فعاليتهاي‌ تأمين‌ مالي‌

35 .   جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ تأمين‌ مالي‌ شامل‌ دريافتهاي‌ نقدي‌ از تأمين‌ كنندگان‌ منابع‌ مالي‌ خارج‌ از واحد تجاري‌ (شامل‌ صاحبان‌ سرمايه‌) و بازپرداخت‌ اصل‌ آن‌ است‌. افشاي‌ جداگانه‌ جريانهاي‌ نقدي‌ مزبور جهت‌ پيش‌بيني‌ جريانهاي‌ نقدي‌ آتي‌ لازم‌ به منظور ايفاي‌ تعهدات‌ به‌ تأمين‌ كنندگان‌ منابع‌ مالي‌ واحد تجاري‌ مفيد است‌. نمونه‌هايي‌ از جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ تأمين‌ مالي‌ به‌ شرح‌ زير است‌:

الف ‌. جريانهاي‌ نقدي‌ ورودي‌ :

-   دريافتهـاي‌ نقـدي‌ حاصل از صـدور سهـام‌.

-   دريافتهـاي‌ نقـدي‌ حاصل از صـدور اوراق‌ مشاركت‌، وامهـا و ساير تسهيلات‌ كوتاه‌ مدت‌ و بلند مدت‌.

ب .  جريانهاي‌ نقدي‌ خروجي‌ :

-   بازپرداخت‌ اصل‌ اوراق‌ مشاركت‌، وامها و ساير تسهيلات‌ دريافتي‌.

-   پرداخت‌ حصه‌ اصل‌ اقساط‌ اجاره‌ به‌ شرط‌ تمليك‌.

-   پرداخت‌ هرگونه‌ مخارج‌ (بجز سود تضمين‌شده‌ و كارمزد پرداختي‌ بابت‌ تأمين‌ مالي‌) در رابطه‌ با اخذ تسهيلات‌ مالي‌، صدور سهام‌ و اوراق‌ مشاركت‌ و ساير راههاي‌ تأمين ‌مالي‌.

دريافتها و پرداختهاي‌ نقدي‌ با ماهيت‌ تأمين‌ مالي‌ از يا به‌ واحدهاي‌ سرمايه‌پذيري‌ كه‌ سرمايه‌گذاري‌ در آنها به‌ روش‌ ارزش‌ ويژه‌ در حسابها انعكاس‌ يافته‌ است‌ به‌ طور جداگانه‌ تحت‌ همين‌ سرفصل‌ اصلي‌ نمايش‌ مي‌يابد.

گزارش‌ جريانهاي‌ نقدي‌ بر مبناي‌ خالص‌

36 .     جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌، سرمايه‌گذاري‌ و تأمين‌ مالي‌ زير را مي‌توان‌ برمبناي‌ خالص‌ گزارش‌ كرد :

الف ‌.   دريافتها و پرداختهاي‌ نقدي‌ از جانب‌ مشتريان‌، هنگامي‌ كه‌ جريانهاي‌ نقدي‌ عملاً بيانگر فعاليتهاي‌ مشتري‌ باشد و نه‌ واحد تجاري‌ .

ب‌  .    دريافتها و پرداختهاي‌ نقدي‌ در رابطه‌ با اقلامي‌ كه‌ گردش‌ آنها سريع‌، مبلغ‌ آنها قابل‌ ملاحظه‌ و سر رسيد اوليه‌ آنها حداكثر سه‌ ماه‌ باشد .

37 .   در برخي‌ موارد، گزارش‌ جريانهاي‌ نقدي‌ اعم از عملياتي‌، سرمايه‌گذاري‌ و تأمين‌ مالي‌ به‌ طور ناخالص‌ ممكن‌ است‌ اطلاعات‌ مفيدي‌ دراختيار استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ قرار ندهد. در اين‌ موارد جريانهاي‌ نقدي‌ برمبناي‌ خالص‌ گزارش‌ مي‌شود. نمونه‌هايي‌ از جريانهاي‌ نقدي‌ ياد شده‌ به‌ شرح‌ زير است‌ :

-   وصول‌ مالياتهاي‌ غيرمستقيم‌ و عوارض‌ از مشتريان‌ و پرداخت‌ آن‌ به‌ مراجع‌ ذيربط‌.

