19 . شناسايي مخارج در مبلغ دفتري دارايي ثابت مشهود زماني متوقف ميشود که دارايي به وضعيت و شرايط لازم براي بهرهبرداري رسيده باشد. بنابراين مخارج تحمل شده از بابت استفاده يا جابجايي يک دارايي ثابت مشهود به مبلغ دفتري آن افزوده نميشود. نمونه اين مخارج بهشرح مندرج در صفحه بعد است:
الف. مخارج تحمل شده براي يک دارايي ثابت مشهود که عليرغم آماده بودن براي بهرهبرداري، هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است يا در سطحي پايينتر از ظرفيت کامل فعاليت ميکند،
ب . زيانهاي عملياتي اوليه که قبل از رسيدن به سطح عملکرد برنامهريزي شده دارايي تحمل ميگردد، و
ج . مخارج جابجايي يا تجديد سازمان تمام يا بخشي از عمليات واحد تجاري.
20 . برخي عمليات در رابطه با ساخت يا توسعه يک دارايي ثابت مشهود صورت ميگيرد، اما براي رساندن آن به وضعيت قابل بهرهبرداري ضروري نيست. اين عمليات متفرقه ممکن است قبل از فعاليتهاي دوره ساخت يا توسعه يا حين انجام آنها صورت گيرد. به عنوان مثال، ممکن است قبل از شروع عمليات ساختماني، از محوطه به عنوان پارکينگ جهت کسب درآمد استفاده شود. از آنجا که انجام چنين عملياتي براي رساندن دارايي به وضعيت قابل بهرهبرداري ضروري نيست، درآمد و هزينه مربوط به آن در صورت سود و زيان شناسايي و در سرفصلهاي درآمد و هزينه مربوط منعکس ميشود.
21 . در تعيين بهاي تمام شده داراييهايي كه توسط واحد تجاري ساخته ميشود، همان قواعدي بكارگرفته ميشود كه در رابطه با داراييهاي تحصيلشده اعمال ميگردد. هرگاه واحد تجاري يكي از داراييهايي را كه در روال عادي عمليات تجاري توليد ميكند، بهعنوان دارايي ثابت مشهود مورد استفاده قرار دهد، بهاي تمام شده آن معمولاً مشابه بهاي تمام شده داراييهاي توليد شده جهت فروش، محاسبه ميشود (به استاندارد حسابداري شماره 8 باعنوان حسابداري موجودي مواد و کالا مراجعه شود). بنابراين براي محاسبه بهاي تمام شده، هرگونه سود داخلي حذف ميشود. بهگونهاي مشابه، مخارج غيرعادي مربوط به مواد، دستمزد و ساير منابع تلف شده كه در رابطه با ساخت يك دارايي توسط واحد تجاري تحمل ميشود، قابل احتساب در بهاي تمام شده آن دارايي نخواهد بود. درارتباط با شمول مخارج تأمين مالي در بهاي تمام شده داراييهاي ثابت مشهود ساخته شده توسط واحد تجاري، معيارهاي مربوط در استاندارد حسابداري شماره 13 با عنوان حسابداري مخارج تأمين مالي بيان شده است.
اندازهگيري بهاي تمام شده
22 . بهاي تمام شده دارايي ثابت مشهود معادل قيمت نقدي آن در تاريخ شناخت است. چنانچه مابهازاي يك قلم دارايي ثابت مشهود در مدتي بيش از شرايط معمول خريد اعتباري پرداخت شود، تفاوت بين قيمت نقدي و مجموع مبالغ پرداختي طي دوره اعتبار به عنوان هزينه تأمين مالي شناسايي ميشود، مگر اين كه چنين هزينهاي، براساس الزامات استاندارد حسابداري شماره 13 با عنوان حسابداري مخارج تأمين مالي به حساب دارايي منظور شود.
