ب . تعريف وجه نقد بدون شمول اقلام معادل وجه نقد تطابق بيشتري با تفكر حاكمبر مديريت فعاليتهاي اقتصادي و فرهنگ رايج تجاري كشور دارد.
ج . انعكاس جريانهاي نقدي مرتبط با اقلام معادل وجه نقد تحت عنوان جريانهاي نقدي ناشي از سرمايهگذاريهاي كوتاهمدت يا جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي تأمين مالي درصورت جريان وجوه نقد، هماهنگي بيشتري بين اين صورت و طبقهبندي اقلام مربوط در ترازنامه فراهم ميآورد.
د . عدم شمول اقلام معادل وجه نقد در تعريف وجه نقد، قابليت مقايسه جريانهاي نقدي واحدهاي تجاري مختلف را افزايش ميدهد.
طبقهبندي جريانهاي نقدي و نحوه ارائه صورت جريان وجوه نقد
14 . صورت جريان وجوه نقد بايد منعكس كننده جريانهاي نقدي طي دوره تحت سرفصلهاي اصلي
زير باشد:
ـ فعاليتهاي عملياتي،
ـ بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي،
ـ ماليات بر درآمد،
ـ فعاليتهاي سرمايهگذاري، و
ـ فعاليتهاي تأمين مالي.
در ارائـه جريانهاي نقدي، رعايت ترتيب سرفصلها به شرح بالا و نيز ارائـه جمع جريانهاي نقدي منعكس شده در هر سرفصل و جمع كل جريانهاي نقدي قبل از سرفصل فعاليتهاي تأمين مالي ضرورت دارد.
15 . صورت جريان وجوه نقد همچنين بايد شامل صورت تطبيق مانده اول دوره و پايان دوره وجه نقد باشد. صورت تطبيق مزبور بايد هرگونه تفاوتهاي ارزي ناشي از ماندههاي وجه نقد ارزيكه به سود و زيان منظور شده است منجمله تفاوتهاي ارزي ناشي از تسعير جريانهاي نقدي واحدهاي تجاري فرعي خارجي به نرخهايي غير از نرخ تاريخ ترازنامه و ساير گردشهاي مربوط را نشان دهد .
16 . بهمنظور ارتقاي درك استفادهكنندگان از صورتهاي مالي و كمك به دستيابي به اهداف گزارشگري وجه نقد از طريق ارائـه اطلاعات مفيد، لازم است هريك از جريانهاي نقدي در قالب طبقات همگون كه معمولاً قابل ارتباط با فعاليتهاي اصلي به وجود آورنده جريانهاي نقدي مربوط است، در صورت جريان وجوه نقد انعكاس يابد. از آنجا كه ارائـه صورت مزبور در قالب سرفصلهاي اصلي به قابليت مقايسه اطلاعات در سطح واحدهاي تجاري مختلف كمك ميكند، استاندارد حاضر طبقهبندي جريانهاي نقدي را تحت سرفصلهاي اصلي مندرج در بند 14 ضروري ميشمارد.
17 . هريك از سرفصلهاي اصلي صورت جريان وجوه نقد متشكل از سرفصلهاي فرعي است كه با توجه به تنوع جريانهاي نقدي در واحدهاي تجاري مختلف، ميتواند متفاوت باشد. با اين حال توصيه ميشود عناوين سرفصلهاي فرعي بكار رفته در پيوستهاي شماره 1 تا 3
اين استاندارد، در صورت اهميت جريانهاي نقدي مربوط در ارائـه صورت جريان وجوه نقد واحدهاي تجاري مورد استفاده قرار گيرد. بديهي است واحدهاي تجاري ميتوانند علاوهبر سرفصلهاي فرعي موصوف، سرفصلهاي فرعي ديگري را كه متضمن اطلاعات مربوط به شرايط خاص آن واحدها باشد، در ارائـه صورت جريان وجوه نقد بكار گيرند.
گزارش جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي
18 . مبلغ جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي، يكي از شاخصهاي اصلي ارزيابي اين موضوع است كه عمليات واحد تجاري تا چه ميزان به جريانهاي وجه نقد كافي جهت بازپرداخت وامها، نگهداشت توان عملياتي واحد تجاري و پرداخت سود سهام منجر شده و انجام سرمايهگذاريهاي جديد را بدون تمسك به منابع مالي خارج از واحد تجاري ميسر كرده است. ارائه اطلاعات درباره جزئيات جريانهاي نقدي عملياتي تاريخي، در كنار ساير اطلاعات، براي پيشبيني جريانهاي نقدي آتي مفيد خواهد بود.