-   پرداختها و دريافتهاي‌ ناشي از خريد و فروش‌ سرمايه‌گذاري‌ به‌ شرط‌ آنكه‌ به دفعات‌ صورت‌ گرفته‌ باشد، مبالغ‌ مربوط‌ قابل‌ ملاحظه‌ باشد و سرمايه‌گذاريها داراي‌ سررسيد سه‌ ماه‌ يا كمتر باشد.

-   دريافتها و پرداختهاي‌ مربوط‌ به‌ استقراضهاي‌ كوتاه‌ مدتي‌ كه‌ سررسيد آنها از سه‌ ماه‌ تجاوز نكند.

38 .    علاوه‌ بر موارد مذكور در بند 36، جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ زير را در بانكها و ساير مؤسسات‌ مالي‌ مي‌توان‌ برمبناي‌ خالص‌ گزارش‌ كرد:

الف‌ .   دريافتها و پرداختهاي‌ نقدي‌ مرتبط‌ با قبول‌ و بازپرداخت‌ انواع‌ سپرده‌ها (سپرده‌هاي‌ جاري‌ قرض‌الحسنه‌، پس‌انداز و سپرده‌هاي‌ مدت‌دار) .

ب‌  .    سپرده‌گذاري‌ نزد ساير بانكها و مؤسسات‌ مالي‌ و برداشت‌ از سپرده‌هاي‌ مذكور .

ج‌    .    تسهيلات‌ و اعتبارات‌ پرداختي‌ به‌ مشتريان‌ و وصول‌ اصل‌ آنها.

39 .   گزارش‌ جريانهاي‌ نقدي‌ عملياتي‌ به‌ طور ناخالص‌ توسط‌ بانكها و مؤسسات‌ مالي‌ لزوماً اطلاعات‌ مفيدي‌ دراختيار استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ آنها قرار نمي‌دهد، زيرا جريانهاي‌ نقدي‌ ناخالص‌ عملياتي‌ در اين‌ گونه‌ واحدهاي‌ تجاري‌ اساساً جريانهايي‌ است‌ كه‌ درنتيجه‌ تصميم‌ اشخاص‌ ثالث‌ مبني‌بر سپرده‌گذاري‌ يا اخذ وام‌ ايجاد شده‌ است‌ و جريانهاي‌ نقدي‌ مرتبط‌ با واريز يا برداشت‌ از حسابهاي‌ سپرده‌ نزد بانكها خارج‌ از تصميم‌ مديريت‌ بانك‌ مي‌باشد. بدين‌ لحاظ‌، به موجب‌ اين‌ استاندارد، بانكها و ساير مؤسسات‌ مالي‌ مي‌توانند جريانهاي‌ نقدي‌ عملياتي‌ را به‌ طور خالص‌ گزارش‌ كنند. اعتقاد بر اين‌ است‌ كه‌ اين‌ نحوه‌ ارائه‌ جريانهاي‌ نقدي‌ عملياتي‌ در كنار گزارش‌ جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از ساير فعاليتهاي‌ بانكها و مؤسسات‌ مالي‌، اطلاعات‌ مفيدي‌ در اختيار استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ قرار مي‌دهد.

سرمايه‌گذاري‌ در واحدهاي‌ تجاري‌ فرعي‌ و وابسته‌ و صورت‌ جريان‌ وجوه نقد تلفيقي‌

40 .   هرگاه‌ در حسابداري‌ سرمايه‌گذاري‌ در واحدهاي‌ تجاري‌ فرعي‌ و وابسته‌ از روش‌ ارزش‌ ويژه‌ يا روش‌ بهاي‌ تمام‌ شده‌ استفاده‌ شود، در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد واحد تجاري‌ سرمايه‌گذار تنها جريانهاي‌ نقدي‌ بين‌ واحد تجاري‌ و واحد تجاري‌ سرمايه‌ پذير گزارش‌ مي‌شود.