23 . يک يا چند دارايي ثابت مشهود ممکن است در معاوضه با دارايي يا داراييهاي غيرپولي، يا ترکيبي از داراييهاي پولي و غيرپولي تحصيل شود. مطالب زير به معاوضه يک دارايي غيرپولي با دارايي غيرپولي ديگر اشاره دارد، اما در مورد ساير معاوضهها نيز کاربرد دارد. بهاي تمام شده چنين داراييهاي ثابت مشهودي به ارزش منصفانه اندازهگيري ميشود مگر اينکه معاوضه فاقد محتواي تجاري باشد يا ارزش منصفانه دارايي تحصيل شده و ارزش منصفانه دارايي واگذار شده بهگونهاي اتکاپذير قابل اندازهگيري نباشد. چنانچه دارايي تحصيل شده به ارزش منصفانه اندازهگيري نشود بهاي تمام شده آن براساس مبلغ دفتري دارايي واگذار شده اندازهگيري ميشود.
24 . واحد تجاري با توجه به ميزان تغييرات مورد انتظار جريانهاي نقدي آتي در نتيجه معاوضه داراييها، محتواي تجاري معاوضه را ارزيابي ميکند. درصورت تحقق شرايط زير، معاوضه محتواي تجاري دارد:
الف. وضعيت (ريسک، زمانبندي و مبلغ) جريانهاي نقدي آتي دارايي تحصيل شده با وضعيت جريانهاي نقدي آتي دارايي واگذار شده متفاوت باشد، يا
ب . ارزش اقتصادي بخشي از عمليات واحد تجاري متأثر از معاوضه، در نتيجه اين معاوضه تغيير يابد، و
ج . تفاوت بيان شده در بندهاي (الف) يا (ب) نسبت به ارزش منصفانه داراييهاي معاوضه شده با اهميت باشد.
براي ارزيابي محتواي تجاري معاوضه، ارزش اقتصادي بخشي از عمليات واحد تجاري که متأثر از معاوضه است، بايد منعکسکننده جريانهاي نقدي پس از کسر ماليات باشد.
25 . ارزش منصفانه دارايي ثابت مشهودي که در بازار، معاملات مشابهي براي آن وجود ندارد، در صورتي بهگونهاي اتکاپذير قابل اندازهگيري است که (الف) دامنه تغييرات برآوردهاي منطقي ارزش منصفانه آن دارايي قابل توجه نباشد يا (ب) احتمالات مربوط به برآوردهاي مختلف در اين دامنه را بتوان بهگونهاي منطقي ارزيابي و در برآورد ارزش منصفانه مورد استفاده قرار داد. چنانچه واحد تجاري بتواند ارزش منصفانه دارايي تحصيل شده يا دارايي واگذار شده را بهگونهاي اتکاپذير تعيين کند، ارزش منصفانه دارايي واگذار شده، با در نظر گرفتن مبلغ وجه نقد يا معادل نقد انتقال يافته، براي اندازهگيري بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده بکار ميرود، مگر اينکه ارزش منصفانه دارايي تحصيل شده معتبرتر باشد.
26 . بهاي تمام شده داراييهايي كه در چارچوب قراردادهاي اجاره سرمايهاي تحصيل ميشود، بهموجب استاندارد حسابداري شماره 21 با عنوان حسابداري اجارهها تعيين ميگردد.
اندازهگيري پس از شناخت
27 . واحد تجاري بايد يکي از دو روش ” بهاي تمام شده“ يا ” تجديد ارزيابي“ را به عنوان رويه حسابداري خود انتخاب کند و آن را در مورد تمام اقلام يک طبقه داراييهاي ثابت مشهود به کار گيرد.
روش بهاي تمام شده
28 . دارايي ثابت مشهود پس از شناخت بايد به مبلغ دفتري يعني بهاي تمام شده پس از کسر هرگونه استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته، منعکس شود.
