استاندارد کنترل کيفيت 1
كنترل كيفيت در مؤسسات ارائهكننده خدمات حسابرسي،
ساير خدمات اطمينان بخشي و خدمات مرتبط
فهرست
|
بند
|
كليات
|
5 – 1
|
تعاريف
|
6
|
اجزاي سيستم كنترل كيفيت
|
8 – 7
|
مسئوليتهاي مديريت درباره كيفيت در درون مؤسسه
|
13 – 9
|
الزامات اخلاقي
|
26 – 14
|
پذيرش و ادامه كار
|
34 – 27
|
منابع انساني
|
44 – 35
|
اجراي كار
|
83 – 45
|
نظارت
|
102 - 84
|
مستندسازي
|
106 – 103
|
تاريخ اجرا
|
107
|
اين استاندارد بايد همراه با استاندارد حسابرسي 200 ”هدف و اصول کلي حسابرسي صورتهاي مالي“ مطالعه شود.
كليات
1. هدف اين استاندارد، ارائه استانداردها و راهنماييهاي لازم درباره مسئوليتهاي مؤسسه در مورد سيستم كنترل كيفيت آن برای حسابرسي و بررسي اجمالي اطلاعات مالي تاريخي و ساير خدمات اطمينان بخشي و خدمات مرتبط است. اين استاندارد بايد همراه بخشهاي ”الف“ و ”ب“ آيين رفتار حرفهاي مطالعه شود.
2. استانداردها و راهنماييهاي بيشتر درباره مسئوليتهاي كاركنان مؤسسه در مورد روشهای كنترل كيفيت هریک از خدمات، در استانداردهای مربوط ارائه شده است. برای مثال، استاندارد 220[1]، استانداردها و راهنماييهايي را درباره روشهاي كنترل كيفيت حسابرسي اطلاعات مالي تاريخي ارائه ميدهد.
3. مؤسسه برای کسب اطمینان معقول از اینکه الزامات استانداردهاي حرفهاي، قانونی و مقرراتی رعايت ميشود و گزارشها، مناسب شرایط موجود، صادر میشود، بايد سيستم كنترل كيفيت مناسبی را طراحی و برقرار کند.
4. سيستم كنترل كيفيت، سیاستهای طراحي شده براي دستيابي به اهداف مقرر در بند 3 و روشهاي لازم براي اجرای آن سیاستها و نظارت بر رعايت را دربرمیگیرد.
5. اين بخش از استانداردها، به همه مؤسسات مربوط ميشود. ماهيت سیاستها و روشهاي تعيين شده توسط هر يك از مؤسسات براي رعايت اين بخش، به عوامل گوناگونی چون اندازه و ويژگيهاي عملیاتی مؤسسه بستگي دارد.
تعاريف
6. معاني برخي اصطلاحات به شرح زير است:
الف- ”مستندسازي كار“- تهیه سوابق كار انجام شده و نتايجي كه بدست آمده است. مستندات هر كار در پرونده آن كار گردآوري ميشود.
ب- ”مدیر مسئول کار“- شريك یا فرد واجد شرایط دیگری در مؤسسه، دارای مجوز حرفهای یا قانونی مربوط، که مسئول یک کار و اجرای آن و گزارش صادره از طرف مؤسسه است.
پ- ” بررسي كنترل كيفيت کار“- فرايند طراحيشده براي فراهم کردن ارزيابي بيطرفانه (پیش از صدور گزارش) قضاوتهاي عمدهاي كه گروه کاري به عمل آورده و نتايجي كه براي تهیه گزارش به آن دستيافته است.
ت- ” بررسي کننده كنترل كيفيت کار“- شريك، فرد واجد شرایط ديگری در مؤسسه، فرد برونسازماني واجد شرايط يا گروهي از اينگونه افراد، با تجربه و اختيار كافي و مناسب براي ارزيابي بيطرفانه (پیش از صدور گزارش) قضاوتهاي عمده به عمل آمده توسط گروه کاري و نتايجي كه براي تهیه گزارش به آن دست يافتهاند.
ث- ” گروه کاري“- همه افراد انجام دهنده يك کار، شامل كارشناسان طرف قرارداد مؤسسه در ارتباط با آن کار.
