استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده

 

(لازم‌الاجرا براي کليه صورتهاي مالي که دوره مالي آنها از تاريخ اول فروردين 1389 يا بعد از آن شروع مي‌شود)

 

 

فهرست مندرجات

 

 

شماره بند

  • هدف

1

  • دامنه کاربرد

5 - 2

  • تعاريف

6

  • طبقه‌بندي داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه‌های واحد) به عنوان نگهداري شده براي فروش

15 - 7

  • داراييهاي غيرجاري که قصد برکناري آن وجود دارد

15 – 14

  • اندازه‌گيري داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه‌های واحد) طبقه‌بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش

30 - 16

  • اندازه‌گيري دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌ واحد)

20 - 16

  •  شناسايي زيانهاي کاهش ارزش و برگشت آن

26 – 21

  • تغييرات طرح فروش

30 – 27

  • ارائه و افشا

41 – 31

  • ارائه عمليات متوقف شده

35 – 32

  •  سود يا زيان مربوط به عمليات در حال تداوم

36

  • ارائه دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌ واحد) طبقه‌بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش

39 - 37

  • ساير موارد افشا

41 - 40

  • تاريخ اجرا

42

  • مطابقت با استانداردهاي بين‌المللي حسابداري

43

  • پيوست شماره 1 :  توضیحات تکمیلی

 

  • طولاني‌تر شدن دوره مورد نياز براي تکميل فروش

 

  • پیوست شماره 2 :  رهنمود بکارگیری

 

  • پيوست شماره 3 :  مباني نتيجه‌گيري

 

هدف

1  .   هدف اين استاندارد، تجويز نحوه حسابداري داراييهاي نگهداري شده براي فروش و نحوه ارائه و افشاي عمليات متوقف شده است. به طور خاص، اين استاندارد موارد زير را الزامي نموده است:

الف.   داراييهايي که معيارهاي طبقه‌بندي به عنوان ” نگهداري شده براي فروش“ را احراز مي‌کنند، به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازه‌گيري و احتساب استهلاک چنين داراييهايي متوقف مي‌شود، و

ب .   داراييهايي که معيارهاي طبقه‌بندي به عنوان ” نگهداري شده براي فروش“ را احراز مي‌کنند در ترازنامه، و نتايج عمليات متوقف شده در صورت سود و زيان، به طور جداگانه ارائه مي‌شوند.

دامنه کاربرد

2  .   الزامات ”طبقه‌بندي“ و ” ارائه“ در اين استاندارد، براي تمام داراييهاي غيرجاري و تمام مجموعه‌هاي واحد بکار مي‌رود، اما الزامات ” اندازه‌گيري“ در اين استاندارد براي تمام داراييهاي غيرجاري و مجموعه‌هاي واحد (به شرح بند 4)، به استثناي داراييهاي ذکر شده در بند 5 که طبق استاندارد مربوط اندازه‌گيري مي‌شود، کاربرد دارد.

3  .   داراييهايي که طبق استاندارد حسابداري شماره 14 با عنوان نحوه ارائه داراييهاي جاري و بدهيهاي جاري به عنوان غيرجاري طبقه‌بندي مي‌شوند، نبايد مجدداً به عنوان داراييهاي جاري طبقه‌بندي شوند مگر اينکه معيارهاي طبقه‌بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش طبق اين استاندارد را احراز نمايند. داراييهايي از يک طبقه که واحد تجاري در روال عادي به عنوان غيرجاري تلقي مي‌کند و صرفاً به قصد فروش مجدد تحصيل شده‌اند نبايد به‌عنوان جاري طبقه‌بندي شوند مگر اينکه معيارهاي طبقه‌بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش طبق اين استاندارد را احراز نمايند.

4 .    در برخي موارد واحد تجاري گروهي از داراييها و بدهيهاي وابسته به آن را به عنوان يک مجموعه واحد واگذار يا برکنار مي‌کند. چنين مجموعه واحدي، ممکن است يک گروه از واحدهاي مولـد وجه نقد، يک واحد مولد وجه نقد، يا قسمتي از واحد مولد وجه نقد باشد. اين مجموعه مي‌تواند در برگيرنده هر گونه دارايي و بدهي واحد تجاري باشد. اگر يک دارايي غيرجاري به عنوان قسمتي از يک مجموعه‌ واحد، در دامنه الزامات اندازه‌گيري اين استاندارد قرار گيرد، الزامات اندازه‌گيري اين استاندارد براي کل مجموعه بکار مي‌رود به‌ گونه‌اي که اين مجموعه به اقل مبلغ دفتري وخالص ارزش فروش اندازه‌گيري مي‌شود. الزامات اندازه‌گيري داراييها و بدهيهاي منفرد در مجموعه‌ واحد، در بندهاي 19، 20 و 24 بيان شده است.