41 .   صورت‌ جريان‌ وجوه نقد تلفيقي‌ تنها در برگيرنده‌ جريانهاي‌ نقدي‌ خارج‌ از گروه‌ است‌. بدين‌ ترتيب‌، جريانهاي‌ نقدي‌ داخل‌ گروه‌ بايد در تهيه‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد تلفيقي‌ حذف‌ شود. سود سهام‌ پرداختي‌ به‌ سهامداران‌ اقليت‌ تحت‌ سرفصل‌ اصلي‌ ” بازده‌ سرمايه‌گذاريها و سود پرداختي‌ بابت‌ تأمين‌ مالي‌“ به‌ طور جداگانه‌ انعكاس‌ مي‌يابد. درمواردي‌ كه‌ براي‌ انعكاس‌ سرمايه‌گذاري‌ واحدهاي‌ تجاري‌ فرعي‌ در صورتهاي‌ مالي‌ تلفيقي‌ از روش‌ ارزش‌ ويژه‌ استفاده‌ مي‌شود، صورت‌ جريان‌ وجوه نقد تلفيقي‌تنها در برگيرنده‌ جريانهاي‌ نقدي‌ واقعي‌ بين‌ گروه‌ و واحد تجاري‌ سرمايه‌ پذير است‌.

42 .      مبالغ‌ جريانهاي‌ نقدي‌ خروجي‌ ناشي از تحصيل‌ يا جريانهاي‌ نقدي‌ ورودي‌ حاصل از فروش‌ واحدهاي‌ تجاري‌ فرعي‌ بايد به‌ طور جداگانه‌ تحت‌ سرفصل‌ فعاليتهاي‌ سرمايه‌گذاري‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد تلفيقي‌ گزارش‌ شود. مبالغ‌ مزبور بايد به‌ طور خالص‌ و پس‌ از كسر مانده‌هاي‌ وجه نقد انتقالي‌ در فرآيند تحصيل‌ يا فروش‌ محاسبه‌ شود.

43 .     واحد تجاري‌ اصلي‌ بايد درارتباط‌ با تحصيل‌ و فروش‌ واحدهاي‌ تجاري‌ فرعي‌ موارد زير را در يادداشتهاي‌ توضيحي‌ افشا كند:

الف ‌.   خالص‌ ارزش‌ داراييهاي‌ واحد تجاري‌ فرعي‌ تحصيل‌ شده‌ يا فروش‌ رفته‌ بر حسب‌ طبقات‌ عمده‌ دارايي‌ و بدهي‌.

ب  .    مابه‌ازاي‌ پرداختي‌ يا دريافتي‌ به‌ تفكيك‌ حصه‌ نقدي‌ و غير نقدي‌.

ج‌    .    نحوه‌ محاسبه‌ خالص‌ مانده‌ وجه نقد پرداختي‌ يا دريافتي‌ مندرج‌ در متن‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد.

پيوست‌ شماره‌ 2 اين‌ استاندارد، نمونه‌اي‌ از نحوه‌ افشاي‌ موارد بالا را نشان‌ مي‌دهد.

44 .   هرگاه‌ طي‌ دوره‌ مالي‌، يك‌ واحد تجاري‌ فرعي‌ به‌ گروهي‌ بپيوندد يا از آن‌ جدا شود، صورت‌ جريان‌ وجوه نقد تلفيقي‌ در برگيرنده‌ جريانهاي‌ نقدي‌ واحد تجاري‌ فرعي‌ مربوط‌ براي‌ دوره‌ بعد از تملك‌ يا قبل‌ از فروش‌ واحد تجاري‌ فرعي‌ يعني‌ همان‌ دوره‌اي‌ خواهد بود كه‌ صورت‌ سود و زيان‌ تلفيقي‌ نتايج‌ عمليات‌ واحد تجاري‌ فرعي‌ را منعكس‌ مي‌سازد.

جريانهاي‌ نقدي‌ ارزي‌

45 .     جريانهاي‌ نقدي‌ ناشي از معاملات‌ ارزي‌ بايد با اعمال‌ نرخ‌ ارز رايج‌ در تاريخ‌ تسويه‌ نقدي‌ (يا نرخ‌ قراردادي‌) به‌ ريال‌ تسعير شده‌ و در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد ارائه‌ شود.