ج- ” مؤسسه“- سازمان یا مؤسسهای متشکل از حسابداران رسمی یا یک شاغل انفرادی.
چ- ” بازبینی“- روشهاي طراحيشده براي فراهم نمودن شواهدي از رعايت سیاستها و روشهاي كنترل كيفيت مؤسسه توسط گروه کاري در ارتباط با کار تکمیل شده.
ح- ” نظارت“- فرايند بررسي و ارزيابي مستمر سيستم كنترل كيفيت مؤسسه، شامل بازبینی متناوب موارد انتخابي از کارهای تكميل شده، كه براي قادر ساختن مؤسسه به كسب اطمينان معقول از اجراي اثربخش سيستم كنترل كيفيت آن، طراحيشده است.
خ- ” شريك“- هر عضو جامعه حسابداران رسمی ایران که به طور تمام وقت منحصراً در یک مؤسسه، کار حرفهای انجام میدهد و در مورد فعالیتهای حرفهاي مؤسسه در قبال اشخاص ثالث مسئولیت تضامنی دارد.
د- ” كاركنان“- شركا و سایر افراد حرفهای مؤسسه شامل کارشناسانی که در استخدام مؤسسه هستند.
ذ- ” استانداردهاي حرفهاي“- استانداردهاي حسابرسي، سایر خدمات اطمينان بخشي و خدمات مرتبط و الزامات اخلاقي مندرج در آيين رفتار حرفهاي.
ر- ” اطمينان معقول“- در اين بخش، سطح اطمينانی بالا اما نه مطلق.
ز- ” فرد برونسازماني واجدشرايط“- فردی خارج از مؤسسه با تواناييها و صلاحيتی در حد مدیر مسئول کار؛ براي مثال، شريك يك مؤسسه ديگر، يا افراد حرفهای مسئول کنترل کیفیت در جامعه حسابداران رسمی ایران.
اجزاي سيستم كنترل كيفيت
7. سيستم كنترل كيفيت مؤسسه بايد شامل سیاستها و روشهايي باشد كه هر يك از اجزاي زير را مورد توجه قرار دهد:
الف- مسئوليتهاي مديريت درباره كيفيت در درون مؤسسه.
ب- الزامات اخلاقي.
پ- پذيرش و ادامه كار.
ت- منابع انساني.
ث- اجراي کار.
ج- نظارت.
8. سیاستها و روشهای کنترل کیفیت بايد مستند و به كاركنان مؤسسه اطلاع داده شود. در اين گونه اطلاعرساني، سیاستها و روشهاي كنترل كيفيت و اهدافي كه براي دستيابي به آن طراحي شدهاند توصيف ميشود و شامل اين پيام است كه هر فرد، مسئوليت شخصي در مورد كنترل كيفيت دارد و از وی انتظار ميرود آن سیاستها و روشها را رعايت كند. افزون براين، مؤسسه برای بازخورد دریافتی از كاركنان خود درباره سيستم كنترل كيفيت، اهمیت زیادی قایل میشود. ازاينرو، مؤسسه همواره كاركنان خود را به اعلام نظرات يا دغدغههای خود درباره موضوعات كنترل كيفيت تشويق ميكند.
مسئوليتهاي مديريت درباره كيفيت در درون مؤسسه
9. مؤسسه بايد سیاستها و روشهايي را براي ترویج فرهنگ درون سازمانی مبني بر اینکه کیفیت، جزئی اساسی از اجرای کار میباشد طراحی و برقرار کند. این گونه سیاستها و روشها باید مديريت يا شرکای مؤسسه را ملزم به پذیرش مسئولیت نهایی سیستم کنترل کیفیت مؤسسه کند.
10. مديريت مؤسسه و الگوهایی كه برقرار ميكند فرهنگ سازمانی مؤسسه را به شدت تحت تأثير قرار ميدهد. ترویج فرهنگ کیفیت محور درون سازمانی، به اقدامات و پيامهاي روشن، هماهنگ و متناوب همه سطوح مديريت مؤسسه براي تأكيد بر سیاستها و روشهاي كنترل کیفیت و الزامات زير بستگي دارد:
الف- انجام كار، طبق الزامات استانداردهاي حرفهاي، قانوني و مقرراتي.
