ارائه و افشا

31 .      واحد تجاري بايد اطلاعاتي را ارائه و افشا کند که استفاده‌کنندگان صورتهاي مالي را در ارزيابي آثار مالي عمليات متوقف شده و واگذاري داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه‌هاي واحد) کمک نمايد.

ارائه عمليات متوقف شده

32 .   واحد تجاري بايد موارد زير را افشا کند:

الف.   يک مبلغ واحد در متن صورت سود و زيان که شامل مجموع ارقام زير است:

1 .   سود (بعد از ماليات) يا زيان عمليات متوقف شده، و

2 .   سود (بعد از ماليات) يا زيان ناشي از اندازه‌گيري داراييهایی (يا مجموعه‌هاي واحدي) که عمليات متوقف شده را تشکيل مي‌دهند به خالص ارزش فروش يا سود (بعد از ماليات) يا زيان ناشي از واگذاري آنها.

ب .   اجزاي مبلغ ذکر شده در بند الف به تفکيک:

1 .   درآمدها، هزينه‌ها و سود (قبل از ماليات) يا زيان عمليات متوقف شده،

2 .   ماليات بر درآمد عمليات متوقف شده،

3 .   سود يا زيان شناسايي شده ناشي از اندازه‌گيري داراييهایی (يا مجموعه‌هاي واحدي) که عمليات متوقف شده را تشکيل مي‌دهند به خالص ارزش فروش يا سود (بعد از ماليات) يا زيان ناشي از واگذاري آنها، و

4 .   ماليات بر درآمد مربوط به بند 3.

اجزاي مذکور را مي‌توان در يادداشتهاي توضيحي يا در متن صورت سود و زيان ارائه کرد. در صورتي  که اين اجزا در متن صورت سود و زيان ارائه شود، بايد در بخش عمليات متوقف شده، يعني جدا از عمليات در حال تداوم ارائه گردد. درخصوص واحدهاي فرعي اخيراً تحصيل شده که شرايط طبقه‌بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را در زمان تحصيل احراز مي‌کنند (به بند 12 مراجعه شود)، اين افشا ضرورت ندارد.

ج   .   خالص جريانهاي نقدي عمليات متوقف شده به تفکيک فعاليتهاي عملياتي، بازده سرمايه‌گذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي، ماليات بر درآمد، فعاليتهاي سرمايه‌گذاري و فعاليتهاي تأمين مالي. اين افشا را مي‌توان در يادداشتهاي توضيحي يا در متن صورت جريان وجوه نقد ارائه کرد. در خصوص واحدهاي فرعي اخيراً تحصيل شده که شرايط طبقه‌بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را در زمان تحصيل احراز مي‌کنند (به بند 12 مراجعه شود)، اين افشا ضرورت ندارد.

 

33 .   واحد تجاري بايد موارد افشاي بند 32 را براي دوره‌هاي قبلي ارائه شده در صورتهاي مالي، ارائه مجدد کند به گونه‌اي که موارد افشا، همه عمليات متوقف شده‌ تا تاريخ ترازنامه آخرين دوره را دربرگيرد.

34.    تعديلات در دوره جاري نسبت به مبالغي که قبلاً در عمليات متوقف شده ارائه گرديده است و به طور مستقيم مربوط به واگذاري یا برکناری عمليات متوقف شده در دوره(هاي) قبل مي‌باشد بايد به طور جداگانه در عمليات متوقف شده طبقه‌بندي شود. ماهيت و مبلغ چنين تعديلاتي بايد افشا گردد. نمونه‌ وضعيتهايي که ممکن است به اين تعديلات منجر شود به شرح زير است:

الف.   رفع ابهامات مربوط به شرايط واگذاري، مانند قطعي شدن بهاي معامله و جبران خسارت وارده.

ب  .   رفع ابهاماتي که به طور مستقيم به عمليات يک بخش، قبل از واگذاري آن مربوط مي‌شود، مانند تعهدات زيست محيطي و تضمين محصولات توسط فروشنده.

ج   .   تسويه تعهدات مرتبط با مزاياي پايان خدمت و بازنشستگي کارکنان، مشروط بر اينکه تسويه به طور مستقيم مربوط به واگذاري باشد.

 

35 .   چنانچه واحد تجاري طبقه‌بندي يک بخش از واحد تجاري به عنوان نگهداري شده براي فروش را متوقف نمايد، نتايج عمليات و جريان وجوه نقد آن بخش که قبلاً تحت عنوان عمليات متوقف شده طبق بندهاي 32 تا 34 ارائه شده، بايد تجديد طبقه‌بندي شود. اين تجديد ارائه بايد تشريح شود.