46 .     جريانهاي‌ نقدي‌ واحدهاي‌ تجاري‌ فرعي‌ خارجي‌ بايد بر همان‌ مبنايي‌ كه‌ براي‌ تسعير عملكرد مالي‌ آن‌ بكار گرفته‌ مي‌شود به‌ ريال‌ تسعير شده‌ و در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد تلفيقي‌ ارائه‌ شود.

جريانهاي‌ نقدي‌ ارزي‌ در واحدهاي‌ تجاري‌ منفرد

47 .   در مواردي‌ كه‌ واحد تجاري‌ معاملاتي‌ را به‌ ارز انجام‌ دهد، تا زماني‌ كه‌ در ارتباط‌ با اين‌ معاملات‌ وجه نقد ارزي‌ دريافت‌ يا پرداخت‌ نشده‌ باشد، اين‌ معاملات‌ تأثيري‌ برخالص‌ جريان‌ وجوه نقد نخواهد داشت‌. در زمان‌ تسويه‌ نقدي‌ اقلام‌ دريافتني‌ و پرداختني‌ مربوط‌، دريافتها و پرداختهاي‌ ارزي‌ به‌ نرخ‌ رايج‌ در تاريخ‌ تسويه‌ نقدي‌ (يا به‌ نرخ‌ قراردادي‌) در حسابها انعكاس‌ مي‌يابد و مبلغ‌ ريالي‌ حاصل‌، مبلغي‌ است‌ كه‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد انعكاس‌ خواهد يافت‌. بنابراين‌ هرگاه‌ سود يا زيان‌ ناشي از تسعير معاملات‌ تسويه‌ شده‌ به‌ سود و زيان‌ دوره‌ منظور شده‌ باشد و اين‌ سود يا زيان‌ ماهيت‌ عملياتي‌ داشته‌ باشد، در صورت‌ كاربرد روش‌ غيرمستقيم‌ براي‌ محاسبه‌ خالص‌ جريان‌ وجه نقد حاصل از فعاليتهاي‌ عملياتي‌، تعديل‌ ديگري‌ در سود عملياتي‌ ضرورت‌ نخواهد داشت‌. به گونـه‌ مشابه‌، هرگاه‌ سود يا زيان‌ ناشي از تسعير مانده‌هاي‌ عملياتي‌ تسويه‌ نشده‌ به‌ سود و زيان‌ منظور شود، نحوه عمل‌ به‌ ترتيب‌ فوق‌ خواهد بود، چرا كه‌ مثلاً افزايش‌ حسابهاي‌ دريافتني‌ در قالب‌ گردش‌ اين‌ حسابها، در تعديلات‌ سود عملياتي‌ منظور مي‌شود و اين‌ افزايش‌كه‌ دربرگيرنده‌ سود يا زيان‌ ناشي از تسعير مانده‌ حسابهاي‌ دريافتني‌ است‌، مبالغ‌ منظور شده‌ به‌ سود و زيان‌ از بابت‌ اين‌ تسعير را خنثي‌ مي‌كند. درصورت‌ كاربرد روش‌ غيرمستقيم‌ جهت‌ محاسبه‌ خالص‌ جريان‌ وجه نقد ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌، در موارد مندرج در صفحه بعد، تعديل‌ سود عملياتي‌ از بابت‌ سود يا زيانهاي‌ ناشي از تسعير معاملات‌ تسويه‌ شده‌ و مانده‌هاي‌ تسويه‌ نشده‌ ضرورت‌ مي‌يابد:

الف . هرگاه‌ بخشي‌ از سود يا زيان‌ ناشي از تسعير معاملات‌ عملياتي‌ تسويه‌ شده‌ و مانده‌هاي‌ عملياتي‌ تسويه‌ نشده‌ به موجب‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌ يا قوانين‌ آمره‌ به‌ سود و زيان‌ دوره‌ منظور نشده‌ باشد.

ب .  هرگاه‌ سود يا زيان‌ ناشي از تسعير معاملات‌ غيرعملياتي‌ تسويه‌ شده‌ يا مانده‌هاي‌ غيرعملياتي‌ تسويه‌ نشده‌ در محاسبه‌ سود عملياتي‌ دوره‌ منظور شده‌ باشد.

