24 .   براي‌ اينكه‌ بتوان‌ ماحصل‌ يك‌ معامله‌ را به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير براورد كرد، معمولاً لازم‌ است‌ واحد تجاري‌ از يك‌ سيستم‌ داخلي‌ بودجه‌بندي‌ و گزارشگري‌ مالي‌ مؤثر برخوردار باشد. واحد تجاري‌، براوردهاي‌ درآمد عملياتي‌ را همزمان‌ با ارائه‌ خدمات‌ بررسي‌ و در صورت‌ لزوم‌ آن‌ را تغيير مي‌دهد. با اين حال‌ اين‌ واقعيت‌ كه‌ شرايط‌ حاكم‌ ممكن‌ است‌ تجديد نظر ادواري‌ براوردها را ايجاب‌ كند، لزوماً بدين‌ معني‌ نيست‌ كه‌ ماحصل‌ معامله‌ را نمي‌توان‌ به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير براورد كرد. يك‌ واحد تجاري‌ عموماً پس‌ از توافق‌ در مورد شرايط‌ مطرح شده در صفحه بعد با طرفهاي‌ ديگر معامله‌ قادر به‌ انجام‌ براوردهاي‌ اتكاپذير است‌:

الف ‌.  حقوق‌ قابل‌ اعمال‌ هريك‌ از طرفين‌ در مورد خدماتي‌ كه‌ قرار است‌ ارائه‌ يا دريافت‌ شود،

ب ‌.  مابه‌ ازايي‌ كه‌ قرار است‌ مبادله‌ شود، و

ج  ‌.  نحوه‌ و شرايط‌ تسويه‌.

25 .   هرگاه‌ ارائـه‌ خدمات‌، متضمن‌ انجام‌ تعداد نامشخصي‌ از عمليات‌ طي‌ يك‌ دوره‌ زماني‌ معين‌ باشد، درآمد عملياتي‌ به‌ روش‌ خط‌ مستقيم‌ طي‌ آن‌ دوره‌ زماني‌ شناسايي‌ مي‌شود، مگر اين‌ كه‌ طبق‌ شواهد موجود، روش‌ ديگري‌ كه‌ درآمد عملياتي‌ دوره‌ را بهتر منعكس‌ كند، وجود داشته‌ باشد. هرگاه‌ يك‌ فعاليت‌ خاص‌ در مقايسه‌ با ساير عمليات‌ از اهميت‌ ويژه‌اي‌ برخوردار باشد، شناخت‌ درآمد عملياتي‌ تا زمان‌ اجراي‌ آن‌ فعاليت‌ خاص‌ به تعويق‌ مي‌افتد.

26 .     هرگاه‌ ماحصل‌ معامله‌اي‌ را كه‌ متضمن‌ ارائـه‌ خدمات‌ است‌ نتوان‌ به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير براورد كرد، درآمد عملياتي‌ را بايد تنها تا ميزان‌ مخارج‌ تحمل‌شده‌ قابل‌ بازيافت‌ مورد شناخت‌ قرار داد.

27 .   در مراحل‌ اوليه‌ معامله‌، اغلب‌‌ براورد اتكاپذير ماحصل‌ معامله‌ امكان‌پذير نيست‌. با اين حال‌، ممكن‌ است‌ اين‌ احتمال‌ وجود داشته‌ باشد كه‌ واحد تجاري‌ مخارج‌ تحمل‌شده‌ معامله‌ را بازيافت‌ كند. بنابراين‌ درآمد عملياتي‌ تنها تا ميزان‌ مخارج‌ تحمل‌شده‌اي‌ كه‌ انتظار بازيافت‌ آن‌ مي‌رود شناسايي‌ مي‌گردد. از آنجا كه‌ ماحصل‌ معامله‌ را نمي‌توان‌ به‌گونه‌اي‌ اتكاپذير براورد كرد، هيچگونه‌ سودي‌ شناسايي‌ نمي‌شود.