 

سود يا زيان مربوط به عمليات در حال تداوم

36.    هر گونه سود يا زيان اندازه‌گيري مجدد يک دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌اي واحد) که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي شده است و مشمول تعريف عمليات متوقف شده نگردد بايد در سود يا زیان عمليات در حال تداوم منظور شود.

 

ارائه دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) طبقه‌بندي شده‌ به عنوان نگهداري شده براي فروش

37 .   واحد تجاري بايد دارايي غيرجاري طبقه‌بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش و داراييهاي يک مجموعه واحد طبقه‌بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش را جدا از ساير داراييها در ترازنامه ارائه کند. بدهيهاي مجموعه واحد طبقه‌بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش نيز بايد جدا از ساير بدهيها در ترازنامه ارائه ‌گردد. اين داراييها و بدهيها نبايد با يکديگر تهاتر شوند و مبلغ آنها به طور جداگانه ارائه مي‌گردد. به استثناي آنچه که در بند 38 مجاز مي‌باشد، طبقات عمده داراييها و بدهيهاي طبقه‌بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش بايد به طور جداگانه در يادداشتهاي توضيحي افشا گردد. واحد تجاري بايد هر گونه سود تحقق نيافته مربوط به داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه‌هاي واحد) طبقه‌بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش را که به طور مستقيم در حقوق صاحبان سهام شناسايي شده‌ است، به طور جداگانه ارائه کند.

38 .   چنانچه مجموعه واحد، يک واحد فرعي باشد که ‌اخيراً تحصيل ‌شده است و شرايط طبقه‌بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را در زمان تحصيل احراز مي‌کند (به بند 12 مراجعه شود)، افشاي طبقات عمده داراييها و بدهيها ضرورت ندارد.

39 .   در مواردی که واحد تجاری در دوره جاری، به دلیل ایجاد شرایط جدید، داراییهای غیرجاری یا داراییها و بدهیهای مجموعه واحدی را که در ترازنامه دوره‌های قبل به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقه‌بندی شده است، تغییر طبقه‌بندی دهد، تجدید ارائه اقلام مقایسه‌ای از این بابت ضرورت ندارد.

ساير موارد افشا

40 .   واحد تجاري بايد در دوره‌اي که دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) به عنوان نگهداري شده براي فروش، طبقه‌بندي يا واگذار مي‌شود، اطلاعات زير را در يادداشتهاي توضيحي افشا کند:

الف.   شرحي از دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد)،

ب .   تشريح واقعيتها و شرايطي که به واگذاري مورد انتظار منجر مي‌شود و روش و زمان‌ مورد انتظار واگذاري،

ج  .   سود يا زيان شناسايي شده بر طبق بندهاي 21 تا 23، و در صورت عدم ارائه جداگانه در متن صورت سود و زيان، سرفصلي از صورت سود و زيان که شامل آن سود و زيان مي‌باشد، و

د   .   در موارد لازم، قسمتي که در آن، دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) طبق استاندارد حسابداري شماره 25 با عنوان گزارشگري بر حسب قسمتهاي مختلف ارائه مي‌شود.

 

41 .   چنانچه بنـد 27 يا بند 30 بکار گرفته شـود، واحـد تجـاري در دوره‌اي که تصميم مي‌گيرد طرح فروش دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) را تغيير دهد، بايد شرحي از واقعيتها و شرايطي که منجر به اين تصميم شده است و اثرات اين تصميم بر نتايج عمليات و جريان وجوه نقد آن دوره و دوره‌‌هاي قبلي که ارائه مي‌شود را افشا کند.

تاريخ اجرا

42 .   الزامات اين استاندارد براي کليه صورتهاي مالي که دوره مالي آن از تاريخ 1/1/1389 و بعد از آن شروع مي‌شود، لازم‌الاجراست.

مطابقت با استانداردهاي بين‌المللي حسابداري

43.    با اجراي الزامات اين استاندارد، مفاد استاندارد بين‌المللي گزارشگري مالي شماره 5
با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده نيز رعايت مي‌شود.

 

 

پيوست شماره 1 :  توضیحات تکمیلی

اين پيوست جزء لاينفک استاندارد حسابداري شماره 31 است.