ب- صدور گزارشها، متناسب با شرايط موجود.
اين گونه اقدامات و پيامها، فرهنگي را ترویج ميكند كه در آن، كار با كيفيت بالا مـورد تأکیـد و تشویق قـرار میگیرد. اطلاعرسـانی این موضوع میتوانـد با برگـزاری سمينارهاي آموزشي، جلسات، گفتگوهاي رسمي و غيررسمي، منشور سازمانی، رسانههای درون سازمانی یا یادداشتهای کوتاه صورت پذیرد. اين موارد در مستندات داخلي و مواد آموزشي مؤسسه و در روشهاي ارزيابي کار و كاركنان به گونهاي میآید كه نقطه نظرهای مؤسسه درباره اهمیت كيفيت و چگونگي دستيابي به آن را در عمل پشتيباني و تقويت كند.
11. مهمترین نکته این است که مدیریت مؤسسه در تدوین راهبرد عملیاتی مؤسسه، همواره کیفیت انجام کارها را در اولویت قراردهد. از اين رو:
الف- مؤسسه مسئوليتهاي مديران خود را به گونهاي تعيين ميكند كه ملاحظات تجاري، كيفيت كار مورد اجرا را تحت تأثیر قرار ندهد.
ب- سیاستها و روشهای مؤسسه در ارتباط با ارزیابی عملکرد، حقوق و ترفیع کارکنان (شامل طرحهای انگیزشی) چنان طراحی میشود که پایبندی مؤسسه را در اولویت دادن به کیفیت به روشنی بیان کند.
پ- مؤسسه، منابع كافي را براي بهبود، مستندسازي و پشتيباني از سیاستها و روشهاي كنترل كيفيت خود اختصاص ميدهد.
12 فرد یا افرادی که مسئولیت اجرایی سیستم کنترل کیفیت مؤسسه توسط مدیریت یا شرکا به آنان واگذار میشود باید تجربه کافی و مناسب و توانایی و اختیار لازم را برای پذیرش مسئولیت داشته باشند.
13. تجربه كافـي و مناسـب و توانايـي موجب میشود فرد يا افراد مسئول بتوانند موضوعات كنترل كيفيـت را شناسایی و درک کنند و سیاستها و روشهـاي مناسب را تدویـن نمایند. اختيار لازم سبب میشود که ایشان بتوانند آن سیاستها و روشها را اعمال کنند.
الزامات اخلاقي
14. مؤسسه بايد سیاستها و روشهايي را برای کسب اطمینان معقول از رعایت الزامات اخلاقی مربوط توسط مؤسسه و کارکنان آن، طراحی و برقرار کند.
15. الزامـات اخلاقي مربوط به حسابرسي، ساير خدمات اطمينـانبخشـي و خدمـات مرتبـط، در بخشهاي ”الف“ و ”ب“ آيين رفتار حرفهاي آمده است. طبق آيين رفتار حرفهاي، اصول بنیادي اخلاق حرفهاي به شرح زير است:
الف- درستكاري.
ب- بيطرفي.
پ- صلاحيت و مراقبت حرفهاي.
ت- رازداري.
- رفتار حرفهاي.
- اصول و ضوابط حرفهای.
16. موضوع استقلال در خدمات اطمینان بخشی، مشتمل بر تهدیدها و تدابیر ایمنی مربوط، در بخش ”ب“ آیین رفتار حرفهای آمده است.
17. سیاستها و روشهای مؤسسه بر اصولی بنیادی تأکید میکند که با نحوه مدیریت مؤسسه، آموزش و کارآموزی، نظارت و فرایند برخورد با موارد عدم رعایت، تقویت میشود. استقلال در خدمات اطمینان بخشی، چنان با اهمیت است که به طور جداگانه در بندهای 18 تا 26 توصیف میشود. مفاد این بندها باید همراه با آیین رفتار حرفهای مطالعه شود.