28 .   هرگاه‌ ماحصل‌ يك‌ معامله‌ را نتوان‌ به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير براورد كرد و بازيافت‌ مخارج‌ تحمل‌شده‌ محتمل‌ نباشد، درآمد عملياتي‌ شناسايي‌ نمي‌شود و مخارج‌ تحمل‌شده‌ به عنوان‌ هزينه‌ دوره‌ مورد شناخت‌ قرار مي‌گيرد. هرگاه‌ ابهاماتي‌ كه‌ مانع‌ براورد اتكاپذير ماحصل‌ معامله‌ شده‌ بود، برطرف‌ شود، درآمد عملياتي‌ به‌ جاي‌ بند 26 براساس‌ بند 21 شناسايي‌ مي‌شود.

سود تضمين‌ شده‌، درآمد حق امتياز و سود سهام‌

29 .     درآمدهاي‌ عملياتي‌ ناشي‌ از استفاده‌ ديگران‌ از داراييهاي‌ واحد تجاري‌ كه‌ متضمن‌ سود
 تضمين‌ شده‌، درآمد حق
 امتياز و سود سهام‌ است‌ بايد براساس‌ معيارهاي‌ مندرج‌ در بند 30 به شرط‌ تحقق‌ شرايط‌ زير شناسايي‌ شود:

الف . جريان‌ منافع‌ اقتصادي‌ مرتبط‌ با معامله‌ به‌ درون‌ واحد تجاري‌ محتمل‌ باشد، و

ب‌   .     مبلغ‌ درآمد عملياتي‌ را بتوان‌ به‌ گونه‌اي‌ اتكاپذير اندازه‌گيري‌ كرد.

30 .      درآمد عملياتي‌ مذكور در بند 29 بايد با توجه‌ به‌ مباني‌ زير شناسايي‌ شود:

الف ‌. سود تضمين‌ شده‌ براساس‌ مدت‌ زمان‌ و باتوجه‌ به‌ مانده‌ اصل‌ طلب‌ و نرخ‌ مربوط‌،

ب   ‌.     درآمد حق امتياز طبق‌ محتواي‌ قرارداد مربوط‌، و

ج‌   .     سود سهام‌ حاصل از سرمايه‌گذاريهايي‌ كه‌ به‌ روش‌ ارزش‌ ويژه‌ ثبت‌ نشده‌ است‌، در زمان‌ احراز حق‌ دريافت‌ توسط‌ سهامدار، به‌ استثناي‌ سود سهام‌ حاصل از سرمايه‌گذاري‌ در واحدهاي‌ تجاري‌ فرعي‌ و وابسته‌.

31 .   درآمد عملياتي‌ مرتبط‌ با سود سهام‌ در زمان‌ احراز حق‌ دريافت‌ توسط‌ سهامدار شناسايي‌ مي‌شود. در برخي‌ شرايط‌، مثلاً، در مواردي‌ كه‌ سود سهام‌ از محل‌ اندوخته‌ها يا سود انباشته‌ مصوب‌ پيش‌ از تحصيل‌ سرمايه‌گذاري‌ اعلام‌ مي‌شود، اين‌ گونه‌ مبالغ‌ معرف‌ بازيافت‌ بخشي‌ از بهاي‌ تمام‌ شده‌ سرمايه‌گذاري‌ است‌ و درآمد محسوب‌ نمي‌شود. به بيان‌ ديگر، بهاي‌ تمام‌شده‌ سرمايه‌گذاري‌ تنها هنگامي‌ بابت‌ سود سهام‌ دريافتي‌ يا دريافتني‌ كاهش‌ داده‌ مي‌شود كه‌ سود سهام‌ مزبور مازاد بر سهم‌ شركت‌ سرمايه‌گذار از سودهاي‌ مصوب‌ شركت‌ سرمايه‌پذير پس‌ از تحصيل‌ سرمايه‌گذاري‌ باشد.