ج‌  .  هرگاه‌ سود يا زيان‌ ناشي از تسعير وجه نقد در محاسبه‌ سود يا زيان‌ عملياتي‌ دوره‌ منظور شده‌ باشد.

لازم‌ به‌ ذكر است‌ كه‌ در موارد الف‌ و ب‌ ، تعديلات‌ انجام‌ شده‌ در محاسبه‌ جريانهاي‌ نقدي‌ در سرفصلهاي‌ اصلي‌ مربوط‌ منظور مي‌شود. درارتباط‌ با بند ج‌، تعديلات‌ انجام‌ شده‌ به عنـوان‌ يكي‌ از عوامل‌ تطبيق‌ بيـن‌ مـانـده‌ اول‌ دوره‌ و پـايـان‌ دوره‌ وجـه نقـد در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد ارائه‌ مي‌شود.

جريانهاي‌ نقدي‌ ارزي‌ در گروه‌ واحدهاي‌ تجاري‌

48 .   هرگاه‌ بخشي‌ از فعاليت‌ واحد تجاري‌ توسط‌ يك‌ واحد تجاري‌ سرمايه‌پذيرخارجي‌ انجام‌ شود، جريانهاي‌ نقدي‌ واحد تجاري‌ خارجي‌ برهمان‌ مبنايي‌ كه‌ براي‌ تسعير عملكرد مالي‌ آن‌ بكار گرفته‌ شده‌، به‌ ريال‌ تسعير و در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد تلفيقي‌ انعكاس‌ مي‌يابد. هرگاه‌ نرخ‌ ارز مورد استفـاده‌ جهت‌ تسعيـر عملكرد مالي‌ واحـد تجـاري‌، نرخ‌ واقعي
(نرخ‌ تاريخ‌ معامله‌) باشد، جريانهاي‌ نقدي‌ بين‌ واحدهاي‌ تجاري‌ گروه‌، به‌ طور كامل‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد تلفيقي‌ حذف‌ مي‌شود. در مواردي‌ كه‌ نرخ‌ مورد استفاده‌ جهت‌ تسعير با نرخ‌ واقعي‌ تفاوت‌ داشته‌ باشد (مثلاً نرخ‌ ميانگين‌ ارز طي‌ دوره‌)، حذف‌ كامل‌ جريانهاي‌ نقدي‌ بين‌ واحدهاي‌ تجاري‌ گروه‌ امكان‌پذير نخواهد بود. راه‌ حل‌ عملي‌ جهت‌ برخورد با مغايرت‌ ايجاد شده‌، تهاتر آن‌ با خالص‌ گردش‌ حسابهاي‌ دريافتني‌ يا پرداختني‌ درصورت‌ تطبيق‌ سود (زيان‌) عملياتي‌ با خالص‌ جريان‌ وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ است‌.

جريانهاي‌ نقدي‌ استثنايي‌ و غير مترقبه‌

جريانهاي‌ نقدي‌ استثنايي‌

49 .      جريانهاي‌ نقدي‌ استثنايي‌ عملياتي‌ بايد در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد به‌ طور جداگانه‌ انعكاس‌ يابد و افشاي‌ كافي‌ در مورد ماهيت‌ آنها در يادداشتهاي‌ توضيحي‌ صورت‌ گيرد.