استقلال
18. مؤسسه برای کسب اطمینان معقول از رعایت الزامات مربوط به استقلال طبق آیین رفتار حرفهای توسط مؤسسه، کارکنان آن و، در موارد مقتضی، سایر افراد مربوط (شامل کارشناسان طرف قرارداد مؤسسه) باید سیاستها و روشهای لازم را طراحی و برقرار کند. سیاستها و روشها باید به گونهای باشد که مؤسسه بتواند موارد زیر را انجام دهد:
الف- اطلاع رسانی الزامات مربوط به استقلال مؤسسه به كاركنان و، در موارد مقتضی، ساير افراد مشمول این الزامات.
ب- شناسايي و ارزيابي شرايط و روابطي كه استقلال را تهديد ميكند و اتخاذ تدابیر ایمنی مناسب برای از بین بردن تهدیدهای مزبور یا کاهش آن به سطحی قابل پذیرش و، در صورت لزوم، کناره گیری از کار.
19. اين گونه سیاستها و روشها بايد موارد زير را الزامی كند:
الف- ارائه اطلاعات مربوط به قراردادهای منعقده، شامل دامنه خدمات، توسط مدیران مسئول کار، به منظور ارزیابی اثر کلی آن بر الزامات مربوط به استقلال توسط مؤسسه.
ب- گزارش به موقع شرایط و روابط تهدید کننده استقلال توسط کارکنان به منظور انجام اقدام مناسب توسط مؤسسه.
پ- گرد آوری اطلاعات مربوط و اطلاع رسانی آن به کارکنان ذیربط به منظور:
- تشخیص آسان رعایت الزامات مربوط به استقلال توسط مؤسسه و کارکنان.
- فراهم شدن امکان نگهداری و به روز رسانی سوابق مربوط به استقلال توسط مؤسسه.
- فراهم شدن امکان انجام اقدام مناسب در باره تهدیدهای شناسایی شده در مورد استقلال توسط مؤسسه.
20. مؤسسه برای کسب اطمینان معقول از آگاهی به موقع از موارد نقض الزامات مربوط به استقلال و انجام اقدامات مناسب برای رفع این گونه موارد باید سیاستها و روشهای لازم را طراحی و برقرار کند. این سیاستها و روشها باید شامل الزاماتی در باره موارد زیر باشد:
الف- گزارش به موقع موارد نقض استقلال به مؤسسه، توسط افرادی که مشمول الزامات مربوط به استقلال میباشند.
ب- اطلاع رسانی به موقع موارد نقض سیاستها و روشهای طراحی شده به:
1. مدیر مسئول کار که ملزم است همراه مؤسسه، موارد نقض شده را پیگیری کند.
2. ساير كاركنان ذیربط در مؤسسه و دیگر افراد مشمول الزامات مربوط به استقلال که ملزم به انجام اقدام مناسب هستند.
پ- اطلاع رساني به موقع به مؤسسه، در صورت لزوم، توسط مدیر مسئول کار و ساير افراد يادشده در بند ”ب-2“ از اقدامات به عمل آمده براي رفع موضوع، تا مؤسسه بتواند ضرورت انجام اقدامات بیشتر را تشخیص دهد.
21. مؤسسه، در صورت آگاهي از نقض سیاستها و روشهاي مربوط به استقلال، مدیر مسئول کار، ساير افراد ذیربط در مؤسسه و، در موارد مقتضی، كارشناسان طرف قرارداد با مؤسسه را براي انجام اقدام مناسب، مطلع ميكند. اقدام مناسب توسط مؤسسه و مدیر مسئول کار مربوط، شامل اعمال تدابیر ایمنی مناسب براي از بين بردن تهديدهاي مربوط به استقلال يا كاهش آن به سطحی قابل قبول، يا كناره گيري از كار است. افزون بر اين، مؤسسه، موضوع استقلال را به كاركناني كه ملزم به رعايت آن هستند آموزش ميدهد.
22. مؤسسه بايد از كاركنانی كه طبق آيين رفتار حرفهاي ملزم به رعايت استقلال هستند، حد اقل سالی یک بار تأييديه كتبي درباره رعايت سیاستها و روشهاي مؤسسه در زمینه استقلال دريافت كند.
23. تأييديه كتبي میتواند به شكل كاغذي يا الكترونيكي باشد. مؤسسه با كسب تأييديه و انجام اقدامات مناسب در باره اطلاعات حاکی از عدم رعایت، میزان اهمیتی را که برای استقلال قایل است نشان میدهد و موجب میشود موضوع برای کارکنان همواره ملموس باشد.