19 . فعاليتهاي عملياتي عبارت از فعاليتهاي اصلي مولد درآمد عملياتي واحد تجاري است. فعاليتهاي مزبور متضمن توليد و فروش كالا و ارائـه خدمات است و هزينهها و درآمدهاي مرتبط با آن در تعيين سود يا زيان عملياتي درصورت سود و زيان منظور ميشود. جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي اساساً دربرگيرنده جريانهاي ورودي و خروجي نقدي مرتبط با فعاليتهاي مزبور است. مثالهايي از جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي به شرح زير است:
الف . دريافتهاي نقدي حاصل از فروش كالا و ارائـه خدمات.
ب . دريافتهاي نقدي حاصل از حق امتياز، حقالزحمه، كارمزد و ساير درآمدهاي عملياتي.
ج . پرداختهاي نقدي به فروشندگان كالا و خدمات.
د . پرداختهاي نقدي به كاركنان واحد تجاري يا از جانب آنها.
ﻫ . دريافتها و پرداختهاي نقدي يك شركت بيمه بابت حق بيمهها، خسارات، مستمريها و ساير پرداختهاي بيمهاي.
و . دريافتها و پرداختهاي مرتبط با قراردادهاي منعقد شده با اهداف تجاري و عملياتي.
ز . پرداختهاي نقدي بابت مزاياي پايان خدمت كاركنان و هزينه سازماندهي مجدد.
20 . از آنجا كه طبقهبندي جريانهاي نقدي در صورت جريان وجوه نقد به سرفصلهاي مشخصي محدود شده است، همواره اين احتمال وجود دارد كه برخي جريانهاي نقدي ماهيتاً بهطور مستقيم قابل ارتباط با هيچ يك از سرفصلهاي اصلي نباشد. بدينلحاظ ، به موجب اين استاندارد درصورت وجود چنين اقلامي، جريانهاي نقدي مربوط به عنوان جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي طبقهبندي ميشود. نمونه اين اقلام، جريانهاي نقدي مرتبط با فروش مواد اوليه در واحدهاي تجاري توليدي و جريانهاي نقدي ناشي از خدمات جنبي فعاليتهاي اصلي از قبيل حمل موردي كالاي فروش رفته است.
21 . واحدهاي تجاري بايد جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي را با بكارگيري يكي از روشهاي زير گزارش كنند:
الف . روش مستقيم كه به موجب آن ناخالص وجوه نقد دريافتي و پرداختي بر حسب طبقات عمده افشا ميشود، مگر در مورد جريانهاي نقدي عملياتي مورد اشاره در بندهاي 36 و 38 كه برمبناي خالص گزارش ميشود، يا
ب . روش غيرمستقيم كه به موجب آن سود يا زيان عملياتي با انجام تعديلات زير به خالص جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي تبديل ميشود:
ـ اثر معاملات و رويدادهايي كه داراي ماهيت غير نقدي است، و
ـ اثر اقلامي كه در محاسبه سود يا زيان عملياتي دوره جاري منظور شده باشد، ليكن جريانهاي نقدي مرتبط با آنها در دورههاي قبل حادث شده يا در دورههاي آينده حادث خواهد شد و بالعكس.
22 . برايگزارش خالص جريان وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي در روش مستقيم، دريافتهـا و پرداختهاي نقـدي عملياتي (از قبيل دريافتهاي نقدي از مشتريان، پرداختهاي نقـدي به فروشندگان و پرداختهاي نقدي به كاركنان يا از جانب كاركنان) كه تشكيل دهنده خالص جريان وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي است، به طور جداگانه در صورت جريان وجوه نقد ارائه ميشود. در گزارشگري به روش غير مستقيم، با انجام تعديلاتي در سود يا زيان عملياتي در رابطه با موارد مندرج در صفحه بعد، جريان خالص وجه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي محاسبه ميشود:
الف . اقلام با ماهيت غيرنقدي از قبيل هزينه استهلاك و هزينه مزاياي پايان خدمت كاركنان.