50 .   جريانهاي‌ نقدي‌ استثنايي‌ به‌ آن‌ دسته‌ از جريانهاي‌ ورودي‌ و خروجي‌ وجه نقد اطلاق‌ مي‌شود كه‌ داراي‌ اهميت‌ بوده‌، از عملیات در حال تداوم واحد تجاري‌ ناشي‌ شده‌ و اقلامي‌ را در بر مي‌گيرد كه‌ به منظور ارائـه‌ تصويري‌ مطلوب‌ از انعطاف‌ پذيري‌ مالي‌ واحد تجاري‌، افشاي‌ جداگانه‌ آنها به‌ لحاظ‌ استثنايي‌ بودن‌ ماهيت‌ يا وقوع‌ ضرورت‌ مي‌يابد. جريانهاي‌ نقدي‌ استثنايي‌ كه‌ درصورت‌ جريان‌ وجوه نقد به‌ طور جداگانه‌ انعكاس‌ مي‌يابد با ” اقلام‌ استثنايي‌“ كه‌ به موجب‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 6 با عنوان‌ گزارش‌ عملكرد مالي‌ در صورت‌ سود و زيان‌ به‌ طور جداگانه‌ افشا مي‌شود، لزوماً ارتباطي‌ نداشته‌ و مستلزم‌ قضاوت‌ مستقل‌ است‌. برخي‌ جريانهاي‌ نقدي‌ عملياتي‌ كه‌ طبق‌ تعريف‌ فوق‌ استثنايي‌ تلقي‌ مي‌گردد، ممكن‌ است‌ تأثيري‌ در سود و زيان‌ عملياتي‌ دوره‌ نداشته‌ باشد، براي‌ نمونه‌ پيش‌دريافت‌ عمده‌ از خريداران‌ در مواردي‌ كه‌ دريافت‌ آن‌ معمول‌ نبوده‌ است‌.

51 .   باتوجه‌ به‌ مراتب‌ مندرج‌ در بند 50 ، تعيين‌ و انعكاس‌ جريانهاي‌ نقدي‌ به عنوان‌ جريانهاي‌ نقدي‌ استثنايي‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد مستلزم‌ قضاوت‌ مستقل‌ درباره‌ اين‌ جريانهاست‌ و لزوماً نبايد از نحوه‌ برخورد با اقلام‌ مرتبط‌ با اين‌ جريانها درصورت‌ سود و زيان‌ تأثير پذيرد. قضاوت‌ مستقل‌ در مورد جريانهاي‌ نقدي‌ استثنايي‌ همچنين‌ متضمن‌ ملاحظات‌ گوناگوني‌ است‌ كه‌ تماماً بايد مبتني‌بر خصوصيات‌ كيفي‌ اطلاعات‌ جهت‌ تصميم‌گيري‌ اقتصادي‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ باشد. انعكاس‌ برخي‌ جريانهاي‌ نقدي‌ تحت عنوان‌ جريانهاي‌ نقدي‌ استثنايي‌ اصولاً بدين‌ دليل‌ صورت‌ مي‌گيرد كه‌ توجه‌ استفاده‌كننده‌ به‌ اين‌ مطلب‌ جلب‌ شود كه‌ جريان‌ نقدي‌ مورد اشاره‌ استثنائاً، در سال‌ جاري‌ ايجاد شده‌ است‌ و لذا در پيش‌بيني‌ جريانهاي‌ نقدي‌ آتي‌، وجود يا عدم‌ وجود اين‌ جريان‌ نيز بايد مورد ملاحظه‌ قرار گيرد تا احياناً با تسري‌ غير معقول‌ جريانهاي‌ نقدي‌ سال‌ جاري‌ به‌ سنوات‌ آينده‌، تصويري‌ نادرست‌ از انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ واحد تجاري‌ در ذهن‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ شكل‌ نگيرد. انعكاس‌ جداگانه‌ جريانهاي‌ وجه نقد استثنايي‌ در قالب‌ سرفصلهاي‌ فرعي‌، نظر استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ را از لحاظ‌ دسترسي‌ به‌ اطلاعات‌ مفيد تأمين‌ مي‌كند و لذا لزومي‌ به‌ اطلاق‌ عنوان‌ استثنايي‌ به‌ اين‌ اقلام‌ تحت‌ سرفصلهاي‌ اصلي‌ نيست‌، مگر در مورد جريانهاي‌ وجه نقد استثنايي‌ عملياتي‌ كه‌ به‌ لحاظ‌ اهميت‌ اطلاعاتي‌ آنها، انعكاس‌ جداگانه‌ اين‌ جريانها تحت‌ عنوان‌ جريانهاي‌ نقدي‌ استثنايي‌ ضرورت‌ مي‌يابد.

جريانهاي‌ نقدي‌ غيرمترقبه‌

52 - 53 .   حذف شده است.