طولاني‌تر شدن دوره مورد نياز براي تکميل فروش

1  .   همان‌گونه که در بند 10 اشاره شده است، طولاني‌تر شدن دوره تکميل فروش، در صورتي مانع از طبقه‌بندي يک دارايي غير جاري (يا مجموعه‌اي‌ واحد) به عنوان نگهداري شده براي فروش نمي‌شود، که اين تأخير از رويدادها و شرايطي خارج از کنترل واحد تجاري ناشي شود و شواهد کافي وجود داشته باشد که واحد تجاري به تعهدات خود براي طرح فروش دارايي (يا مجموعه‌ واحد) پايبند است. در موارد زير، محدوديت زماني يکساله براي تکميل فروش به شرح مندرج در بند 9 تعديل مي‌شود:

الف.   در تاريخي که واحد تجاري خود را متعهد به طرح فروش دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌ واحد) مي‌کند، به طور منطقي انتظار داشته باشد که ديگران (نه خريدار) شرايطي را براي انتقال دارايي (يا مجموعه‌ واحد) وضع نمايند که دوره تکميل فروش را طولاني‌تر کند، و :

1  .  اقدامات لازم در خصوص آن شرايط را نتوان تا زمان دستيابي به تعهد قطعي خريد آغاز کرد، و

2  .  تعهد قطعي خريد طي يک سال، بسيار محتمل باشد.

 

ب .   واحد تجاري يک تعهد قطعي خريد به دست مي‌آورد و اما به دنبال آن، خريدار يا ديگران به طور غيرمنتظره، شرايطي را براي انتقال دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌ واحد) طبقه بندي شده در قبل به عنوان نگهداري شده براي فروش وضع مي‌نمايند به گونه‌اي که دوره مورد نياز براي تکميل فروش طولاني‌تر مي‌شود، و:

1  .  اقدامات لازم در خصوص آن شرايط، به موقع انجام شود، و

2  .  رفع مناسب عوامل ايجادکنندة تأخير مورد انتظار باشد.

 

 

ج  .   طي يک سال اول، شرايطي به وجود ‌آيد که قبلاً بعيد تلقي مي‌شد و در نتيجه، دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌ واحد) طبقه‌بندي شده در قبل به عنوان نگهداري شده براي فروش تا پايان آن دوره فروش نرود، و:

1  .  طي يک سال اول، واحد تجاري اقدام لازم در خصوص تغيير شرايط را انجام داده باشد،

2  .  با فرض تغيير شرايط، بازاريابي مؤثري براي فروش دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌ واحد) به قيمتي منطقي، در جريان باشد، و

3  .  معيارهاي مندرج در بندهاي 8 و 9 احراز شود.

 

 

پیوست شماره 2 :  رهنمود بکارگیری

 

فهرست

مثال

آماده بودن براي فروش فوري (بند 8)

3 - 1

انتظار تکميل فروش طي يکسال (بند 9)

4

استثنا براي معیار مندرج در بند 9 (بند 10 و پیوست شماره 1)

7 - 5

تشخیص يک دارايي به عنوان برکنار شده (بندهاي 14 و 15)

8

ارائه عمليات متوقف شده مربوط به داراییهای غیرجاری یا مجموعه‌های واحد برکنار شده (بند 14)

9

تخصيص زيان کاهش ارزش به مجموعه‌هاي واحد (بند 24)

10

ارائه عمليات متوقف شده در صورت سود و زيان (بند 32)

11

ارائه دارايي غيرجاري (یا مجموعه‌ واحد) طبقه‌بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش (بند 37)

12

اندازه‌گيري و ارائه واحدهاي فرعي تحصيل شده به منظور فروش مجدد و طبقه‌بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش (بندهاي 12 و 38)

13

 

پیوست شماره 2 :  رهنمود بکارگیری

اين رهنمود براي کمک به کاربرد استاندارد تدوين شده است و بخشي از استاندارد نمي‌باشد.

آماده بودن براي فروش فوري (بند 8)

يک دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌اي‌ واحد) در صورتي  واجد شرايط طبقه‌بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش است که براي فروش فوري در وضعيت فعلي آن، فقط برحسب شرايطي که براي فروش چنين داراييهايي (يا مجموعه‌هاي واحدي) مرسوم و معمول است، آماده باشد (بند 8) و واحد تجاري قصد و توانايي انتقال دارايي (يا مجموعه‌ واحد) را در وضعيت فعلي آن، به خريدار داشته باشد. مثالهاي 1 تا 3 مواردي از احراز يا عدم احراز معيارهاي مندرج در بند 8 را نشان مي‌دهد.