5  .   الزامات اندازه‌گيري اين استاندارد در مورد داراييها و بدهيهاي زير کاربرد ندارد:

الف.   سرمايه‌گذاريهاي بلند مدتي که به روش تجديد ارزيابي اندازه‌گيري مي‌شود.

ب .   داراييهاي جاري و بدهيهايي كه جزئي از يك مجموعه واحد نگهداري شده براي فروش است.

تعاريف

6    .     اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بکار رفته است:

  • يک بخش از واحد تجاري : جزئي از عمليات و جريانهاي نقدي واحد تجاري است که از لحاظ عملياتي و اهداف گزارشگري مالي، به وضوح از ساير فعاليتهاي واحد تجاري متمايز باشد.
  • واحد مولد وجه نقد : کوچکترين مجموعه داراييهاي قابل شناسايي ايجادکننده جريان ورودي وجه نقدي که به ميزان عمده‌اي مستقل از جريانهاي ورودي وجه نقد ساير داراييها يا مجموعه‌اي از دارايـيها مي‌باشد.
  • مخارج فروش : مخارج تبعي که به طور مستقيم در رابطه با فروش دارايي (يا مجموعه‌ واحد)، به استثناي مخارج تأمين مالي، واقع مي‌شود.
  • دارايي جاري : يک دارايي زماني به عنوان دارايي جاري طبقه‌بندي مي‌شود که :

الف .    انتظار رود طي چرخه عملياتي معمول واحد تجاري يا ظرف يکسال از تاريخ ترازنامه، هر کدام طولاني‌تر است، مصرف يا فروخته شود، يا به وجه نقد يا دارايي ديگري که نقد شدن آن قريب به يقين است، تبديل شود، يا

ب  . وجه نقد يا معادل وجه نقدي باشد که استفاده از آن محدود نشده است.

 

  • مجموعه‌ واحد : گروهي از دارايـيها و بدهيهاي وابسته به آن که به عنوان يک مجموعه واحد واگذار يا برکنار خواهد شد.
  • عمليات متوقف شده : يک بخش از واحد تجاري است که واگذار یا برکنار شده  يا به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي شده است، و :

الف .     بيانگر يک فعاليت تجاري يا حوزه جغرافيايي عمده و جداگانه از عمليات است،

ب   .     قسمتي از يک برنامه هماهنگ براي واگذاري یا برکناری يک فعاليت تجاري يا حوزه جغرافيايي عمده و جداگانه از عمليات است، و يا

ج . يک واحد فرعي است که صرفاً با قصد فروش مجدد خريداري شده است.

 

  • ارزش منصفانه : مبلغي است که خريداري مطلع و مايل و فروشنده‌اي مطلع و مايل مي‌توانند در معامله‌اي حقيقي و در شرايط عادي، يک دارايي را در ازاي مبلغ مزبور با يکديگر مبادله کنند.
  • خالص ارزش فروش : مبلغ وجه نقد يا معادل آن که از طريق فروش دارايي در شرايط عادي و پس از کسر کليه مخارج فروش حاصل مي‌شود.
  • مبلغ بازيافتني : خالص ارزش فروش يا ارزش اقتصادي يک دارايي، هر کدام که بيشتر است.
  • ارزش اقتصادي : ارزش فعلي خالص جريانهاي نقدي آتي ناشي از کاربرد مستمر دارايي از جمله جريانهاي نقدي ناشي از واگذاري نهايي آن است.
  • تعهد قطعي خريد : توافقي با يک شخص غيروابسته، الزام‌آور براي هر دو طرف و معمولاً داراي ضمانت اجراي قانوني، که:

الف .    تمام شرايط بااهميت، شامل قيمت و زمانبندي معامله را مشخص مي‌کند، و

ب   .     شامل عامل بازدارنده‌اي است که مي‌تواند اجراي آن را بسيار محتمل کند.

طبقه‌بندي داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه‌هاي واحد) به عنوان نگهداري شده براي فروش

7  .      واحد تجاري بايد دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌اي واحد) را که مبلغ دفتري آن، عمدتاً از طريق فروش و نه استفاده مستمر بازيافت مي‌گردد، به عنوان ” نگهداري شده براي فروش“ طبقه‌بندي کند.