32 .   درآمد حق امتياز طبق‌ شرايط‌ مندرج‌ در قرارداد مربوط‌ تعلق‌ مي‌گيرد و معمولاً بر همين‌ اساس‌ شناسايي‌ مي‌شود، مگر آنكه‌ با توجه‌ به‌ محتواي‌ قرارداد، شناسايي‌ درآمد برمبناي‌ روشهاي‌ سيستماتيك‌ و منطقي‌ ديگري‌ مناسب‌تر باشد.

33 .   محتمل‌ بودن‌ جريان‌ ورودي‌ منافع‌ اقتصادي‌ شرط‌ اساسي‌ شناسايي‌ سود تضمين‌ شده‌، درآمد حق امتياز و سود سهام‌ به عنوان‌ درآمد عملياتي‌ است‌. با اين حال‌، هرگاه‌ درخصوص‌ قابليت‌ وصول‌ مبلغي‌ كه‌ قبلاً به عنوان‌ درآمد عملياتي‌ شناسايي‌ شده‌، ابهامي‌ به‌ وجود آيد مبلغ‌ غير قابل‌ وصول‌ يا مبلغي‌ كه‌ بازيافت‌ آن‌ ديگر محتمل‌ نيست‌، به عنوان‌ هزينه‌ دوره‌ و نه‌ به‌ صورت‌ تعديل‌ درآمد عملياتی شناسایی شده‌ قبلي‌، در حسابها منظور مي‌شود.

افشا

34 .     واحد تجاري‌ بايد موارد زير را در يادداشتهاي‌ توضيحي‌ افشا كند:

الف ‌. رويه‌هاي‌ حسابداري‌ مورد استفاده‌ براي‌ شناخت‌ درآمد عملياتي‌ باتوجه‌ به‌ الزامات‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 1 با عنوان‌ " نحوه‌ ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌“، و

ب‌   .     مبلغ‌ هر يك‌ از طبقات‌ عمده‌ درآمد عملياتي‌ شناسايي‌ شده‌ طي‌ دوره‌ ناشي‌ از موارد زير:

ـ   فروش‌ كالا،

ـ   ارائه‌ خدمات‌،

ـ   سود تضمين‌ شده‌،

ـ   درآمد حق امتياز،

ـ   سود سهام‌، و

ج‌   .     مبلغ‌ درآمد عملياتي‌ حاصل از مبادلـه‌ كالا يا خدمات‌ كه‌ در هر يك‌ از طبقات‌ عمده‌ درآمد عملياتي‌ منظور شده‌ است‌.

35 .   واحد تجاري‌ بايد هرگونه‌ سود يا زيان‌ احتمالي‌ را طبق‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 4 با عنوان ذخائر، بدهیهای احتمالی و داراییهای احتمالی افشا كند. اين‌گونه‌ سودها يا زيانها ممكن‌ است‌ ناشي‌ از اقلامي‌ از قبيل‌ مخارج‌ تضمين‌، ادعاها، جريمه‌ها يا زيانهاي‌ احتمالي‌ باشد.

تاريخ‌ اجرا

36 .     الزامات‌ اين‌ استاندارد در مورد كليه‌ صورتهاي‌ مالي‌ كه‌ دوره‌ مالي‌ آنها از تاريخ‌ 1/1/1380 و بعد از آن‌ شروع‌ مي‌شود، لازم‌الاجراست‌.

مطابقت‌ با استانداردهاي‌ بين‌المللي‌ حسابداري‌

37 .   با اجراي‌ الزامات‌ اين‌ استاندارد، مفاد استاندارد بين‌المللي‌ حسابداري‌ شماره‌ 18 با عنوان‌ درآمد عملياتي‌ نيز رعايت‌ مي‌شود.