روش تجديد ارزيابي
29 . پس از شناخت دارايي ثابت مشهود، چنانچه ارزش منصفانه بهگونهاي اتکاپذير قابل اندازهگيري باشد، بايد آن را به مبلغ تجديد ارزيابي يعني ارزش منصفانه در تاريخ تجديد ارزيابي پس از کسر استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته بعد از تجديد ارزيابي، ارائه کرد. تجديد ارزيابي بايد در فواصل زماني منظم انجام شود تا اطمينان حاصل گردد مبلغ دفتري دارايي تفاوت با اهميتي با ارزش منصفانه آن در تاريخ ترازنامه ندارد. پس از انجام تجديد ارزيابي، استهلاک انباشته قبلي حذف و مبلغ تجديد ارزيابي، از هر نظر جايگزين ناخالص مبلغ دفتري قبلي آن دارايي خواهد شد.
30 . ارزش منصفانه داراييهاي ثابت مشهود معمولاً براساس ارزش بازار آنها تعيين ميگردد. اين ارزش براساس شواهد بازار و توسط ارزيابان با صلاحيت حرفهاي تعيين ميشود. در مورد زمين و ساختمان ارزش بازار دارايي با توجه به کاربرد فعلي آن تعيين ميشود به شرط اينکه دارايي در همان رشته فعاليت يا رشته فعاليت مشابه به طور مستمر مورد استفاده قرار گيرد.
31 . چنانچه به دليل ماهيت تخصصي داراييهاي ثابت مشهود و نيز اين امر که اقلام مذکور عمدتاً به صورت بخشي از يک واحد تجاري فعال و نه به صورت جداگانه، فروخته ميشود، شواهدي درخصوص ارزش بازار آنها وجود نداشته باشد، آن اقلام به بهاي جايگزيني مستهلک شده ارزيابي ميشود. براي مثال ميتوان به زمين و ساختمانهاي داراي استفاده خاص مثل پالايشگاهها، نيروگاهها، تأسيسات بندري و اراضي زير سد اشاره کرد.
32 . بهاي جايگزيني مستهلک شده يک ساختمان متشکل از ارزش بازار زمين مربوط باتوجه به استفاده فعلي آن و همچنين بهاي جايگزيني مستهلک شده برآوردي ساختمان آن است. براي تعيين بهاي جايگزيني مستهلک شده بايد بهاي جايگزيني يک ساختمان جديدالاحداث مشابه را از بابت عمر مفيد ساختمان، شرايط و فرسودگي آن و ساير عوامل محيطي کاهش داد. در کاربرد مبناي بهاي جايگزيني مستهلک شده جهت ارزيابي ساختمان، بايد دقت کافي معمول داشت، چرا که معمولاً استفاده از اين روش منجر به تعيين ارزشي بيشتر از ارزش حاصل از کاربرد مبناي ارزش بازار ميگردد. به همين دليل ابتدا بايد اطمينان حاصل کرد که ساختمان مورد نظر واقعاً داراي چنان خصوصياتي است که تعيين ارزش بازار آن غيرممکن است. افزون بر اين، لازم است که واحد تجاري مربوط به طور بالقوه از چنان سودآوري برخوردار باشد تا کاربرد بهاي جايگزيني مستهلک شده توجيهپذير باشد. چنين ملاحظاتي ممکن است به تعيين ارزش کمتري براي ساختمان مربوط منجر گردد.
33 . تناوب تجديد ارزيابي به تغييرات ارزش منصفانه داراييهاي تجديد ارزيابي شده بستگي دارد. چنانچه ارزش منصفانه داراييهاي تجديد ارزيابي شده، تفاوت با اهميتي با مبلغ دفتري آن داشته باشد، تجديد ارزيابي بعدي ضرورت دارد. به موجب اين استاندارد در شرايط کنوني اين تفاوت معمولاً در دوره تناوب 3 يا 5 ساله ايجاد ميشود.