مثـال 1

واحد تجاري به اجراي طرح فروش ساختمان دفتر مرکزي خود متعهد شده و اقداماتي را براي يافتن خريدار آغاز کرده است.

(الف)  واحد تجاري قصد دارد ساختمان را پس از تخليه به خريدار منتقل کند. زمان مورد نياز براي تخليه ساختمان براي فروش چنين داراييهايي معمول و مرسوم است. در تاريخ تعهد به اجراي طرح، معيار مندرج در بند 8 احراز شده است.

(ب)    واحد تجاري تا زمان تکميل ساختمان جديد دفتر مرکزي، به استفاده از اين ساختمان ادامه خواهد داد. واحد تجاري قصد ندارد پيش از تکميل ساختمان جديد، ساختمان فعلي را تخليه و به خريدار منتقل کند. تأخير در زمان‌بندي انتقال ساختمان فعلي که توسط واحد تجاري (فروشنده) تحميل شده است، نشانگر آن است که ساختمان براي فروش فوري آماده نمي‌باشد. تا زمان تکميل ساختمان جديد معيار مندرج در بند 8  احراز نمي‌گردد، حتي اگر يک تعهد قطعي خريد براي انتقال آتي ساختمان فعلي در دست باشد.

مثال 2

واحد تجاري به اجراي طرح فروش يک دستگاه توليدي متعهد شده و اقداماتي را براي يافتن خريدار آغاز کرده است. در تاريخ تعهد به اجراي طرح، سفارشهاي تکميل نشده مشتريان نيز وجود دارد.

(الف)  واحد تجاري قصد دارد اين دستگاه توليدي را در حين انجام عمليات به فروش رساند. هر گونه سفارشهاي تکميل نشده مشتريان در تاريخ فروش به خريدار منتقل مي‌شود. انتقال سفارشهاي تکميل نشده مشتريان در تاريخ فروش بر زمان‌بندي انتقال اين دستگاه تأثيري نخواهد داشت. معيار مندرج در بند 8 در تاريخ تعهد به اجراي طرح، احراز شده است.

(ب)    واحد تجاري قصد دارد اين دستگاه توليدي را پس از توقف عمليات به فروش رساند. واحد تجاري قصد ندارد پيش از متوقف نمودن تمام عمليات آن دستگاه و تکميل سفارشهاي مشتريان، دستگاه توليدي را به خريدار منتقل نمايد. تأخير در زمان‌بندي انتقال اين دستگاه که توسط واحد تجاري (فروشنده) تحميل شده است، نشانگر آن است که اين دستگاه براي فروش فوري آماده نيست. تا زمان توقف عمليات اين دستگاه، معيار مندرج در بند 8 احراز نمي‌شود، حتي اگر يک تعهد قطعي خريد براي انتقال آتي اين دستگاه در دست باشد.

مثال 3

يک واحد تجاري قصد فروش مجموعه‌اي از املاک خود شامل زمين و تعدادي ساختمان را دارد که از طريق تمليک وثيقه تحصيل کرده است:

(الف)  واحد تجاري قصد ندارد پيش از تکميل بازسازي که سبب افزايش ارزش فروش اين املاک مي‌شود، آنها را به خريدار منتقل کند. تأخير در زمان‌بندي انتقال اين املاک که توسط واحد تجاري (فروشنده) تحميل شده است، نشانگر آن  است که اين املاک براي فروش فوري آماده نمي‌باشد. تا زمان تکميل بازسازي، معيار مندرج در بند 8 احراز نمي‌شود.

(ب)    پس از تکميل بازسازي و طبقه‌بندي املاک به عنوان نگهداري شده براي فروش اما پيش از دستيابي به تعهد قطعي خريد، واحد تجاري ملزم شد خسارتهاي زيست‌محيطي را جبران کند. واحد تجاري همچنان قصد فروش اين املاک را دارد. با اين حال، واحد تجاري پيش از جبران خسارت قادر به انتقال املاک به خريدار نيست. تأخير در زمان‌بندي انتقال املاک که پيش از به دست آمدن تعهد قطعي خريد توسط ديگران تحميل شده، نشانگر آن است که املاک براي فروش فوري آماده نيست. لذا معيار مندرج در بند 8 ديگر برقرار نمي‌باشد و درنتيجه طبق بند 27، طبقه‌بندي اين املاک به عنوان نگهداري شده براي فروش، متوقف مي‌شود.