 

 

پيوست‌

 

نمونه‌هايي‌ از موارد شناخت‌ درآمد عملياتي‌

نمونه‌هاي‌ ارائه‌ شده‌ در اين‌ پيوست‌، نحوه‌ كاربرد استاندارد حسابداري‌ را در تعدادي‌ از وضعيتهاي‌ تجاري‌ تشريح‌ مي‌كند. اين‌ نمونه‌ها معطوف‌ به‌ جنبه‌هاي‌ خاصي‌ از يك‌ معامله‌ است‌ و بحث‌ جامعي‌ در مورد همه‌ عوامل‌ مؤثر احتمالي‌ در شناخت‌ درآمد عملياتي‌ را ارائه‌ نمي‌كند. به‌ جز مواردي‌ كه‌ مشخصاً در تحليل‌ وضعيتهاي‌ تجاري‌ مورد اشاره‌ قرار گرفته‌ است‌، نمونه‌ها متضمن‌ اين‌ فرض‌ است‌ كه‌ هيچ‌ ابهام‌ قابل‌ ملاحظه‌ در مورد مبلغ‌ يا قابليت‌ وصول‌ مابه‌ازايي‌ كه‌ قرار است‌ دريافت‌ شود، هزينه‌هايي‌ كه‌ واقع‌ شده‌ يا واقع‌ خواهد شد، يا ميزان‌ احتمالي‌ برگشت‌ كالا وجود ندارد. اين‌ نمونه‌ها تنها جنبه‌ تشريحي‌ دارد و بخشي‌ از استاندارد حسابداري‌ نيست‌.

الف‌.   فروش‌ كالا

1 .    فروش‌، همراه‌ با تعويق‌ در تحويل‌ كالا:

بنابه‌ درخواست‌ خريدار، تحويل‌ كالا به تعويق‌ افتاده‌ ولي‌ مالكيت‌ آن‌ به‌ خريــدار منتقـل‌ شده‌ است‌ و وي‌ صورتحساب‌ را مي‌پذيرد.

هرگاه‌ مالكيت‌ به‌ خريدار منتقل‌ شود، درصورت‌ تحقق‌ شرايط‌ زير درآمد عملياتي‌ شناسايي‌ مي‌شود:

الف‌.    تحويل‌ كالا به‌ خريدار محتمل‌ باشد.

ب ‌.    در زمان‌ شناخت‌ درآمد، كالا موجود، قابل‌ تشخيص‌ و آماده‌ تحويل‌ به‌ خريدار باشد.

ج  ‌.   خريـدار به‌طور مشخص‌، تعويق‌ در تحويل‌ كالا را تاييد كرده‌ باشد.

د   .    شرايط‌ معمول‌ پرداخت‌ برقرار باشد.

2 .    ارسال‌ مشروط‌:

2 . الف‌. كالا به شرط‌ نصب‌، بازرسي‌ و غيره‌ فروختـه‌ مي‌شود.

معمولاً تا هنگامي‌ كه‌ مشتري‌ كالا را تحويل‌ نگرفته‌ و نصب‌ و بازرسي‌ آن‌ خاتمه‌ نيافته‌ باشد، نسبت‌ به‌ درآمد شناختي‌ صورت‌ نمي‌گيرد. با وجود اين‌، در برخي‌ موارد، ممكن‌ است‌ عمليات‌ نصب‌ به‌ قدري‌ ساده‌ باشد كه‌ بتوان‌ بدون‌ توجه‌ به‌ عدم‌ تكميل‌ آن‌، شناخت‌ فروش را مقتضي‌ دانست‌ (مثلاً نصب‌ يك‌ گيرنده‌ تلويزيوني‌ كه‌ در كارخانه‌ آزمايش‌ شده‌ است‌، تنها مستلزم‌ خارج‌ كردن‌ آن‌ از بسته‌بندي‌، اتصال‌ آنتن‌ و وصل‌ كردن‌ تلويزيون‌ به‌ برق‌ است‌). در موارد ديگر كه‌ ممكن‌ است‌ بازرسي‌ تنها به منظور تعيين‌ نهايي‌ مبلغ‌ قرارداد صورت‌ گيرد (براي مثال‌ در مورد محمولـه‌هاي‌ سنگ‌آهن‌، شكر، دانه‌ سويا و غيره‌)، مقتضي‌ است‌ نسبت‌ به‌ شناخت‌ مبلغ‌ تخميني‌ درآمد در تاريخ‌ حمل‌ يا زمان‌ مناسب‌ ديگري‌ اقدام‌ شود.