34 . هرگاه يك قلم از داراييهاي ثابت مشهود تجديد ارزيابي شود ، تجديد ارزيابي تمام اقلام طبقهاي كه دارايي مزبور به آن تعلق دارد، الزامي است .
35 . يك طبقه دارايي ثابت مشهود، به گروهي از داراييهاي با ماهيت و كاربرد مشابه در عمليات واحد تجاري اطلاق ميگردد. نمونههايي از طبقات داراييهاي ثابت مشهود بهشرح زير است:
الف. زمين،
ب . ساختمان،
ج . ماشينآلات و تجهيزات،
د . كشتي،
ﻫ . هواپيما،
و . وسايل نقليه،
ز . اثاثـه و منصوبات، و
ح . تأسيسات.
36 . تجديد ارزيابي همزمان اقلام يک طبقه دارايي ثابت مشهود، به آن دليل ضرورت دارد که از ارزيابي اختياري داراييها و گزارش آنها در صورتهاي مالي که منجر به اختلاط بهاي تمام شده تاريخي و ارزشهاي منصفانه در تاريخهاي متفاوت ميشود، اجتناب گردد. با اينحال، يک طبقه از داراييها را به شرطي ميتوان بطور چرخشي تجديد ارزيابي کرد که تجديد ارزيابي آن طبقه از داراييها طي يک دوره کوتاه کامل و به روز شود.
مشخصات ارزياب
37 . تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت مشهود، بايد توسط ارزيابان مستقل و داراي صلاحيت حرفهاي، انجام شود.
38 . از آنجا که مبالغ دفتري داراييهاي ثابت مشهودي که به مبلغ تجديد ارزيابي در ترازنامه نمايش مييابد، مبتني بر معاملات واقعي واحد تجاري نيست، اعتبار صورتهاي مالي به اين امر بستگي دارد که ارزياب مربوط تا چه حد در زمينه ارزيابي طبقه دارايي ثابت مشهود موردنظر داراي صلاحيت و تجربه است. بدين لحاظ اين استاندارد مقرر ميدارد که ارزيابي داراييها توسط ارزيابان مستقل و داراي صلاحيت حرفهاي انجام شود. با اين حال و باتوجه به اينکه معتبر بودن نتايج ارزيابي مدنظر است، چنانچه واحد تجاري ارزيابان با صلاحيتي در استخدام خود داشته باشد، استفاده از اين ارزيابان به شرط آنکه نتايج کار آنها مورد تأييد ارزيابان مستقل قرار گيرد بلامانع خواهد بود.
مازاد تجديد ارزيابي
39 . افزايش مبلغ دفتري يك دارايي ثابت مشهود درنتيجه تجديد ارزيابي آن (درآمد غيرعملياتي تحقق نيافته ناشي از تجديد ارزيابي) مستقيماً تحت عنوان مازاد تجديد ارزيابي ثبت و در ترازنامه بهعنوان بخشي از حقوق صاحبان سرمايه طبقهبندي ميشود و در صورت سود و زيان جامع انعكاس مييابد. هرگاه افزايش مزبور عكس يك كاهش قبلي ناشي از تجديد ارزيابي باشد كه بهعنوان هزينه شناسايي گرديده است، دراينصورت، اين افزايش تا ميزان هزينه قبلي شناسايي شده در رابطه با همان دارايي بايد بهعنوان درآمد به سود و زيان دوره منظور شود.
40 . كاهش مبلغ دفتري يك دارايي ثابت مشهود درنتيجه تجديد ارزيابي آن بهعنوان هزينه شناسايي ميشود. هرگاه كاهش مزبور عكس يك افزايش قبلي ناشي از تجديد ارزيابي باشد كه به حساب مازاد تجديد ارزيابي منظور شده است، دراينصورت، اين كاهش بايد تا ميزان مازاد تجديد ارزيابي مربوط به همان دارايي به بدهکار حساب مازاد تجديد ارزيابي منظور گردد و در صورت سود و زيان جامع انعكاس يابد و باقيمانده بهعنوان هزينه شناسايي شود.