انتظار تکميل فروش طي يکسال (بند 9)

مثال 4

فروش يک دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌اي‌ واحد) بايد بسيار محتمل باشد (بند 8)، از جمله انتظار رود فرايند فروش آن طي يک سال از تاريخ طبقه‌بندي تکميل گردد (بند 9)، تا واجد شرايط طبقه‌بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش شود. در نمونه‌هاي زير، اين معيار احراز نمي‌گردد:

(الف)  يک شرکت ليزينگ، تجهيزاتي را براي فروش يا اجاره نگهداري مي‌کند که اخيراً قرارداد اجاره آنها خاتمه يافته و هنوز شکل نهايي مبادلـه آنها در آينده (فروش يا اجاره) تعيين نشده است.

(ب)    واحد تجاري به اجراي طرحي براي فروش اموالي که هم‌اکنون از آن استفاده مي‌نمايد، متعهد شده است. معامله اموال به صورت فروش و اجاره مجدد از نوع اجاره سرمايه‌اي خواهد بود.

استثنا براي معيار مندرج در بند 9 (بند 10 و پیوست شماره 1)

الزام يک سال مندرج در بند 9 در وضعيتهاي محدودي ناديده گرفته مي‌شود که دوره مورد نياز براي تکميل فروش يک دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌اي‌ واحد) به سبب رويدادها و شرايط خارج از کنترل واحد تجاري، طولاني‌تر خواهد شد (يا شده است) و شرايط مشخص شده نيز احراز گردد (بند 10 و پيوست شماره 1). مثالهاي 5 تا 7 چنين وضعيتهايي را تشريح مي‌کند.

مثال 5

يک واحد تجاري فعال در صنعت توليد برق به اجراي طرح فروش مجموعه‌اي واحد متعهد شده است که بخش عمده‌اي از عمليات آن را تشکيل مي‌دهد. اين فروش مستلزم کسب مجوز قانوني است که مي‌تواند دوره مورد نياز براي تکميل فروش را از يک سال طولاني‌تر سازد. اقدامات مورد نياز براي کسب مجوز را نمي‌توان تا زمان يافتن خريدار و به دست آمدن تعهد قطعي خريد آغاز کرد. با اين حال، دستيابي به تعهد قطعي خريد طي يک سال آينده بسيار محتمل است. در چنين وضعيتي، شرايط بند الف پيوست شماره 1 براي مستثني شدن از الزام يک سال بند 9 احراز مي‌شود.

مثال 6

يک واحد تجاري به اجراي طرح فروش يک دستگاه توليدي در شرايط فعلي آن متعهد شده و اين دستگاه را در آن تاريخ به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي کرده است. پس از دستيابي به تعهد قطعي خريد، با بازرسي اموال توسط خريدار مشخص شد که دارايي مذکور محيط زيست را آلوده مي‌کند و فروشنده از اين موضوع اطلاع نداشته است. واحد تجاري بايد اقدامات لازم به منظور رفع اين مشکل را انجام دهد که اين امر دوره مورد نياز براي تکميل فروش را از يک سال طولاني‌تر خواهد کرد. متعاقباً واحد تجاري اقداماتي را براي رفع مشکل آغاز کرده که به ثمر رسيدن آن بسيار محتمل است. در چنين وضعيتي، شرايط بند ب پيوست شماره 1 براي مستثني شدن از الزام يک سال مندرج در بند 9 احراز مي‌شود.

مثال 7

واحد تجاري به اجراي طرحي براي فروش يک دارايي غيرجاري متعهد شده و آن دارايي را در آن تاريخ به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي کرده است.

(الف)  طي دوره يک ساله اول، شرايطي که در زمان طبقه‌بندي اوليـه دارايي به عنوان نگهداري شده براي فروش بر بازار حاکم بود رو به وخامت گذاشت و در نتيجه، دارايي تا پايان آن دوره، فروخته نشد. طي آن دوره، واحد تجاري برنامه بازاريابي دارايي را ادامه داد اما به دليل نبود پيشنهاد خريد مناسب، قيمت آن را کاهش داد. بازاريابي مؤثر دارايي با قيمتي که با توجه به تغيير شرايط بازار منطقي است همچنان ادامه دارد. از اين رو، معيارهاي مندرج در بندهاي 8 و 9 و نيز شرايط مندرج در بند ج پيوست شماره 1 براي مستثني شدن از الزام يک سال احراز مي‌شود. در پايان دوره يک ساله اول، دارايي همچنان بايد به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي شود.

