه‌ در استاندارد 220[1]، به‌ عنوان‌ همكار حسابرس‌ آمده‌ است‌. بنابراين‌، حسابرس‌ در اين‌ گونه‌ موارد روشهاي‌ مربوط‌ به‌ ارزيابي‌ كار و يافته‌هاي‌ كارشناس‌ را اجرا مي‌كند، اما به‌ ارزيابي‌ مهارت‌ و صلاحيت‌ حرفه‌اي‌ وي‌ براي‌ هر كار حسابرسي‌، نيازي‌ ندارد.

 

تعيين‌ ضرورت‌ استفاده‌ از خدمات‌ كارشناس‌

6  .   حسابرس‌ ضمن‌ رسيدگيهاي‌ خود ممكن‌ است‌ به‌ كسب‌ شواهد حسابرسي‌ از طريق‌ كارشناس‌ نياز داشته‌ باشد. شواهد مزبور مي‌تواند به‌ شكلهاي‌ گوناگوني‌ چون‌ گزارش‌، نظرخواهي‌ يا ارزيابي‌ باشد كه‌ از طريق‌ واحد مورد رسيدگي‌ يا به‌ طور مستقل‌ از كارشناس‌ دريافت‌ شود. نمونه‌هايي‌ از موارد نياز به‌ خدمات‌ كارشناس‌ به‌ شرح‌ زير است‌:

  • ارزيابي‌ گروه‌ مشخصي‌ از داراييها؛ براي‌ مثال‌، زمين‌ و ساختمان‌، كارخانه‌ و ماشين‌آلات‌، كارهاي‌ هنري‌ و سنگهاي‌ قيمتي‌.
  • تعيين‌ مقدار يا وضعيت‌ داراييها؛ براي‌ مثال‌، مواد كاني‌ كه‌ به‌ صورت‌ فله‌ انبار شده‌، ذخاير زيرزميني‌ مواد كاني‌ و نفت‌ خام‌ و باقيمانده‌ عمر مفيد ماشين‌آلات‌.
  • تعيين‌ مبالغي‌ كه‌ نياز به‌ استفاده‌ از فنون‌ و روشهاي‌ ويژه‌ دارد؛ براي‌ مثال‌، ارزيابي‌ بيمه‌نامه‌هاي‌ عمر .
  • اندازه‌گيري‌ ميزان‌ كار تكميل‌ شده‌ و كار در جريان‌ تكميل‌ در قراردادهاي‌ پيمانكاري‌.
  • نظر حقوقي‌ درباره‌ تفسير مفاد قراردادها، قوانين‌ و مقررات‌.

 

7  .   حسابرس‌ براي‌ تشخيص‌ ضرورت‌ استفاده‌ از كار كارشناس‌ بايد كليه‌ موارد زير را ارزيابي‌ كند:

 الف‌ - اهميت‌ سرفصل‌ مورد نظر.

 ب‌   - خطر ارائه‌ نادرست‌ با توجه‌ به‌ نوع‌ و ماهيت‌ و پيچيدگي‌ موضوع‌ مورد نظر.

 پ‌   - مقدار و كيفيت‌ ساير شواهد حسابرسي‌ در دسترس‌.

 

صلاحيت‌ حرفه‌اي‌ و بيطرفي‌ كارشناس‌ 

8  .   حسابرس‌ در برنامه‌ريزي‌ براي‌ استفاده‌ از نتايج‌ كار كارشناس‌ بايد صلاحيت‌ حرفه‌اي‌ وي‌ را ارزيابي‌ كند. اين‌ ارزيابي‌ با استفاده‌ از راه‌هاي‌ زير انجام‌ مي‌شود:

الف‌ - بررسي‌ مدارك‌ حرفه‌اي‌، جواز كار از مراجع‌ ذيصلاح‌ يا مدارك‌ عضويت‌ كارشناس‌ در جوامع‌ حرفه‌اي‌ معتبر.

 ب‌  - بررسي‌ تجارب‌ و حسن‌ شهرت‌ كارشناس‌ در زمينه‌اي‌ كه‌ حسابرس‌ مي‌خواهد شواهد حسابرسي‌ را به‌ دست‌ آورد.

9  .     حسابرس‌ بايد بيطرفي‌ كارشناس‌ را ارزيابي‌ كند.

10 .   احتمال‌ خدشه‌دارشدن‌ بيطرفي‌ كارشناس‌ در هريك‌ از وضعيتهاي‌ زير افزايش‌ مي‌يابد:

 الف‌ - استخدام‌ در واحد مورد رسيدگي‌.