24. طبق آيين رفتار حرفهای، بکارگیری کارکنان ارشد در خدمات اطمینان بخشی در ارتباط با یک صاحبکار برای سالهای متمادی ممکن است تهدیدی برای استقلال باشد. از اينرو، مؤسسه بايد سیاستها و روشهايي را در موارد زیر برقرار كند :
الف- در صورت بکارگیری کارکنان ارشد برای سالهای متمادی در خدمات اطمینان بخشی، معیارهایی را برای تشخیص نیاز به اعمال تدابیر ایمنی جهت کاهش تهدید ناشی از آشنایی به سطح قابل قبول، تدوین کند.
ب- در مورد حسابرسی صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، جهت رعایت الزامات آیین رفتار حرفهای، مدیر مسئول کار، پس از مدت مشخصی تغییر کند.
25. در خدمات اطمينان بخشي بکارگیری كاركنان ارشد براي سالهای متمادی میتواند به تهديد ناشي از آشنايي بینجامد يا به كيفيت انجام کار آسیب رساند. از اينرو، مؤسسه معيارهايي را براي تشخیص نیاز به اعمال تدابیر ایمنی جهت مقابله با این تهدیدها تدوین میکند. مؤسسه برای تدوین معیارهای مناسب، موضوعاتی چون موارد زیر را مورد توجه قرار میدهد:
الف- ماهيت کار، شامل ميزان ارتباط آن با منافع عمومی، و
ب- طول دوره بکارگیری كاركنان ارشد در یک کار خاص.
نمونههايي از تدابیر ایمنی شامل تغییر كاركنان ارشد يا لزوم بررسي كيفيت کار است.
26. تهدید ناشی از آشنایی، به ویژه در مورد حسابرسی صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار مصداق دارد. در مورد این حسابرسیها، تغییر مدیر مسئول کار پس از یک دوره از پیش تعیین شده، حداکثر 5 سال، الزامی است.
پذيرش یا ادامه كار
27. مؤسسه بايد سياستها و روشهايي را براي پذيرش و ادامه كار طراحي و برقرار كند تا اطمينان معقول حاصل شود كه مؤسسه تنها پس از احراز شرايط زير كار را قبول ميكند يا ادامه ميدهد:
الف- نبود اطلاعاتي حاكي از درستكار نبودن صاحبكار با توجه به ارزيابيهاي انجام شده.
ب- برخورداري از صلاحيت، توانايي، زمان و منابع لازم براي انجام كار.
پ- امكان رعايت الزامات اخلاقي.
مؤسسه بايد اين گونه اطلاعات را، تا آنجايي كه با توجه به شرايط، ضروري بداند، پيش از پذيرش كار يك صاحبكار جديد، هنگام تصميم گيري در باره ادامه يك كار موجود و هنگام بررسي پذيرش كار جديد صاحبكار موجود، كسب كند. در مواردي كه مسايلي مشخص شود و مؤسسه بخواهد كار را بپذيرد يا ادامه دهد بايد نحوه حل و فصل آن مسايل را مستند كند.
28. نمونههايي از موضوعاتي كه مؤسسه در ارتباط با درستكاري صاحبكار مورد توجه قرار ميدهد، به شرح زير است:
- هويت و شهرت تجاري مالكين عمده، هيئت مديره، مديران اجرايي اصلي صاحبكار و اشخاص وابسته آن.
- ماهيت عمليات صاحبکار، شامل رويههاي تجاري آن.
- اطلاعاتي درباره نگرش مالكين عمده، هيئت مديره و مديران اجرايي اصلي صاحبكار درباره موضوعاتي مانند تفسير جسورانه استانداردهاي حسابداري و محيط كنترلهاي داخلي.
- اصرار نامتعارف صاحبكار به پايين نگهداشتن حقالزحمه مؤسسه.
- نشانههايي از وجود محدوديت غیرمتعارف در دامنه كار.
- نشانههـايي حاكـي از احتمال مشاركت صاحبكـار در پولشـويي يـا ساير فعاليتهـاي مجرمانه.