2 . ب ‌.  منوط‌ به‌ تاييد خريدار همراه‌ با برخورداري‌ خريدار از حق‌ محدود براي‌ برگشت‌ كالا.

هرگاه‌ فروشنده‌ در مورد امكان‌ برگشت‌ كالا نامطمئن‌ باشد، تا زماني‌ كه‌ محموله‌ رسماً توسط‌ خريدار قبول‌ نشده‌ يا مهلت‌ مقرر براي‌ برگشت‌ كالا منقضي‌ نشده‌ باشد، نسبت‌ به‌ درآمد شناختي‌ صورت‌ نمي‌گيرد.

2 . ج ‌.   تحويل‌ اماني‌ كالا جهت‌ فروش‌: كالا براي‌ گيرنده‌ ارسال‌ مي‌شود و وي‌ به‌ نيابت‌ از طرف‌ صاحب‌ كالا، فروش‌ آن‌ را به‌ عهده‌ مي‌گيرد.

 تا زماني‌ كه‌ كالا به‌ شخص‌ ثالثي‌ فروخته‌ نشده‌ است‌، شناخت‌ درآمد صورت‌ نمي‌گيرد.

2 . د .    فروش‌ نقدي‌ هنگام‌ تحويل‌ كالا.

درآمد همزمان‌ با دريافت‌ وجه‌ نقد توسط‌ فروشنده‌ يا نماينده‌ وي‌ شناسايي‌ مي‌شود.

3 .    سفارشهاي‌ خاص‌ و محموله‌هاي‌خاص‌:

تمام‌ يا بخشي‌ از بهاي‌ كالايي‌ كه‌ در زمان‌ دريافت‌ وجوه‌ موجود نيست‌ دريافت‌ مي‌شود (براي مثال‌ در مورد كالايي‌ كه‌ قرار است‌ بعداً توليد يا توسط‌ شخص‌ ثالثي‌ مستقيماً به‌ مشتري‌ تحويل‌ شود).

شناخت‌ درآمد در اين‌ قبيل‌ فروشها منوط‌ به‌ تحويل‌ كالا به‌ خريدار است‌.

4 .    قراردادهاي‌ فروش‌ و بازخريد (به‌ جز معاوضه‌ كالاهاي‌ مشابه‌):

فروشنده‌ هنگام‌ فروش‌ موافقت‌ مي‌كند كه‌ همان‌ كالا را بعداً بازخريد كند. همچنين‌ ممكن‌ است‌ فروشنده‌ اختيار بازخريد كالا را داشته‌ باشد يا خريدار اين‌ اختيار را داشته‌ باشد كه‌ فروشنده‌ را ملزم‌ به‌ بازخريد كالا كند.

شرايط‌ قراردادها را بايد مورد بررسي‌ قرار داد تا اطمينان‌ حاصل‌ شود كه‌ از لحاظ‌ محتوايي‌، فروشنده‌ مخاطرات‌ و مزاياي‌ مالكيت‌ را به‌ خريدار منتقل‌ كرده‌ است‌ كه‌ در اين‌ صورت‌ درآمد عملياتي‌ شناسايي‌ مي‌شود. هرگاه‌ فروشنده‌، مخاطرات‌ و مزاياي‌ مالكيت‌ را براي‌ خود نگه‌ داشته‌ باشد، حتي‌ با وجود انتقال‌ مالكيت‌ قانوني‌ به‌ خريدار، معامله‌ ماهيتاً جهت‌ دستيابي‌ به‌ منابع‌ مالي‌ انجام‌ گرفته‌ و درآمد شناسايي‌ نمي‌شود.