ب . اقلاميكه در محاسبه سود يا زيان عملياتي دوره جاري منظور شده، ليكن جريانهاي نقدي مرتبط با آن به ترتيب در دورههاي قبل حادث شده است يا در دورههاي آينده حادث خواهد شد و بالعكس، از قبيل افزايش يا كاهش مانده موجودي مواد و كالا و حسابهاي دريافتني و پرداختني عملياتي نسبت به مانده پايان دوره قبل و نيز افزايش يا كاهش مانده پيشپرداخت هزينه و خريد كالا و پيشدريافت درآمد و فروش كالا نسبت به مانده پايان دوره قبل.
لازم به ذكر است كه در محاسبه جريان خالص وجه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي، اقلام مورد اشاره در بند 20، درصورت وجود، نيز بايد مدنظر قرار گيرد.
23 . مزيت اصلي روش مستقيم اين است كه دريافتها و پرداختهاي نقدي عملياتي را نشان ميدهد. اطلاع از منابع مشخص دريافتهاي نقدي و مقاصد مربوط به پرداختهاي نقدي انجام شده در دورههاي گذشته ميتواند در براورد جريانهاي نقدي آتي مفيد واقع شود، ليكن ممكن است در برخي موارد، منافع حاصل از ارائـه اطلاعات به استفادهكنندگان بدين شيوه، بر هزينههاي تهيه و ارائـه اين اطلاعات توسط واحد تجاري فزوني نداشته باشد، لذا اين استاندارد كاربرد روش مستقيم را الزامي نميداند. با اينحال در شرايطيكه مزاياي اطلاعات ارائه شده در روش مستقيم بر هزينههاي تهيه اين اطلاعات فزوني داشته باشد، به منظور ارائـه اطلاعات مفيد، استفاده از روش مستقيم توصيه ميشود.
24 . مزيت اصلي روش غيرمستقيم اين است كه تفاوت بين سود عملياتي و جريان وجه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي به گونه برجستهاي نشان داده ميشود. بسياري از استفادهكنندگان صورتهاي مالي معتقدند كه چنين صورتي در ارائـه تصويري از كيفيت سود واحد تجاري، حائز اهميت اساسي است. برخي سرمايهگذاران و بستانكاران، جريانهاي نقدي آتي را از طريق تخمين سود آتي و انجام تعديلاتي در رابطه با اقلام با ماهيت غيرنقدي و نيز اقلام مبتنيبر تعهدي عمل كردن درآمد و هزينه براورد ميكنند و از اين رو، اطلاعات مربوط به تعديلات مزبور در دورههاي گذشته ميتواند در برآورد تعديلات آتي مفيد واقع شود.
25 . در ارائـه جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي، تبعيت از الگوهاي زير ضروري است:
الف . در صورت كاربرد روش مستقيم، اجزاي تشكيل دهنده خالص جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي در صورت جريان وجوه نقد ارائه شود و صورت تطبيق خالص جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي با سود يا زيان عملياتي از طريق يادداشتهاي توضيحي ارائه شود.
ب . در صورت كاربرد روش غيرمستقيم، خالص جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي در صورت جريان وجوه نقد نمايش يابد و صورت تطبيق آن با سود يا زيان عملياتي از طريق يادداشتهاي توضيحي ارائه شود.
26 . بهمنظور فراهم كردن قابليت مقايسه، لازم است واحدهاي تجاري مختلف در تهيه صورت جريان وجوه نقد از شكل واحدي تبعيت كنند. در اين رابطه ضروري است خالص جريان نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي در صورت جريان وجوه نقد انعكاس يافته و صورت تطبيق آن با سود يا زيان عملياتي دوره در يادداشتهاي توضيحي افشا شود. انعكاس صورت تطبيق مزبور در يادداشتهاي توضيحي به اين دليل است كه اين صورت، بخشي از صورت جريان وجوه نقد محسوب نميشود، چرا كه اطلاعات ارائه شده درآن در چارچوب وظايف اصلي صورت اخير يعني ارائـه اطلاعات در مورد منابع و مصارف وجه نقد و تغييرات نقدينگي واحد تجاري قرار نميگيرد، بلكه ارائـه آن اصولاً به منظور ايجاد ارتباط بين اطلاعات مندرج در صورت جريان وجوه نقد و اطلاعات ارائه شده در ساير صورتهاي مالي اساسي صورت ميگيرد. باتوجه به مطالب ياد شده، در صورت بكارگيري روش مستقيم، ضمن درج دريافتها و پرداختهاي نقدي عملياتي در صورت جريان وجوه نقد، صورت تطبيق يادشده نيز در يادداشتهاي توضيحي ارائه ميشود.