- دلايل پيشنهاد انتخاب مؤسسه و عدم انتخاب مجدد مؤسسه قبلي.
ميزان شناخت مؤسسه از درستكاري صاحبكار معمولاً با استمرار رابطه با آن صاحبكار افزايش مييابد.
29. اطلاعات مؤسسه درباره اين گونه موضوعات ميتواند به عنوان مثال، از طريق زير كسب شود:
- مكاتبه با ارائه كنندگان فعلي و يا قبلي خدمات حرفهاي حسابداري به صاحبكار طبق آيين رفتار حرفهاي و مذاكره با ساير اشخاص ثالث.
- پرس و جو از ساير كاركنان مؤسسه يا اشخاص ثالث مانند بانكها، مشاور حقوقي و دست اندركاران همان صنعت.
- جستجوي سوابق در پايگاههاي اطلاعاتي مربوط.
30. مؤسسه براي تشخيص اينكه آيا توانايي، صلاحيت، زمان و منابع لازم براي پذيرش كار جديد را دارد يا خير، الزامات ويژه آن كار و سوابق كاركنان موجود در همه سطوح مربوط را بررسي ميكند. موضوعات مورد بررسي توسط مؤسسه عبارتند از:
- ميزان شناخت كاركنان مؤسسه از صنعت و موضوعات مرتبط.
- ميزان تجربه كاركنان مؤسسه در باره الزامات قانوني و گزارشگري مربوط و توانايي كسب مهارتها و دانش لازم به گونهاي اثربخش.
- وجود كاركنان كافي با تواناييها و صلاحيتهاي لازم.
- امكان دسترسي به كارشناسان ذیصلاح، در صورت نياز.
- امكان دسترسي به افراد واجد شرايط و صلاحيت لازم براي انجام بررسي كنترل كيفيت كار، در صورت لزوم.
- توانايي مؤسسه در تكميل كار در مهلت گزارشگري.
31. اين موضوع كه پذيرش كار جديد ممكن است به تضاد منافع واقعي يا ظاهري بينجامد نيز مورد بررسي مؤسسه قرار ميگيرد. در صورت شناسايي تضاد منافع بالقوه، مؤسسه مناسب بودن پذيرش كار را ارزيابي ميكند.
32. تصميمگيري در باره پذيرش يا ادامه كار يك صاحبكار موجـود شامـل بررسي آثار نكات عمده شناسايي شده در كارهاي موجود يا قبلي است. براي مثال، صاحبكار ممكن است عمليات تجاري خود را در حوزهاي گسترش داده باشد كه مؤسسه، دانش يا تجربه لازم در آن زمينه را ندارد.
33. در مواردي كه مؤسسه به اطلاعاتي دست يابد كه در صورت دستيابي زودتر به آن از پذيرش كار خودداري ميكرد، سياستها و روشهاي ادامه كار بايد شامل بررسي موارد زير باشد:
الف- مسئوليتهاي حرفهاي و قانوني در شرايط موجود، شامل ملزم بودن يا نبودن گزارش به فرد يا افراد انتخاب كننده مؤسسه يا، در برخي موارد، به مقامات ذيصلاح قانوني.
ب- امكان كنارهگيري از كار.
34. سياستها و روشهاي كنارهگيري از كار، موضوعاتي شامل موارد زير را دربرميگيرد:
- مذاكره با سطوح مناسبي ازمديران اجرايي و هيئتمديره صاحبكار در باره اقدام مناسبي كه مؤسسه ممكن است بر اساس واقعيتها و شرايط مربوط به عمل آورد.
- چنانچـه مؤسسـه كنارهگيري را مناسـب تشخيـص دهد، مذاكـره با سطوح مناسبي از مديران اجرايي و هيئت مديره صاحبكار در باره كنارهگيري از كار و دلايل كنارهگيري.
- بررسي اينكه آيا براي ادامه كار يا گزارش كنارهگيري همراه با دلايل آن به مقامات ذيصلاح قانوني، الزامات حرفهاي، قانوني يا مقرراتي وجود دارد يا خير.
- مستندسازي مسايل عمده، مشاورههاي انجام شده، نتايج بدست آمده و مباني آن.