 ب‌  - هرگونه‌ وابستگي‌ ديگر به‌ واحد مورد رسيدگي‌؛ براي‌ مثال‌، وابستگي‌ مالي‌ به‌ واحد مورد رسيدگي‌ يا سرمايه‌گذاري‌ در آن‌.

حسابرس‌ در مواردي‌ كه‌ نسبت‌ به‌ صلاحيت‌ حرفه‌اي‌ و بيطرفي‌ كارشناس‌ ترديد داشته‌ باشد بايد دلايل‌ ترديد خود را با مديريت‌ واحد مورد رسيدگي‌ مطرح‌ و امكان‌ كسب‌ شواهد كافي‌ و قابل‌ قبول‌ را درباره‌ كار كارشناس‌، ارزيابي‌ كند. حسابرس‌ به‌ منظور حصول‌ اطمينان‌ در اين‌ باره‌ بايد روشهاي‌ اضافي‌ حسابرسي‌ را اجرا كند يا ممكن‌ است‌ بخواهد براي‌ كسب‌ شواهد حسابرسي‌ مورد نياز، از خدمات‌ كارشناس‌ ديگري‌ (با در نظر گرفتن‌ عوامل‌  ياد شده‌ در بند 7 بالا) استفاده‌ كند.

 

دامنه‌ فعاليت‌ كارشناس‌

11 .   حسابرس‌ بايد شواهد كافي‌ و قابل‌ قبولي‌ بدست‌ آورد تا از كفايت‌ دامنه‌ فعاليت‌ كارشناس‌ براي‌ مقاصد حسابرسي‌ اطمينان‌ يابد . شواهد حسابرسي‌ مي‌تواند از طريق‌ بررسي‌ دستور كاري‌ بدست‌ آيد كه‌ واحد مورد رسيدگي‌ اغلب‌ به‌ صورت‌ كتبي‌ به‌ كارشناس‌ مي‌دهد. اين‌ گونه‌ دستور كارها مي‌تواند مطالبي‌ چون‌ موارد زير را در بر گيرد:

  • هدفها و دامنه‌ فعاليت‌ كارشناس‌.
  • رئوس‌ كلي‌ موضوعات‌ خاصي‌ كه‌ حسابرس‌ انتظار دارد در گزارش‌ كارشناس‌ مطرح‌ شود.
  • موارد استفاده‌ حسابرس‌ از نتايج‌ كار كارشناس‌، شامل‌ احتمال‌ اشاره‌ به‌ نام‌، مشخصات‌ و دامنه‌ فعاليت‌ كارشناس‌ در گزارش‌.
  • حدود دسترسي‌ كارشناس‌ به‌ اسناد و مدارك‌ مربوط‌.
  • توصيف‌ هرگونه‌ ارتباط‌ كارشناس‌ با واحد مورد رسيدگي‌.
  • محرمانه‌ بودن‌ اطلاعات‌ واحد مورد رسيدگي‌.
  • اطلاعاتي‌ درباره‌ مفروضات‌ و روشهايي‌ كه‌ كارشناس‌ بايد استفاده‌ كند و لزوم‌ يكنواختي‌ آنها با مفروضات‌ و روشهاي‌ بكار رفته‌ در دوره‌هاي‌ قبل‌.

چنانچه‌ موارد بالا در دستور كار كتبي‌ به‌ كارشناس‌ تصريح‌ نشده‌ باشد، حسابرس‌ ممكن‌ است‌ براي‌ كسب‌ شواهد حسابرسي‌ درباره‌ آنها، مكاتبه‌ مستقيم‌ با كارشناس‌ را ضروري‌ تشخيص‌ دهد.

 

ارزيابي‌ نتايج‌ كار كارشناس‌

12 .   حسابرس‌ بايد كفايت‌ كار كارشناس‌ را  به‌ عنوان‌ شواهد حسابرسي‌ مربوط‌ به‌ سرفصل‌ مورد رسيدگي‌ از صورتهاي‌ مالي‌ ارزيابي‌ كند.  اين‌ كار مستلزم‌ ارزيابي‌ انعكاس‌ صحيح‌ يافته‌هاي‌ كارشناس‌ در صورتهاي‌ مالي‌ يا تاييد مندرجات‌ صورتهاي‌ مالي‌ از طريق‌ يافته‌هاي‌ مزبور و توجه‌ به‌ موارد زير است‌:

  • اطلاعات‌ اوليه‌ مورد استفاده‌.
  • مفروضات‌ و روشهاي‌ بكار رفته‌ و يكنواختي‌ آنها با دوره‌هاي‌ قبل‌.
  • همسويي‌ نتايج‌ كار كارشناس‌ با شناخت‌ كلي‌ حسابرس‌ از صنعتي‌ كه‌ واحد مورد رسيدگي‌ در آن‌ فعاليت‌ مي‌كند و همچنين‌ با نتايج‌ حاصل‌ از اجراي‌ ساير روشهاي‌ حسابرسي‌.