گزارش ساير جريانهاي نقدي
27 . كليه جريانهاي عمده ورودي و خروجي نقدي مرتبط با هريك از سرفصلهاي ” بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي “، ” ماليات بر درآمد “ ، ” فعاليتهاي سرمايهگذاري “ و ” فعاليتهاي تأمين مالي “ بايد برمبناي ناخالص و به طور جداگانه در صورت جريان وجوه نقد انعكاس يابد، مگر در مورد جريانهاي نقدي مشروحه در بندهاي 36 و 38 كه برمبناي خالص گزارش ميشود .
بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي
28 . به موجب اين استاندارد، ارائـه خالص جريان نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي نبايد تحت تأثير ساختار سرمايه واحد تجاري قرار گيرد و بدين ترتيب پرداختهاي مرتبط با سود و كارمزد تأمين مالي بايد جداگانه نشان داده شود و نيز نحوه ارائـه صورت جريان وجوه نقد بايد تا حد امكان با ساير صورتهاي مالي اساسي از جمله صورت سود و زيان هماهنگي داشته باشد. براين اساس، به استثناي مورد مندرج در بند 30 ، كليه مبالغ دريافتي و پرداختي در رابطه با سود سهام، درآمد سرمايهگذاري و سود و كارمزد تأمين مالي معمولاً در سرفصل جداگانهاي با عنوان ” بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي“ طبقهبندي ميشود.
29 . بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي دربرگيرنده دريافتهاي حاصل از مالكيت سرمايهگذاريها و سود دريافتي از بابت سپردههاي سرمايهگذاري بلندمدت و كوتاهمدت بانكي و نيز پرداختهاي انجام شده به تأمين كنندگان منابع مالي است بجز موارد مندرج در بندهاي 19، 33 و 35 اين استاندارد كه تحت سرفصلهاي ” فعاليتهاي عملياتي“، ” فعاليتهاي سرمايهگذاري“ و ” فعاليتهاي تأمين مالي“ طبقهبندي ميشود. نمونه اقلامي كه تحت سرفصل ”بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي“ ارائه ميشود، به شرح زير است:
الف. جريانهاي نقدي ورودي:
- سود و كارمزد دريافتي، و
- سود سهام دريافتي شامل سودسهام دريافتي از شركتهايسرمايهپذيريكه سرمايهگذاري در آنها به روش ارزش ويژه در حسابها انعكاس يافته است.
ب . جريانهاي نقدي خروجي:
- سود و كارمزد پرداختي (اعم از اينكه به حساب دارايي تحصيل شده يا به هزينه دوره منظور شده باشد)،
- سود سهام پرداختي، و
- حصهاي از اقساط اجاره به شرط تمليك پرداختي كه هزينه تأمين مالي محسوب ميشود.
30 . در مورد برخي واحدهاي تجاري از قبيل بانكها، مؤسسات مالي، شركتهاي سرمايهگذاري و شركتهاي بيمه هرگاه اقلامي از قبيل سود سهام، سود تسهيلات دريافتي و پرداختي، سود پرداختي به صاحبان سپردههاي سرمايهگذاري، درآمد سرمايهگذاريها و نظاير آن در محاسبه سود (زيان) عملياتي در صورت سود و زيان منظور شود، كليه مبالغ دريافتي و پرداختي در رابطه بـا اقلام مزبـور به عنوان جريـان وجوه نقد ناشي از فعاليتهـاي عملياتي در صورت جريان وجوه نقد اين واحدهاي تجاري انعكاس مييابد.