41 . مازاد تجديد ارزيابي منعکس شده در سرفصل حقوق صاحبان سرمايه، به استثناي مواردي که نحوه عمل حسابداري آن به موجب قانون مشخص شده است، بايد در زمان برکناري يا واگذاري دارايي مربوط يا به موازات استفاده از آن توسط واحد تجاري، مستقيماً به حساب سود (زيان) انباشته منظور شود.
42 . مازاد تجديد ارزيابي به عنوان يک درآمد غيرعملياتي تحقق نيافته در سرفصل حقوق صاحبان سرمايه منعکس ميگردد. از آنجا که مازاد مزبور درآمد تحقق نيافته است، لذا افزايش سرمايه به طور مستقيم، از محل آن مجاز نيست، مگر در مواردي که بهموجب قانون تجويز شده باشد. در مواردي که مازاد تجديد ارزيابي به موازات استفاده از دارايي توسط واحد تجاري به حساب سود (زيان) انباشته منظور ميشود، مبلغ مازاد قابل انتقال معادل تفاوت بين استهلاک مبتني بر مبلغ تجديد ارزيابي دارايي و استهلاک مبتني بر بهاي تمام شده تاريخي آن است.
استهلاک
43 . چنانچه بهاي تمام شده هر جزء يک دارايي ثابت مشهود در مقايسه با کل بهاي تمام شده آن دارايي با اهميت و عمر مفيد يا الگوي کسب منافع اقتصادي از آن متفاوت از ساير اجزاي با اهميت باشد، آن جزء بايد بطور جداگانه مستهلک شود.
44 . در مواردي که واحد تجاري برخي از اجزاي يک دارايي ثابت مشهود را بطور جداگانه مستهلک ميکند، باقيمانده آن دارايي را نيز به طور جداگانه مستهلک مينمايد. باقيمانده دارايي شامل اجزايي است که بطور جداگانه بااهميت نيست. براي مثال بدنه هواپيما و موتور هواپيما را ميتوان به طور جداگانه مستهلک و مابقي هواپيما را نيز به طور جداگانه مستهلک کرد.
45 . مبلغ استهلاک هر دوره بايد در صورت سود و زيان منعکس شود مگر اينکه در مبلغ دفتري دارايي ديگري منظور گردد.
46 . استهلاك دوره معمولاً در صورت سود و زيان منعکس ميشود. بااينحال در برخي شرايط، منافع اقتصادي دارايي صرف توليد ساير داراييهاي واحد تجاري ميگردد. در اين حالت، استهلاك، بخشي از بهاي تمام شده دارايي ديگري را تشکيل ميدهد و در مبلغ دفتري آن منظور ميشود. براي مثال، استهلاك ماشينآلات و تجهيزات توليدي در مخارج تبديل موجودي مواد و کالا منظور ميگردد (به استاندارد حسابداري شماره 8
با عنوان حسابداري موجودي مواد و کالا رجوع شود). بهگونهاي مشابه، استهلاك داراييهاي ثابت مشهود مورد استفاده در فعاليتهاي توسعه ممكن است طبق استاندارد حسابداري شماره 17 با عنوان داراييهاي نامشهود، به حساب دارايي نامشهود منظور شود.
مبلغ استهلاکپذير و دوره استهلاک
47 . مبلغ استهلاکپذير يک دارايي بايد بر مبنايي سيستماتيک طي عمر مفيد آن تخصيص يابد.
48 . عمر مفيد يک دارايي بايد حداقل در پايان هر دوره مالي بازنگري شود. چنانچه تفاوت قابل ملاحظهاي بين پيشبينيهاي فعلي و برآوردهاي قبلي وجود داشته باشد، اين تغييرات بايد به عنوان تغيير دربرآورد حسابداري محسوب و طبق استاندارد حسابداري شماره 6 با عنوان ” گزارش عملکرد مالي“ شناسايي شود.