(ب)    طي دوره يک ساله بعدي، شرايط بازار وخيم‌تر شد و دارايي تا پايان آن دوره نيز فروخته نشد. واحد تجاري بر اين باور است که شرايط بازار بهبود خواهد يافت و قيمت دارايي بيش از اين سقوط نخواهد کرد. دارايي همچنان براي فروش، اما به مبلغي بيش از ارزش روز آن، نگهداري مي‌شود. در اين وضعيت، عدم کاهش قيمت نشان مي‌دهد که دارايي براي فروش فوري، به صورتي که بند 8 الزام مي‌کند، آماده نيست. به علاوه، براساس بند 9 دارايي بايد به قيمتي که با توجه به ارزش منصفانه روز آن منطقي است، بازاريابي شود. بنابراين، شرايط مندرج در بند ج پيوست شماره 1 براي مستثني شدن از الزام يک ساله بند 9 احراز نمي‌شود. طبق بند 27، طبقه‌بندي دارايي به عنوان نگهداري شده براي فروش، متوقف مي‌شود.

 

تشخيص يک دارايي به عنوان برکنار شده (بندهاي 14 و 15)

در بندهاي 14 و 15 استاندارد، الزامات تشخيص يک دارايي برکنار شده، ارائه شده است. مثال 8 موردي را نشان مي‌دهد که يک دارايي به عنوان برکنار شده محسوب نمي‌شود.

مثال 8

يک واحد تجاري استفاده از يک دستگاه توليدي را به دليل کاهش تقاضا براي محصول آن متوقف کرده است. با اين حال، دستگاه مزبور در شرايط آماده براي توليد حفظ مي‌شود و انتظار مي‌رود با افزايش تقاضا مجدداً مورد استفاده قرار گيرد. اين دستگاه به عنوان برکنار شده محسوب نمي‌شود.

ارائه عمليات متوقف شده مربوط به داراییهای غیرجاری یا مجموعه‌های واحد  برکنار شده (بند 14)

بند 14 استاندارد، طبقه‌بندي داراييهاي برکنار شده را به عنوان دارايي نگهداري شده براي فروش منع مي‌کند. با اين حال، در صورتي  که داراييهاي برکنار شده مربوط به يک فعاليت تجاري يا حوزه جغرافيايي عمده و جداگانه‌اي از عمليات باشد، در تاريخ برکناري، در بخش عمليات متوقف شده گزارش مي‌شود. مثال 9 اين موضوع را نشان مي‌دهد.

مثال 9

در دي ماه 6×13 يک واحد تجاري تصميم گرفت فعاليت کارخانه نخ‌ريسي خود را، که يک فعاليت تجاري عمده محسوب مي‌شود، متوقف کند. تمام فعاليتهاي کارخانه نخ‌ريسي طي سال منتهي به 29 اسفند 7×13 متوقف مي‌شود. در صورتهاي مالي سال منتهي به 29 اسفند 6×13، نتايج عمليات و جريانهاي نقدي مربوط به کارخانه نخ‌ريسي به عنوان عمليات در حال تداوم و در صورتهاي مالي سال منتهي به 29 اسفند 7×13، به عنوان عمليات متوقف شده درنظر گرفته مي‌شود و واحد تجاري افشاهاي الزامي در بندهاي 32 و 33 استاندارد را ارائه مي‌کند.

 

مثال 10

يک واحد تجاري تصميم دارد گروهي از داراييهاي خود را از طريق فروش واگذار کند. اين داراييها يک مجموعه‌ واحد را تشکيل مي‌دهد، و به صورت زير اندازه‌گيري مي‌شوند:

 

مبلغ دفتري در تاريخ گزارشگري قبل از طبقه‌بندي به‌عنوان نگهداري شده براي فروش

مبلغ دفتري تجديد اندازه‌گيري شده بلافاصله قبل از طبقه‌بندي به عنوان‌نگهداري‌شده‌براي‌فروش

 

ميليون ريال

ميليون ريال

سرقفلي

500ر1

500ر1

داراييهاي ثابت مشهود (به مبلغ تجديدارزيابي شده)

600ر4

000ر4

داراييهاي ثابت مشهود (به بهاي تمام شده تاريخي)

700ر5

700ر5

موجودي کالا

400ر2

200ر2

سرمايه‌گذاريهاي جاري

800ر1

500ر1

جمع

000ر16

900ر14

 

زيان کاهش ارزش به داراييهاي غيرجاري مشمول دامنه کاربرد الزامات اندازه‌گيري استاندارد تخصيص مي‌يابد. بنابراين، زيان کاهش ارزش به موجودي کالا و سرمايه‌گذاريهاي جاري تخصيص نمي‌يابد.

صفحه    1     2          4