8  .   طبقه‌بندي دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) به عنوان نگهداري شده براي فروش بايد تنها پس از احراز شرايط زير صورت گيرد:

الف.   دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) براي فروش فوري در وضعيت فعلي آن، فقط بر حسب شرايطي که براي فروش چنين داراييهایی (يا مجموعه‌هاي واحد) مرسوم و معمول است، آماده باشد، و

ب .   فروش آن بسيار محتمل باشد.

 

9  .   براي آنکه فروش بسيار محتمل باشد، بايد تمام شرايط زير احراز شود:

الف.   سطح مناسبي از مديريت واحد تجاري متعهد به اجراي طرح فروش دارايي (يا مجموعه واحد) باشد،

ب .   برنامه فعالي براي يافتن خريدار و تکميل طرح فروش، شروع شده باشد،

ج  .   براي فروش دارايي (يا مجموعه واحد) به قيمتي منطقي نسبت به ارزش روز آن، بازاريابي مؤثري انجام شده باشد،

د   .   انتظار رود که شرايط تکميل فروش طي يکسال از تاريخ طبقه‌بندي، به استثناي آنچه در بند 10 مجاز شمرده شده است، احراز گردد، و

ﻫ   .   اقدامات لازم براي تکميل طرح فروش نشان دهد که انجام تغييرات بااهميت يا توقف آن بعيد است.

10.    شرايط و رويدادها ممکن است دوره تکميل فروش را از يک سال طولاني‌تر کند. اگر تأخير از شرايط و رويدادهايي ناشي شود که از کنترل واحد تجاري خارج است و شواهد کافي وجود داشته باشد که واحد تجاري به تعهدات خود نسبت به طرح فروش داراييها پايبند است، طولاني‌تر شدن دوره فروش نمي‌تواند از طبقه‌بندي يک دارايي غير جاري (يا مجموعه‌اي واحد) به عنوان نگهداري شده براي فروش جلوگيري نمايد. اين مورد در صورتي روي خواهد داد که شرايط مندرج در پيوست شماره 1 احراز شود.

11 .   معاملات فروش شامل معاوضه داراييهاي غيرجاري با يکديگر نيز مي‌شود به شرطي که اين معاوضه طبق استاندارد حسابداري شماره 11 با عنوان داراييهاي ثابت مشهود، داراي محتواي تجاري باشد.

12 .   چنانچه واحد تجاري، يك دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌اي واحد) را صرفاً به قصد واگذاري تحصيل ‌نمايد، در تاريخ تحصيل، آن دارايي غيرجاري را فقط در صورتي بايد به‌عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي کند که الزام يکسال مندرج در بند 9 (به استثناي آنچه در بند 10 مجاز شمرده شده است) رعايت شود و احراز هر گونه معيار ديگر مندرج در بندهاي 8 و 9 که در تاريخ تحصيل محقق نشده باشد، در يک دوره کوتاه‌مدت بعد از تحصيل (معمولاً طي مدت 3 ماه) بسيار محتمل باشد.

13.    در صورتي که معيارهاي بندهاي 8 و 9 بعد از تاريخ ترازنامه احراز شود واحد تجاري نبايد در صورتهاي مالي، داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه‌هاي واحد) را به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي کند. با اين وجود، هنگامي که اين معيارها بعد از تاريخ ترازنامه، اما قبل از تأييد صورتهاي مالي احراز شود واحد تجاري بايد اطلاعات تعيين شده در بند 40 را در يادداشتهاي توضيحي افشا کند.

داراييهاي غيرجاري که قصد برکناري آن وجود دارد

14.    واحد تجاري نبايد يک دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌اي واحد) که قصد برکناري آن وجود دارد را به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي کند، زيرا مبلغ دفتري آن اساساً از طريق استفاده مستمر بازيافت خواهد شد. با اين حال، چنانچه مجموعه‌اي واحد که قصد برکناري آن وجود دارد، شرايط عمليات متوقف شده طبق بند 6 را احراز کند، واحد تجاري بايد نتايج عمليات و جريانهاي نقدي آن مجموعه را طبق بندهاي 32 و 33 در تاريخي که استفاده از آنها متوقف مي‌شود، به عنوان عمليات متوقف شده ارائه نمايد. داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه‌هاي واحدي) که قصد برکناري آن وجود دارد، شامل مواردي است که از دارايي تا پايان عمر اقتصادي آن استفاده مي‌شود و مواردي که به جاي فروش، استفاده از دارايي متوقف مي‌شود.