49 . استهلاک دارايي تا زماني شناسايي ميشود که ارزش باقيمانده از مبلغ دفتري کمتر باشد، حتي اگر ارزش منصفانه دارايي بيش از مبلغ دفتري آن باشد. تعمير و نگهداري دارايي ضرورت استهلاک آن را نفي نميکند.
50 . مبلغ استهلاکپذير دارايي پس از کسر ارزش باقيمانده آن تعيين ميشود. در عمل، ارزش باقيمانده دارايي اغلب ناچيز است و لذا در محاسبه مبلغ استهلاکپذير با اهميت نيست.
51 . استهلاک دارايي از زمان آماده شدن آن براي استفاده، يعني زماني که دارايي در مکان و شرايط لازم براي بهرهبرداري است، شروع ميشود و از تاريخی که طبق استاندارد حسابداری شماره 31 با عنوان داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده، به طور مستقل یا در قالب یک مجموعه واحد، به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقهبندی میشود يا تاريخ برکناري دائمي يا واگذاري آن، هرکدام زودتر باشد، متوقف ميشود. بنابراين در زماني که دارايي به طور موقت بلااستفاده يا غيرفعال گردد استهلاک آن متوقف نميشود مگر اينکه کاملاً مستهلک شده باشد. با اين حال، براساس روشهاي استهلاک مبتني بر کارکرد، در صورتي که توليدي وجود نداشته باشد هزينه استهلاک ميتواند صفر باشد.
52 . منافع اقتصادي يك دارايي عمدتاً از طريق استفاده از آن دارايي به مصرف ميرسد. با اينحال، ساير عوامل مانند نابابي فني، فرسودگي و خرابي دارايي در زماني كه دارايي بلااستفاده ميماند، اغلب منجر به كاهش منافع اقتصادي مورد انتظار از دارايي ميگردد. درنتيجه كليه عوامل زير در تعيين عمر مفيد دارايي مدنظر قرار ميگيرد:
الف. استفاده مورد انتظار واحد تجاري از دارايي (ميزان استفاده باتوجه به ظرفيت يا ميزان توليد فيزيكي مورد انتظار آن تعيين ميگردد)،
ب . فرسودگي و خرابي مورد انتظار كه به عوامل عملياتي از قبيل تعداد نوبتهاي كاري كه طي آن دارايي مورد استفاده قرار ميگيرد، برنامه تعميرات و نگهداري دارايي و مراقبت و نگهداري از دارايي در زماني كه بلااستفاده است، بستگي دارد،
ج . نابابي فني يا تجاري ناشي از تغييرات يا بهبود توليد يا تغيير در تقاضاي بازار براي محصولات و خدمات توليد شده بهوسيله آن دارايي، و
د . محدوديتهاي قانوني يا محدوديتهاي مشابه در مورد استفاده از دارايي از قبيل وجود تاريخ انقضا در اجاره سرمايهاي.
53 . عمر مفيد يك دارايي برحسب استفاده مورد انتظار واحد تجاري از دارايي تعريف ميشود. خطمشي مديريت دارايي در واحد تجاري ممكن است متضمن واگذاري دارايي پس از مدتي معين يا پس از مصرف بخش مشخصي از منافع اقتصادي آن باشد. بنابراين عمر مفيد يك دارايي ممكن است كوتاهتر از عمر اقتصادي آن باشد. برآورد عمر مفيد دارايي موضوعي قضاوتي است كه عمدتاً مبتني بر تجربه واحد تجاري در مورد داراييهاي مشابه ميباشد.