جريانهاي‌ نقدي‌ مرتبط‌ با مطالبات‌ و بدهيهاي‌ بلندمدت‌ عملياتي‌

54 .   همان‌ گونه‌ كه‌ در بند 22 ( ب‌ ) اشاره‌ گرديد، در روش‌ غيرمستقيم‌، افزايش‌ يا كاهش‌ حسابها و اسناد دريافتني‌ و پرداختني‌ عملياتي‌ در زمره‌ اقلام‌ تعديل‌كننده‌ سود عملياتي‌ براي‌ محاسبه‌ خالص‌ جريان‌ وجه نقد ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌ است‌. اين‌ بدان‌ معناست‌ كه‌ مسأله‌ محوري‌ در برخورد با حسابهاي‌ دريافتني‌ و پرداختني‌ اعم از كوتاه‌ مدت‌ و بلند مدت‌، عملياتي‌ بودن‌ يا نبودن‌ آن‌ است‌. بر اين‌ اساس‌ تغييرات‌ در اقلام‌ عملياتي‌ از قبيل‌ مطالبات‌ تجاري‌ بلند مدت‌، بدهيهاي‌ تجاري‌ بلند مدت‌، مطالبات‌ و بدهيهاي‌ غيرتجاري‌ بلند مدت‌ (مانند وام‌ كاركنان‌ و مالياتهاي‌ تكليفي‌ تقسيط‌ شده‌)، به عنوان‌ اقلام‌ تعديل‌ كننده‌ سود عملياتي‌ جهت‌ محاسبه‌ وجه نقد ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌منظور مي‌شود. بديهي‌ است‌ درصورت‌ كاربرد روش‌ مستقيم‌ براي‌ محاسبه‌ جريان‌ وجه نقد ناشي از فعاليتهاي‌ عملياتي‌، جريانهاي‌ نقدي‌ مرتبط‌ با حسابهاي‌ فوق‌ در سرفصل‌ فعاليتهاي‌ عملياتي‌ در صورت‌ مزبور منعكس‌ مي‌شود.
يكي از حسابهاي‌ بلندمدت‌ غيرتجاري‌ عملياتي‌ كه‌ در صورتهاي‌ مالي‌ واحدهاي‌ تجاري‌ انعكاس‌ داشته‌ و نحوه‌ برخورد با جريانهاي‌ نقدي‌ مربوط‌ دچار ابهام‌ است‌، ذخيره‌ مزاياي‌ پايان‌ خدمت‌ كاركنان‌ است‌. از آنجا كه‌ حساب‌ مزبور يك‌ بدهي‌ بلند مدت‌ عملياتي‌ است‌، در روش‌ غير مستقيم‌، تغييرات‌ مانده‌ اين‌ حساب‌ طي‌ دوره‌، در تعديل‌ سود عملياتي‌ مدنظر قرار مي‌گيرد. در روش‌ مستقيم‌، هرگونه‌ پرداخت‌ از بابت‌ مزاياي‌ پايان‌ خدمت‌ كاركنان‌ در زمره‌ جريانهاي‌ نقدي‌ عملياتي‌ منظور مي‌شود.

معاملات‌ غير نقدي‌

55 .     معاملاتي‌ كه‌ مستلزم‌ استفاده‌ از وجه نقد نيست‌ نبايد در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد انعكاس‌ يابد. اين‌ معاملات‌، به‌ استثناي‌ معاملات‌ مربوط‌ به‌ فعاليتهاي‌ عملياتي‌، در صورت‌ با اهميت‌ بودن‌ بايد در يادداشتهاي‌ توضيحي‌ به‌ نحوي‌ مناسب‌ افشا شود.