15 .   واحد تجاري نبايد دارايي غيرجاري که به طور موقت استفاده نمي‌شود را به عنوان برکنار شده محسوب کند.

اندازه‌گيري داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه‌هاي واحد) طبقه‌بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش

اندازه‌گيري دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد)

16 .      واحد تجاري بايد دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) طبقه‌بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش را به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازه‌گيري نمايد.

17 .   چنانچه يک دارايي غير جاري (يا مجموعه‌اي واحد) که جديداً تحصيل شده، معيارهاي طبقه‌بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش (به شرح بند 12) را احراز نمايد، در رعایت بند 16، آن دارايي (یا مجموعه واحد) در شناخت اوليه به اقل مبلغ دفتري (با فرض عدم طبقه‌بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش؛ براي مثال، بهاي تمام شده) و خالص ارزش فروش شناسايي مي‌شود. اگر دارايي غير جاري (يا مجموعه واحد) در قالب يک ترکيب تجاري تحصيل شده باشد، بايد به خالص ارزش فروش اندازه‌گيري شود.

18 .   چنانچه انتظار ‌‌رود فرايند فروش در بيش از يک سال تکميل شود، واحد تجاري بايد مخارج فروش را به ارزش فعلي اندازه‌گيري نمايد. هر گونه افزايش در ارزش فعلي مخارج فروش ناشي از گذشت زمان، در صورت سود و زيان به عنوان هزينه تأمين مالي شناسايي مي‌شود.

19 .   مبلغ دفتري يک دارايي غيرجاري (يا داراييها و بدهيهاي مربوط به يک مجموعه واحد)، بلافاصله قبل از طبقه‌بندي اوليه آن به عنوان نگهداري شده براي فروش، بايد طبق استاندارد حسابداري مربوط اندازه‌گيري شود.

20 .   در اندازه‌گيري مجدد بعدي يك مجموعه واحد، مبلغ دفتري داراييهاي مستثني شده از الزامات اندازه‌گيري طبق بند 5 اين استاندارد که در يک مجموعه واحد به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي شده است، بايد قبل از اندازه‌گيري مجدد مجموعه واحد به خالص ارزش فروش آن، طبق استانداردهاي حسابداري مربوط اندازه‌گيري مجدد شود.

شناسايي زيانهاي کاهش ارزش و برگشت آن

21 .   واحد تجاري بايد زيان کاهش ارزش براي هر گونه کاهش ارزش اوليه يا بعدي دارايي (يا مجموعه واحد) به خالص ارزش فروش را تا حدي که طبق بند 20 شناسايي نشده است، شناسايي کند.

22 .   واحد تجاري بايد هر گونه افزايش بعدي در خالص ارزش فروش يک دارايي را به عنوان سود شناسايي کند، اما اين سود نبايد از زيان کاهش ارزش انباشته‌اي که قبلاً طبق اين استاندارد و يا ساير استانداردهاي حسابداري شناسايي شده است، بیشتر شود.

23 .   واحد تجاري بايد براي هر گونه افزايش بعدي در خالص ارزش فروش مجموعه‌ واحد،
به شرح زير سود شناسايي کند:

الف.   تا حدي که طبق بند 20 شناسايي نشده است، اما

ب .   تا حدي که از زيان کاهش ارزش انباشته‌ شناسايي شده، طبق اين استاندارد و يا ساير استانداردهاي حسابداري (براي داراييهاي غيرجاري که در دامنه الزامات اندازه‌گيري اين استاندارد قرار مي‌گيرند) بيشتر نباشد.

 

24 .   زيان کاهش ارزش (يا هر گونه سود بعدي) شناسايي شده براي مجموعه‌اي واحد بايد مبلغ دفتري داراييهاي غيرجاري آن مجموعه‌ را که در دامنه الزامات اندازه‌گيري اين استاندارد قرار مي‌گيرد به شرح مندرج در بندهاي الف و ب زير، کاهش (يا افزايش) دهد:

الف.   زيان کاهش ارزش بايد به ترتيب زير جهت کاهش مبلغ دفتري داراييهاي غيرجاري مجموعه واحد تخصيص يابد:

1 .   ابتدا، صرف کاهش مبلغ دفتري سرقفلي مرتبط با مجموعه‌ واحد شود، و

2  .  باقيمانده زيان کاهش ارزش متناسب با مبلغ دفتري ساير داراييهاي غيرجاري مجموعه واحد، به آنها تخصيص يابد.