54 . زمين و ساختمان، داراييهاي مجزا هستند و حتي اگر باهم تحصيل شوند، جداگانه بهحساب گرفته ميشوند. زمين به استثناي مواردي نظير معادن و محلهاي دفن زباله معمولاً عمر نامحدود دارد و لذا مستهلك نميشود. ساختمان عمر محدود دارد و بنابراين دارايي استهلاكپذير است. افزايش در ارزش زميني كه ساختمان در آن بنا شده است بر مبلغ استهلاکپذير ساختمان اثر نميگذارد.
55 . مخارج برچيدن مستحدثات قبلي، پاکسازي و بازسازي زمين در طول دورهاي که منافعي از آن عايد ميشود، مستهلک ميگردد. ليکن مخارج آمادهسازي زمين که داراي عمر نامعين باشد به بهاي تمام شده آن منظور ميشود. در برخي موارد، زمين ممکن است داراي عمر محدود باشد. دراين موارد زمين بايد به روشي که منعکسکننده منافع حاصل از آن است، مستهلک شود.
روش استهلاک
56 . روش استهلاک مورد استفاده، بايد منعکسکننده الگوي مصرف منافع اقتصادي آتي مورد انتظار دارايي توسط واحد تجاري باشد.
57 . روش استهلاك مورد استفاده براي دارايي بايد حداقل در پايان هر دوره مالي بازنگري شود. در صورت تغيير قابل ملاحظه در الگوي مصرف منافع اقتصادي آتي مورد انتظار دارايي مربوط، جهت انعكاس الگوي جديد، روش استهلاك بايد تغيير يابد. چنين تغييري بايد به عنوان تغيير در برآورد حسابداري محسوب و طبق استاندارد شماره 6 با عنوان ” گزارش عملکرد مالي“ شناسايي شود.
58 . جهت تخصيص سيستماتيك مبلغ استهلاكپذير يك دارايي طي عمر مفيد آن ميتوان روشهاي متفاوتي را بهكار گرفت. اين روشها شامل خطمستقيم، نزولي و تعداد توليد يا كاركرد است. در روش خط مستقيم، مبلغ استهلاک دارايي طي عمر مفيد آن، ثابت است. در روش نزولي، مبلغ استهلاك طي عمر مفيد آن سال به سال كاهش مييابد. در روش تعداد توليد يا کارکرد، استهلاك برمبناي توليد يا کارکرد مورد انتظار دارايي محاسبه ميشود. روش استهلاك مورد استفاده براي هر دارايي براساس الگوي مصرف منافع اقتصادي آتي مورد انتظار آن دارايي انتخاب ميشود و بهطور يكنواخت از دورهاي به دوره ديگر اعمال ميگردد مگر آنكه در الگوي مصرف منافع اقتصادي مورد انتظار دارايي تغييري بهوجود آيد.
کاهش ارزش
59. واحد تجاری برای تعیین کاهش ارزش دارایی ثابت مشهود، الزامات استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان کاهش ارزش داراییها را بکار میگیرد. در استاندارد یاد شده نحوه تشخیص یک دارایی مشمول کاهش ارزش، تعیین مبلغ بازیافتنی آن، و زمان شناسایی زیان کاهش ارزش یا برگشت زیان کاهش ارزش مربوط تشریح شده است.
60 – 68 حذف شده است.
جبران خسارت
69 . جبران خسارت وارده به داراييهاي ثابت مشهود توسط اشخاص ثالث بايد در سود و زيان دورهاي که وصول آن محتمل و مبلغ آن بهگونهاي اتکاپذير قابل اندازهگيري ميشود، شناسايي گردد.
69 - مکرر. کاهش ارزش یا از بین رفتن داراییهای ثابت مشهود، ادعاهای مربوط یا پرداختهای جبران خسارت توسط اشخاص ثالث و هرگونه خرید یا ساخت بعدی داراییهای جایگزین، رویدادهای اقتصادی جداگانهای هستند و به صورت مجزا طبق این استاندارد و استاندارد حسابداری شماره 32 شناسایی میشوند.
صفحه 1 2 3