56 .   صورت‌ جريان‌ وجوه نقد تنها منعكس‌ كننده‌ اثرات‌ نقدي‌ معاملات‌ و ساير رويدادها است‌. اين‌ امر موجب‌ مي‌شود كه‌ معاملات‌ غير نقدي‌ كه‌ در برخي‌ مواقع‌ در مجموعه‌ معاملات‌ و ساير رويدادهاي‌ واحد تجاري‌ داراي‌ اهميت‌ است‌، از نظر استفاده‌كننده‌ صورتهاي‌ مالي‌ دور بماند. بدين‌ لحاظ‌ جهت‌ ارتقاي‌ كيفيت‌ اطلاعات‌ مندرج‌ در صورت‌ جريان‌ وجوه نقد و فراهم‌ آوردن‌ زمينه‌هاي‌ لازم‌ جهت‌ پيش‌بيني‌ بهتر جريانهاي‌ نقدي‌ آتي‌، افشاي‌ اطلاعات‌ در مورد معاملات‌ غير نقدي‌ با اهميت‌ در يادداشتهاي‌ توضيحي‌ ضروري‌ است‌. از آنجا كه‌ اثر معاملات‌ غير نقدي‌ ممكن‌ است‌ در هريك‌ از طبقه‌ بنديهاي‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد قرار گيرد، ارائـه‌ اين‌ اطلاعات‌ درصورت‌ تعدد موارد به‌ تفكيك‌ سرفصلهاي‌ اصلي‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد ممكن‌ است‌ ضرورت‌ يابد. از نمونه‌هاي‌ معاملات‌ غير نقدي‌ مي‌توان‌ به‌ تحصيل‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود در قبال‌ تسهيلات‌ مالي‌ يا صدور سهام‌، مبادله‌ موجودي‌ مواد اوليه‌ يا موجودي‌ كالاي‌ ساخته‌ شده‌ با دارايي‌ ثابت‌ مشهود، افزايش‌ سرمايه‌ از محل‌ مطالبات‌ حال شده‌ بستانكاران‌ و جايگزيني‌ وامهاي‌ بلند مدت‌ با وامهاي‌ بلند مدت‌ ديگر اشاره‌ كرد. تغييرات‌ در چارچوب‌ حقوق‌ صاحبان‌ سرمايه‌ كه‌ مبين‌ طبقه‌بندي‌ مجدد حسابهاي‌ تشكيل‌ دهنده‌ حقوق‌ صاحبان‌ سرمايه‌ است‌ از قبيل‌ افزايش‌ سرمايه‌ از محل‌ اندوخته‌ها و تخصيص‌ اندوخته‌ از محل‌ سود انباشته‌، در زمره‌ معاملات‌ غير نقدي‌ مستلزم‌ افشا تلقي‌ نمي‌شود.

تعديلات‌ سنواتي‌

57 .   به موجب‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 6 با عنوان‌ گزارش‌ عملكرد مالي‌، تعديلات‌ سنواتي‌ مستلزم‌ ارائـه‌ مجدد ارقام‌ سنوات‌ قبل‌ است‌. لذا در مواردي‌ كه‌ اين‌ تعديلات‌ متضمن‌ جريان‌ وجه نقد در دوره‌ جاري‌ نباشد، درصورت‌ جريان‌ وجوه نقد دوره‌ جاري‌ انعكاس‌ نمي‌يابد، بلكه‌ حسب‌ مورد ارقام‌ مقايسه‌اي‌ صورت‌ جريان‌ وجوه نقد و يادداشتهاي‌ توضيحي‌ مربوط‌ اصلاح‌ مي‌شود. از سوي‌ ديگر، آن‌ بخش‌ از تعديلات‌ سنواتي‌ كه‌ متضمن‌ جريان‌ وجه نقد طي‌ دوره‌ است‌، برحسب‌ ماهيت‌ در سرفصلهاي‌ اصلي‌ مربوط‌ درصورت‌ جريان‌ وجوه نقد (بدون‌ ذكر عنوان‌ تعديلات‌ سنواتي‌) منظور مي‌شود. نمونه‌ تعديلات‌ نوع‌ اول‌، تعديل‌ ذخيره‌ استهلاك‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود، اصلاح‌ آثار انباشته‌ ناشي از تغيير در رويه‌هاي‌ حسابداري‌ و اصلاح‌ اشتباهات‌ ناشي از عدم‌ ثبت‌ فروشهاي‌ نقدي‌ در سنوات‌ قبل‌ ونمونه‌ تعديلات‌ نوع‌ دوم‌، پرداخت‌ هزينه‌هاي‌ عملياتي‌ و ماليات‌ سنوات‌ قبل‌ در دوره‌ جاري‌ است‌ كه‌ درارتباط‌ با آنها ذخيره‌اي‌ در دوره‌ مالي‌ قبل‌ در نظر گرفته‌ نشده‌ است‌.

صفحه      2            4       5