اين کاهش در مبالغ دفتري بايد به عنوان زيان کاهش ارزش هر يک از داراييهاي منفرد درنظر گرفته شود و بلافاصله در صورت سود و زيان شناسايي گردد.

 

ب .   برگشت زيان کاهش ارزش مجموعه واحد بايد به منظور افزايش مبلغ دفتري داراييهاي غير جاري آن غير از سرقفلي، تخصيص يابد.

اين افزايش در مبالغ دفتري بايد به عنوان برگشت زيان کاهش ارزش هر يک از داراييهاي منفرد درنظر گرفته شود و بلافاصله در صورت سود و زيان شناسايي گردد.

25 .   سود يا زياني که تا تاريخ فروش يک دارايي غيرجاري (يا مجموعه‌اي‌ واحد) شناسايي نشده، بايد در تاريخ قطع شناخت شناسايي گردد. الزامات مربوط به قطع شناخت در بندهاي 70 تا 75 استاندارد حسابداري شماره 11 با عنوان داراييهاي ثابت مشهود (تجديدنظر شده در 1386)، و بندهاي 89 تا 95 استاندارد حسابداري شماره 17 با عنوان داراييهاي نامشهود (تجديدنظر شده در 1386)، آمده است.

26 .   واحد تجاري نبايد يک دارايي غيرجاري که منفرداً يا در قالب بخشي از يک مجموعه واحد به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي شده است را مستهلک کند. شناسايي سود تضمين شده و ساير هزينه‌هاي قابل انتساب به بدهيهاي مجموعه‌ واحدي که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي شده است، ادامه مي‌يابد.

تغييرات طرح فروش

27 .   در صورتي  که واحد تجاري يک دارايي غير جاري (يا مجموعه‌اي واحد) را به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي نموده باشد، اما معيارهاي مندرج در بندهاي 8 تا 10 ديگر برقرار نباشد، واحد تجاري بايد طبقه‌بندي دارايي (يا مجموعه واحد) به عنوان نگهداري شده براي فروش را متوقف نمايد.

28 .   واحد تجاري بايد يک دارايي غيرجاري را که طبقه‌بندي آن به عنوان نگهداري شده براي فروش متوقف شده است (يا اينکه از مجموعه واحد نگهداري شده براي فروش خارج مي‌شود)، به اقل مبالغ زير اندازه‌گيري کند:

الف.   مبلغ دفتري آن قبل از اين که دارايي غير جاري (يا مجموعه واحد) به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي شود پس از تعديل بابت هر گونه استهلاک، يا تجديد ارزيابي که در صورت عدم طبقه‌بندي دارايي (يا مجموعه واحد) به عنوان نگهداري شده براي فروش شناسايي مي‌شد، و

ب .   مبلغ بازيافتني آن در تاريخ انصراف از فروش.

 

29 .   واحد تجاري بايد هر گونه تعديل لازم در مبلغ دفتري يک دارايي غيرجاري که طبقه‌بندي آن به عنوان نگهداري شده براي فروش متوقف شده است را در دوره‌اي که معيارهاي مندرج در بندهاي 8 تا 10 ديگر برقرار نباشد، در سود و زيان عمليات در حال تداوم منظور نمايد. واحد تجاري بايد هر گونه تعديل از اين بابت را در همان سرفصل مورد استفاده طبق بند 36 براي ارائه سود و زيان شناسايي شده، منظور کند.

30 .   اگر واحد تجاري از مجموعه‌ واحدي که به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه‌بندي شده است، دارايي يا بدهي منفردي را خارج کند، اندازه‌گيري باقيمانده داراييها و بدهيها در صورتي  به عنوان مجموعه واحد ادامه مي‌يابد که اين مجموعه حائز معيارهاي مندرج در بندهاي 8 تا 10 باشد. در غير اين صورت، باقيمانده داراييهاي غيرجاري گروه که به طور منفرد شرايط طبقه‌بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را دارند باید به طور جداگانه به‌اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش در آن تاريخ اندازه‌گيري شوند. هر دارايي غيرجاري که معيارهاي ذکر شده را احراز نکند، طبق بند 27 طبقه‌بندي آن به عنوان نگهداري شده براي فروش متوقف مي‌شود.

 

صفحه    1     2          4