5 .    فروش‌ به‌ واسطه‌ها:

كالا مجدداً توسط‌ توزيع‌كنندگان‌، عمده‌ فروشان‌ و غيره‌ فروخته‌ مي‌شود.

به طور كلي‌ شناخت‌ درآمد حاصل از اين‌ قبيل‌ فروشها مي‌تواند پس‌ از انتقال‌ مخاطرات‌ و مزاياي‌ عمده‌ مالكيت‌ صورت‌ گيرد. با اين حال‌، در برخي‌ موارد ممكن‌ است‌ خريدار در واقع‌ نماينده‌ فروشنده‌ باشد كه‌ در اين‌ صورت‌ معامله‌ بايد ارسال‌ اماني‌ براي‌ فروش‌ تلقي‌ شود.

6 .   حق‌ اشتراك‌ نشريات‌

هرگاه‌ اقلام‌ مورد نظر داراي‌ ارزش‌ مشابه‌ در هر دوره‌ زماني‌ باشد، به‌ جاي‌ شناخت‌ بلافاصله‌ و يكجا‌ مبالغ‌ دريافتي‌ صورتحساب‌ شده‌، شناخت‌ درآمد در طول‌ مدت‌ اشتراك‌ و براساس‌ روش‌ خط‌ مستقيم‌ انجام‌ مي‌شود، ولي‌ اگر ارزش‌ نشريات‌ ارسالي‌ در دوره‌هاي‌ مختلف‌ متفاوت‌ باشد، شناخت‌ درآمد برمبناي‌ نسبت‌ قيمت‌ فروش‌ كليه‌ نشريات‌ ارسال‌ شده‌ به‌ كل‌ قيمت‌ فروش‌ كليه‌ اقلام‌ مورد اشتراك‌ صورت‌ مي‌گيرد.

7 .   فروش‌ اقساطي‌

چنانچه‌ مابه‌ازاي‌ فروش‌ به‌ صورت‌ اقساطي‌ دريافت‌ شود، درآمد حاصل از فروش‌ به‌ كسر سود تضمين‌ شده‌ در تاريخ‌ فروش‌ به عنوان‌ درآمد مورد شناخت‌ قرار مي‌گيرد. شناخت‌ درآمد سود تضمين‌ شده‌ مربوط‌ براساس‌ مدت‌ زمان‌ و با توجه‌ به‌ مانده‌ اصل‌ طلب‌ و نرخ‌ سود تضمين‌ شده‌ مورد توافق‌ صورت‌ مي‌گيرد.

8 .   حذف شده است.

ب ‌.    ارائـه خدمات‌

1 .    اجرت‌ نصب‌

اجرت‌ نصب‌ با توجه‌ به‌ ميزان‌ تكميل‌ عمليات‌ نصب‌ به عنوان‌ درآمد شناسايي‌ مي‌شود، مگر اين‌ كه‌ اجرت‌ نصب‌ از بهاي‌ فروش‌ محصول‌ تفكيك‌پذير نباشد كه‌ در اين‌ صورت‌ اجرت‌ مربوط‌ همزمان‌ با فروش‌ كالا شناسايي‌ مي‌شود.

2 .    مبالغي‌ كه‌ بابت‌ خدمات‌ بعد از فروش‌ در قيمت‌ فروش‌ منظور شده‌ است‌.

چنانچه‌ بابت‌ خدمات‌ تضميني‌ پس‌ از فروش‌ مبلغ‌ مشخصي‌ در قيمت‌ فروش‌ منظور شده‌ باشد، معمولاً مقتضي‌ خواهد بود كه‌ شناخت‌ آن‌ حصه‌ از قيمت‌ فروش‌ به عنوان‌ درآمد به تعويق‌ افتد و طي‌ دوره‌اي‌ كه‌ خدمات‌ ارائه‌ مي‌شود، صورت‌ گيرد. درآمدي‌ كه‌ به تعويق‌ مي‌افتد، مبلغي‌ است‌ كه‌ علاوه‌بر جبران‌ مخارج‌ مورد انتظار خدمات‌ تحت‌ قرارداد فروش‌، سودي‌ معقول‌ از بابت‌ انجام‌ خدمات‌، عايد فروشنده‌ كند.