13 .   حسابرس‌ براي‌ حصول‌ اطمينان‌ از مناسب‌ بودن‌ اطلاعات‌ اوليه‌ مورد استفاده‌ كارشناس‌ در شرايط‌ موجود روشهاي‌ زير را اجرا مي‌كند:

الف‌ - پرس‌ وجو درباره‌ روشهاي‌ مورد استفاده‌ كارشناس‌ براي‌ حصول‌ اطمينان‌ از كافي‌، مربوط‌ و معتبر بودن‌ اطلاعات‌ اوليه‌.

 ب‌  - بررسي‌ يا آزمون‌ اطلاعات‌ مورد استفاده‌ كارشناس‌.

 

14 .   كارشناس‌ در قبال‌ مناسب‌ و منطقي‌ بودن‌ مفروضات‌ و روشهاي‌ مورد استفاده‌ خود و چگونگي‌ كاربرد آنها مسئوليت‌ دارد. از آنجا كه‌ حسابرس‌ تخصص‌ كارشناس‌ را ندارد، هميشه‌ نمي‌تواند مفروضات‌ و روشهاي‌ كارشناس‌ را ارزيابي‌ كند. اما، حسابرس‌ بايد شناختي‌ از مفروضات‌ و روشهاي‌ مورد استفاده‌ كارشناس‌ بدست‌ آورد و با توجه‌ به‌ شناخت‌ خود از فعاليت‌ واحد مورد رسيدگي‌ و نتايج‌ حاصل‌ از اجراي‌ ساير روشهاي‌ حسابرسي‌، مناسب‌ و منطقي‌ بودن‌ آنها را بسنجد.

15 . چنانچه‌ نتايج‌ كار كارشناس‌ شواهد كافي‌ و قابل‌ قبول‌ حسابرسي‌ را فراهم‌ نكند يا نتايج‌ كار وي‌ با ساير شواهد حسابرسي‌ هماهنگي‌ نداشته‌ باشد، حسابرس‌ بايد موضوع‌ را به‌ گونه‌اي‌ مناسب‌ حل‌ و فصل‌ كند. اين‌ امر ممكن‌ است‌ مستلزم‌ مذاكره‌ با مسئولين‌ واحد مورد رسيدگي‌ و كارشناس‌ مزبور، اجراي‌ روشهاي‌ اضافي‌ (شامل‌ ارجاع‌ احتمالي‌ كار به‌ كارشناس‌ ديگر) يا تعديل‌ گزارش‌ حسابرس‌ باشد.

 

اشاره‌ به‌ استفاده‌ از خدمات‌ كارشناس‌ در گزارش‌ حسابرس‌

16  . حسابرس‌ در مواردي‌ كه‌ گزارش‌ استاندارد صادر مي‌كند نبايد در گزارش‌ خود به‌ استفاده‌ از كار كارشناس‌ اشاره‌ كند.  اشاره‌ به‌ اين‌ مطلب‌ ممكن‌ است‌ به‌ عنوان‌ مشروط‌ شدن‌ گزارش‌ حسابرس‌ يا به‌ عنوان‌ تقسيم‌ مسئوليت‌ تلقي‌ شود، در حالي‌ كه‌ هيچ‌ كدام‌ مورد نظر نبوده‌ است‌.

17  .  چنانچه‌ حسابرس‌ به‌ دليل‌ نتايج‌ كار كارشناس‌ تصميم‌ به‌ صدور گزارش‌ تعديل‌ شده‌ بگيرد بايد ضمن‌ توصيف‌ نوع‌ و ماهيت‌ موضوع‌ شرط‌ در گزارش‌، به‌ مشخصات‌ كارشناس‌ و دامنه‌ فعاليت‌ او نيز اشاره‌ كند. در اين‌ گونه‌ شرايط‌، حسابرس‌ بايد پيش‌ از صدور گزارش‌ خود اجازه‌ اين‌ كار را از كارشناس‌ دريافت‌ كند. چنانچه‌ كارشناس‌ از دادن‌ اجازه‌ خودداري‌ ورزد و حسابرس‌ تشخيص‌ دهد اشاره‌ به‌ كار كارشناس‌ در گزارش‌ وي‌ ضروري‌ است‌ بايد نظر مشاور حقوقي‌ را جويا شود.

 

تاريخ‌ اجرا

18 .   اين‌ استاندارد براي‌ حسابرسي‌ صورتهاي‌ مالي‌ كه‌ دوره‌ مالي‌ آن‌ از اول فروردين 1378 و پس‌از آن‌ مي‌باشد، لازم‌الاجراست‌.