ماليات بر درآمد
31 . جريانهاي نقدي مرتبط با ماليات بر درآمد براي اغلب استفادهكنندگان صورتهاي مالي داراي اهميتي ويژه است. باتوجه به دلايل زير به موجب اين استاندارد، مجموع جريانهاي نقدي مرتبط با ماليات بر درآمد تحت سرفصل جداگانهاي درصورت جريان وجوه نقد انعكاس مييابد :
الف . تفكيك جريانهاي نقدي مربوط به ماليات بر درآمد برحسب فعاليتهاي به وجود آورنده آن (عملياتي، سرمايهگذاري و تأمين مالي) اغلب برمبنايي اختياري امكانپذير است كه اين نحوه تخصيص اطلاعات مفيدي ارائه نميكند.
ب . جريانهاي مرتبط با ماليات بر درآمد معمولاً در يك جريان منفرد تبلور مييابد و جريانهاي ورودي و خروجي جداگانهاي تشكيل نميدهد. بدين لحاظ تخصيص آنها به ساير سرفصلهاي اصلي صورت جريان وجوه نقد، لزوماً اطلاعات مورد انتظار را در مورد جريانهاي نقدي واقعي واحد تجاري فراهم نميآورد.
32 . جريانهاي نقدي مورد اشاره در بند 31 تنها منحصر به پرداختها يا عليالحسابهاي پرداختي از بابت ماليات بر درآمد و يا استرداد مبالغ پرداختي از همين بابت است و در برگيرنده جريانهاي نقدي مربوط به ساير انواع مالياتها كه درآمد مربوط جزء درآمد مشمول ماليات تلقي نميشود (از قبيل مالياتهاي تكليفي و مالياتهاي مستقيم وضع شده بر توليد يا فروش) نيست. جريانهاي نقدي مربوط به مالياتهاي اخيرالذكر برحسب مورد تحتساير سرفصلهاي اصلي در صورت جريان وجوه نقد ارائه ميشود.
فعاليتهاي سرمايهگذاري
33 . جريانهاي نقدي منظور شده تحت سرفصل ” فعاليتهاي سرمايهگذاري“ مشتملبر جريانهاي مرتبط با تحصيل و فروش سرمايهگذاريهاي كوتاهمدت، سرمايهگذاريهاي بلندمدت و داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود و نيز پرداخت و وصول تسهيلات اعطايي به اشخاص مستقل از واحد تجاري بجز كاركنان ميباشد. نمونههايي از جريانهاي نقدي مرتبط با فعاليتهاي سرمايهگذاري به شرح زير است:
الف . جريانهاي نقدي ورودي :
- دريافتهاي نقدي حاصل از فروش سرمايهگذاري در سهام يا اوراق مشاركت ساير واحدهاي تجاري.
- دريافتهاي نقدي حاصل از فروش داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود.
- دريافتهاي نقدي مرتبط با اصل سپردههاي سرمايهگذاري بلندمدت بانكي.
- دريافتهاي نقدي حاصل از وصول اصل وامهاي پرداختي به ساير اشخاص شامل وصول قرضالحسنه پرداختي.
ب . جريانهاي نقدي خروجي :
- پرداختهاي نقدي جهت تحصيل سرمايهگذاري در سهام يا اوراق مشاركت ساير واحدهاي تجاري.
- پرداختهاي نقدي جهت تحصيل داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود. اين پرداختها شامل پرداختهاي مرتبط با مخارج توسعه منظور شده به دارايي و نيز ساخت دارايي ثابت مشهود توسط واحد تجاري است.
- سپردهگذاري نزد بانكها در قالب سپردههاي سرمايهگذاري بلند مدت.
- وامهاي نقدي پرداختي به ساير اشخاص شامل قرضالحسنه.
34 . فعاليتهاي سرمايهگذاري گاه جهت حفظ سطح جاري عمليات واحد تجاري و گاه جهت بسط يا محدود كردن حجم عمليات انجام ميشود. علاوه بر اين، فعاليتهاي سرمايهگذاري ممكن است داراي اثرات تبعي بر فعاليتهاي عملياتي مثلاً از طريق ايجاد نياز به سرمايه در گردش بيشتر باشد. اعتقاد بر اين است كه معيارهاي تشخيص مخارجي كه به منظور بسط حجم عمليات واحد تجاري انجام شده از مخارجي كه جهت نگهداشت سطح عمليات صورت گرفته، در سطح واحدهاي تجاري مختلف متفاوت است واين امر قابليت مقايسه حاصل از ارائه اطلاعات تحت سرفصلهاي اصلي را كاهش ميدهد.
صفحه 1 2 3 4 5