3 .    حق‌العمل‌ كارگزاران‌ تبليغات‌

حق‌العمل‌ پخش‌ تبليغات‌، زماني‌ شناسايي‌ مي‌شود كه‌ تبليغات‌ مورد نظر از طريق‌ رسانه‌ها انعكاس‌ يابد. حق‌العمل‌ تهيه‌ طرحهاي‌ تبليغاتي‌ باتوجه‌ به‌ مرحله‌ تكميل‌ طرح‌ مورد شناخت‌ قرار مي‌گيرد.

4 .    كارمزد نمايندگيهاي‌ بيمه‌

درآمد كارمزد نمايندگيهاي‌ بيمه‌ كه‌ مستلزم‌ انجام‌ خدمات‌ اضافي‌ توسط‌ كارگزار نيست‌، در تاريخ‌ مؤثر شروع‌ يا تجديد بيمه‌ نامه‌هاي‌ مربوط‌ مورد شناخت‌ قرار مي‌گيرد. هرگاه‌ چنين‌ انتظار رود كه‌ قرارداد، نيازمند ارائـه‌ خدمات‌ اضافي‌ در طول‌ دوره‌ بيمه‌نامه‌ خواهد بود، شناخت‌ كل‌ كارمزد يا حصه‌ مناسبي‌ از آن‌ مي‌تـواند در طـول‌ دوره‌ بيمـه‌نامه‌ صورت‌ گيرد.

5 .    وروديه‌

درآمد نمايشهاي‌ هنري‌، جشنها و رويدادهاي‌ خاص‌ ديگر همزمان‌ با برگزاري‌ آن‌، شناسايي‌ مي‌شود. اگر براي‌ چند رويداد مختلف‌ يك‌ بليت‌ مشترك‌ فروخته‌ شود، درآمد حاصل از فروش‌ بليت‌ برمبنايي‌ سيستماتيك‌ و منطقي‌
به‌ هر
 يك‌ از رويدادها تخصيص‌ داده‌ مي‌شود.

6 .    شهريه‌

درآمد در طول‌ دوره‌ آموزش‌ شناسايي‌ مي‌شود.

7 .    حق‌ عضويت‌

شناخت‌ درآمد حاصل از اين‌ منبع‌، به‌ ماهيت‌ خدماتي‌ كه‌ ارائه‌ مي‌شود بستگي‌ دارد. اگر مبلغ‌ دريافتي‌ تنها جهت‌ عضويت‌ بوده‌ و وجه‌ يا وجوه‌ ديگري‌ براي‌ ساير خدمات‌ يا محصولات‌ (براي‌ هريك‌ به طور جداگانه‌، يا كلاً به‌ صورت‌ يك‌ حق‌ اشتراك‌ سالانه‌) دريافت‌ شود، شناخت‌ درآمد حق‌ عضويت‌ بايد هنگامي‌ صورت‌ گيرد كه‌ ابهام‌ قابل‌ توجهي‌ در مورد قابليت‌ وصول‌ آن‌ وجود نداشته‌ باشد. اگر وجه‌ دريافتي‌ شامل‌ ارائـه‌ خدمات‌ يا ارسال‌ نشرياتي‌ در طول‌ مدت‌ عضويت‌ باشد، شناخت‌ درآمد مربوط‌ بايد با توجه‌ به‌ زمان‌ بندي‌ و ماهيت‌ و ارزش‌ كليه‌ خدمات‌ ارائه‌ شده‌، برمبنايي‌ سيستماتيك‌ و منطقي‌ انجام‌ پذيرد.

صفحه      1     2      3